گلشن| کلاس اولِ دبستان دخترانه المهدی (عج) چند قانون مهم دارد. این قانونها بلافاصله بعد از «سلام و صبحبهخیر» خانم معلم باقری و «درود بر شما»ی دانشآموزان اجرا میشود.
صرف صبحانه آنهم صبحانهای خانگی که با دستان پرمهر مادران تهیه شده، در ۱۰ دقیقه زنگ اول، نخستین قانون تنها کلاس هوشمند این مدرسه است. این قانون در حالی اجرا میشود که تمام اتمسفر کلاس با موسیقی دلخواه بچهها اشباع شده است:
«ریزهریزه، کمکم
دست بذار تو دستم
حرفِ شکفتن
دلای ما روشن
الاکلنگ رنگووارنگ
گل و گلدونه نعنا و پونه...»
بعد خانم معلم که از دیدن دانشآموزانش انگار تبدیل به بمبی از انرژی شده است، به میان کلاس میآید و رو به آنها میگوید: «چرا ز هم رنجیدن، به باغ آشتی گل چیدن، گل گفتن، گل شنیدن...» و بعد بچهها همصدا پاسخ میدهند: «.. عمو زنجیرباف، زنجیر منو بافتی...»
و موسیقی همینطور ادامه پیدا میکند: «.. چراغ راه، معلم ما/ یار و همراه، معلم ما». خانم معلم همچنین برای قانون اول، شعاری دارد که حالا همه دانشآموزان و خانوادههایشان آن را بلد هستند؛ «باید دست بچهها ساندویچ ببینم.
ابتدای هر سال تحصیلی قراردادی با خانوادهها میبندم و آن قرارداد این است که بچهها بدون دلیل موجه، حق خرید خوراکی از فروشگاه مدرسه را ندارند.»
استفاده نکردن از پاککن و حذف آن از میان وسایل موردنیاز بچهها، توجه کامل به درس و تدریس برای همکلاسیها، سه قانون دیگر این کلاس درس متفاوت است؛ قوانینی که کلاس و مدرسه را شبیه برنامههای جذاب تفریحی و سرگرمکننده کرده است تا محیطی خشک و صرفا آموزشی.
بهتر است بعد از خواندن سطرهایی که توصیفکننده کلاس درس زهرا باقری بود، خود وارد این کلاس شوید و از خلاقیتها و شیوههای نوین آموزشی این معلم چهلوششساله بیشتر بدانید.
زهرا باقری ۱۶ سال سابقه کار در آموزشوپرورش را دارد. تحصیلاتش فوقدیپلم آموزش ابتدایی و مرتبط با کارش است؛ «با وجودی که مدرکم آموزش ابتدایی است، حدود ۱۰ سال پیش کارم را در آموزشوپرورش با سمت معاون پرورشی در مقاطع دبستان و راهنمایی شروع کردم تا اینکه چهارسال پیش برای نخستینبار تدریس کلاس اول ابتدایی را به من سپردند.
وقتی متوجه شدم که باید به کلاساولیها درس بدهم، نگران بودم. پذیرفتن آموزش به دانشآموزانی که تازه وارد مدرسه میشوند، بهنظرم کار پرمسئولیتی میآمد، به همین دلیل خیلی سرسختی نشان میدادم.»
او