کد خبر: ۱۲۳۳۱
۰۱ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
اقدامات اهالی منطقه ۳ و ۴ مشهد برای پیروزی در نبرد با اسرائیل

اقدامات اهالی منطقه ۳ و ۴ مشهد برای پیروزی در نبرد با اسرائیل

توجیه کردن اهالی برای رصد رفت‌و‌آمد‌های مشکوک در کنار فعال کردن گشت‌های بسیج مسجد از برنامه‌هایی است که امام جماعت مسجد سلمان به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: ما سرباز انقلاب هستیم.

عاشق کشور هستند و حالا که امنیت آسمان و زمینش را هتک شده می‌بینند، آرام و قرار ندارند. در میان تب و تاب شنیدن خبر‌های تلخ از تجاوز دشمن و شیرینی دستاورد‌های دفاع جانانه در برابر آن؛ به دنبال راهی برای برداشتن باری از دوش کشور هستند. فکر می‌کنند، مشورت می‌گیرند، برنامه می‌ریزند، اجرا می‌کنند، از این دویدن‌ها خسته می‌شوند، اما تلاششان را نه بزرگ می‌بینند و نه کافی.

حال و روز اهالی انقلابی و وطن‌دوست منطقه ۳ و ۴ در ده روزی که از آغاز جنگ با اسرائیل می‌گذرد، از این قرار است و آنچه می‌خوانید روایتگر بخش‌هایی کوچک از همدلی بزرگ آنها برای کمک به پیروزی جبهه حق است.

 

اقدامات خودجوش اهالی منطقه ۳ و ۴ برای پیروزی در نبرد با اسرائیل

 

خادمان گمنام

مثل دیگر گمنام‌هایی که دفع تجاوز‌های دشمن را مدیونشان هستیم، شب و روز را به تکاپو در راهی می‌گذرانَد که به آن اعتقاد دارد؛ «به مردم بگویید کنارشان هستیم. نگران نباشند و ترس و ناامیدی را به دل راه ندهند. جانمان سپر بلایشان.»

جواد موحدیان‌فر از فرماندهان بسیج در منطقه است. برخلاف آنچه تصور می‌شود، ورود او و رفقای بسیجی‌اش به میدان برای شناسایی نیرو‌های داخلی موساد، بی‌درنگ و بلافاصله پس از تجاوز رژیم صهیونیستی آغاز شده است.

از واکنش مردم هنگام ایست و بازرسی‌ها برایمان تعریف می‌کند و می‌گوید: «همین دیشب بود. مردمی که می‌دیدند لباس فرم به تن داریم و در حال بازرسی موارد مشکوک هستیم، از خودروهایشان پیاده می‌شدند و می‌گفتند: آقا خدا پدر و مادرتان را بیامرزد که حواستان به همه چیز هست. برخی هم فرصت را غنیمت می‌شمردند و موارد مشکوک دیگری را گزارش می‌دادند.»

آن‌طور که می‌گوید ابراز محبت و قدرشناسی برخی اهالی نسبت به نیرو‌های بسیج، از گفتن خداقوت و دست‌مریزاد فراتر رفته و به پیشنهاد‌هایی منجر شده که مایه دلگرمی است؛ «دوستان مسجدی مراجعه می‌کنند که اگر برای پخت غذای نیروهایتان کمک می‌خواهید، ما هستیم و به صورت مردمی این کار را انجام می‌دهیم. برخی هم برای در اختیار قرار دادن خودرو و موتورسیکلتشان در گشت‌ها ابراز آمادگی می‌کنند. خلاصه اینکه مردمی همراه داریم؛ مردمی که فهمیده‌اند مدافعشان هستیم.»

او آسوده خاطر می‌گوید که برای انجام گشت‌های محسوس و نامحسوس، کمبودی در نیروی انسانی ندارند و با فراخوان برای انجام هر مأموریت، تعداد بسیجیانی که داوطلب می‌شوند، به مراتب بیش از نیاز است؛ «این روزها، حتی بسیجیان پیشکسوت که پا به سن گذاشته‌اند نیز مراجعه می‌کنند و می‌پرسند: چه کمکی از ما ساخته است؟»

طنین صدای خسته و مردانه‌اش در ذهن می‌ماند وقتی با حسرت، از شهدای حملات اخیر یاد می‌کند و شمرده شمرده می‌گوید: «تمام فرماندهانی که شهید شدند، به آرزویشان رسیدند. کاش عاقبت ما هم به شهادت ختم شود.»

 

شریک در شادی مردم

صبح روز عید غدیر را با خبری شروع کرد که مثل نوشیدن یک جرعه آب خنک پس از چندین ساعت تشنگی، به جانش نشست. مجید خوشحال، شهروند محله پنجتن، وقتی شنید موشک‌های ایرانی به قلب سرزمین‌های اشغالی اصابت کرده است.

داغ‌دار از هتک حرمت ایران و شهادت جمعی از هم‌وطنان، از صمیم قلب خوشحال شد؛ آن‌قدر که نتوانست در خانه بنشیند و این شادی را در دل نگه دارد؛ «از قبل برای عید غدیر شیرینی و شربت تهیه کرده بودم. برای توزیع آن بین مردم، چه بهانه‌ای بهتر از شادی پاسخ سریع کشورمان به جنایات صهیونیستی با همسر و سه پسرم وسایل را برداشتیم و راهی خیابانی شدیم در نزدیکی حرم امام هشتم (ع) و مزین به نام حضرت علی (ع)، شارستان امیرالمومنین (ع).»

دوستان مسجدی مراجعه می‌کنند که اگر برای پخت غذای نیروهایتان کمک می‌خواهید، ما هستیم

وسایلی که می‌گوید چند چیز بوده است؛ یک قوطی رنگ و چرتکه برای کشیدن پرچم اسرائیل روی زمین، چند پرچم ایران، یک فلش مموری که در آن آهنگ‌های شاد و حماسی ریخته بود، چند جعبه شیرینی، شربت و لیوان‌های یک‌بار مصرف.

جمعیت زائران و رهگذرانی که به دور خودرو او حلقه زدند، روی پرچم اسرائیل ایستادند و شعار دادند بیش از چیزی بود که تصورش را می‌کرد؛ آن‌قدر که در ازدحام پذیرایی، مجالی برای گرفتن عکس یادگاری نداشت.

آقای خوشحال، خوشحال است از اینکه آن روز، گرمای هوا و داغ شهادت عزیزان هم‌وطن را با چند جرعه شربت و شیرینی تسکین داده و فرصتی فراهم کرده است تا زائران و مجاوران آقا، با سردادن فریاد‌های مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا، قدری آرام شوند.

 

اقدامات خودجوش اهالی منطقه ۳ و ۴ برای پیروزی در نبرد با اسرائیل

 

برنامه‌ریزی برای طیف‌های مختلف

«ریل‌گذاری‌ها را قبلا انجام داده بودیم. تجاوز اسرائیل که شروع شد، فقط سمت و سوی قطار برنامه‌هایمان را تغییر دادیم.» اینها را حجت‌الاسلام و‌المسلمین علی صفرپور، امام جماعت مسجد سلمان می‌گوید. ترجیع‌بند برنامه‌های متنوع این مسجد را کار با کودکان و نوجوانان بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: «فارغ از رده سنی مخاطبانمان، کمک به حفظ آرامش، تقویت توکل و انگیزه دادن را در تمام فعالیت‌های این روز‌های مسجد، می‌شود دید.»

او اضافه می‌کند: «از روز عید غدیر، کار را با برگزاری مسابقه نقاشی و رنگ‌آمیزی کلید زدیم که محتوای آن از انتخاب نام «بچه‌های غدیر، بچه‌های غزه» معلوم است. مسابقه حفظ آیات قرآن کریم را که دور نخست آن با حفظ سوره مبارکه نبأ و مشارکت هشتاد نفر شروع شده بود، به سمت اتفاقات اخیر برده‌ایم. در خلال حفظ آیات، با پادکست‌های صوتی که مورد استفاده شرکت‌کننده‌هاست، مفاهیمی را ترویج می‌کنیم که در شرایط جنگی، بیشتر از همیشه به آن احتیاج داریم؛ چیز‌هایی مثل اتحاد و همدلی.»

حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین علی صفرپور، گریزی به صحبت‌های رهبر معظم انقلاب می‌زند و اینکه سوخت موشک‌های پرتاب شده به سمت دشمنان را دعای مردم، تشکیل می‌دهد؛ «دعا‌های دست‌جمعی به نیت پیروزی کشورمان، در مسجد سلمان، تعطیلی ندارد. با اهالی، سوره فتح را قرائت می‌کنیم، دعای توسل می‌خوانیم و با ادبیات امام سجاد (ع) در دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، از خدا پیروزی را طلب می‌کنیم.

قرائت حدیث شریف کسا با فراز‌های امیدبخش پایانی آن هم به برنامه‌های مسجد اضافه شده است. بین دو نماز، نمازگزاران سوره نصر را زمزمه می‌کنند و چند نکته کوتاه درباره شرایط روز کشور را می‌شنوند.»

توجیه کردن اهالی برای رصد رفت‌و‌آمد‌های مشکوک در کنار فعال کردن گشت‌های بسیج مسجد از دیگر برنامه‌هایی است که امام جماعت مسجد سلمان به آن اشاره می‌کند؛ تغییر تصور‌های فانتزی در مورد جنگ و یادآوری واقعیت‌ها و فراز و فرود‌های آن به مردم، نکته‌ای است که روی آن تأکید می‌کند و ادامه می‌دهد: «ما سرباز انقلاب هستیم و در حد سواد و توانایی‌مان از انجام هیچ کاری برای محله، فروگذارنیستیم.»

 

اقدامات خودجوش اهالی منطقه ۳ و ۴ برای پیروزی در نبرد با اسرائیل

 

نذر پیروزی حق

بار اولی نیست که می‌خواهند نذری بدهند. هر وقت غم سنگینی روی دلشان آوار می‌شود یا حاجتی از خدا می‌خواهند، دست‌به‌دست هم می‌دهند تا دیگ آش را سرپا کنند. مثلا روزی که خبر شهادت رئیس جمهور رئیسی و هیئت همراه را شنیدند، به نیت شادی روح شهدا و برای تسکین قلب‌هایی مملو از اندوهشان، مراسم روضه‌خوانی به راه انداختند، اشک ریختند و بعد هم آش نذری را بین در و همسایه‌های مسجد چهارده‌معصوم (ع) در محله دروی تقسیم کردند.

چندی بعد که فهمیدند سید حسن نصرالله هم به جمع دوستان شهیدش پیوسته است، باز سراغ دیگ آش رفتند و هر کس، گوشه‌ای از کار را به عهده گرفت تا نذری، پخته شود و به یاد شهیدی که به دلشان مِهر داشت، در محله توزیع شود.

این بار، اما نیت خواهران بسیجی پایگاه حلیمه (س) برای پختن آش نذری متفاوت است. هرچند سوگوار شهادت فرماندهان، دانشمندان و غیرنظامیان هم‌وطن هستند، ولی به چیزی جز محو اسرائیل هم راضی نیستند و حاجتشان را مصرانه از خدا می‌خواهند.

هر وقت غم سنگینی روی دلشان آوار می‌شود یا حاجتی می‌خواهند، دیگ آش را سرپا می‌کنند

زهرا یگانه، فرمانده این پایگاه که جمع‌آوری نذورات، تهیه ملزومات و آشپزی را عهده‌دار است، می‌گوید: «در این جور برنامه‌های جمعی، هر کدام از اهالی به اندازه توان خود، مشارکت می‌کند. یکی نیم کیلو نخود می‌آورد، دیگری یک کیلو لوبیا، خیلی‌ها پول می‌دهند برای خرید سبزی. رشته، کشک، پیاز و روغن هم که آماده شود، دیگ را سرپا می‌کنیم. مسجد، جای آشپزی ندارد. کار‌ها را در منزل خودم انجام می‌دهم، با کمک خانواده و تعدادی از خانم‌های بسیجی. برآوردمان پذیرایی از جمعیتی بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر است.»

او می‌داند که نیایش و نذری دادن در این روزها، باید ضمیمه‌هایی داشته باشد از جنس گفت‌و‌گو با اهالی و دادن آموزش‌هایی که برای شرایط جنگی، ضرورت است؛ «برای امروز عصر از خانم‌های محله دعوت کرده‌ایم بیایند پایگاه بسیج و در جلسه‌ای شرکت کنند که به سؤالاتشان در مورد شرایط امروز، پاسخ داده می‌شود.

سخنران که شخصیتی محبوب و شناخته شده در محله دروی است؛ در خلال صحبت‌ها برایشان توضیح خواهد داد که رفتار هوشمندانه، چطور است، از شبکه‌های اجتماعی چطور استفاده کنیم، برای بهتر شدن حال خود و اطرافیانمان چه‌کار کنیم و ...» پس از مکثی کوتاه که انگار به مرور تمام مشغله‌های مدیریت برنامه‌های پیش رو می‌گذرد؛ می‌گوید: «کارهایی است که از دستمان برمی‌آید. کاش شرمنده شهدا نشویم.»

 

آرایش جنگی در نخستین روز‌های تجاوز رژیم

مقصد جایی است در محله شهید قربانی. پنجتن‌۵۴ را که وارد شوی، نرسیده به چهارراه دوم، صدای سرود‌های حماسی به استقبال جمعیتی می‌آید که به سمت مسجد قائمیه در حال حرکت‌اند؛ «محور طوفانیم/مُغنیه و چمرانیم/تا علی علمدارمونه ما فاتح مِیدانیم/ لشکر احراریم/ خشم پروردگاریم/مصداق آیه اشدّاءُ عَلی الکفاریم...» خیابان، قرق شده و چیزی حدود صد صندلی در سواره‌رو چیده شده‌اند. اینها سوای جمعیتی است که انتهای قسمت خواهران، جایی برای نشستن پیدا نکرده‌اند. با این حال، ترجیح داده‌اند سرپا بایستند و برنامه‌ها را دنبال کنند.

صدای بلندگو‌ها و دغدغه فعالان کانون فرهنگی هنری مسجد که بانی برگزاری این مراسم هستند، برای سامان دادن به کارها، مجالی برای گفت‌وگوی مفصل نمی‌گذارد. رضا علیدوست مسئول فرهنگی کانون، در کنار سجاد، محمدرضا و دیگر جوانان محله شهید قربانی، در رفت‌و‌آمد میان ابتدا و انتهای جمعیتی هستند که برای شنیدن سخنرانی رحیم کازرونی، دانش‌آموخته علوم سیاسی دانشگاه‌های امام صادق (ع) و تهران، جمع شده‌اند. همین‌قدر می‌گویند که از آغاز تجاوز اسرائیل به کشور، این بار نخست نیست که اهالی محله شهید قربانی، شاهد برگزاری برنامه‌هایی از این دست با محوریت مسجد قائمیه هستند.

آن‌طور که تعریف می‌کنند حتی در صبح اولین روز حمله که ایران در شوک حماقت اسرائیل و اندوه شهادت سرداران سپاه و غیرنظامیان، فرورفته بود، کانون فرهنگی هنری مسجد با راه‌اندازی کارناوال موتوری و خودرویی و پخش رجز‌های حماسی از بلندگوها، نگذاشت ترس و ناامیدی، سهم ایمان را در قلب اهالی کم کند.

درست مثل همین الان که سخنران مراسم دارد از تاریخچه کشوری ساختگی به نام اسرائیل می‌گوید که با حمایت آمریکا و به بهای انجام جنایت‌های بی‌شمار، ادای کشور واقعی بودن را درمی‌آورد در حالی که ابرقدرتی مانند ایران، تمدنی چند هزار ساله دارد و نمی‌تواند در برابر کودک‌کشی‌های این رژیم در غزه، فلسطین و خاک میهنمان، بی‌تفاوت باشد.

آنچه رضا و رفقای پای‌کار او برای پرفروغ نگه داشتن نور امید در دل اهالی محله شهید قربانی انجام می‌دهند، گوشه‌ای از واقعیت برنامه‌های فشرده این مسجد است و باید به فهرست بلند خدمات فرهنگی امنیتی آن، برگزاری پیوسته برنامه‌های دعا و توسل برای پیروزی رزمندگان اسلام، صحبت‌های روشنگرانه حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین رضایی آدریانی امام جماعت مسجد در جمع نمازگزاران، فعال شدن گشت‌های امنیتی بسیجیان مسجد و استفاده از فرصت هیئت شصت‌نفره نوجوانان مسجدی برای گفت‌وگوی چهره‌به‌چهره و پاسخ به پرسش‌ها درباره جنگ را نیز اضافه کرد.

 

* این گزارش یکشنبه یکم تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۰ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44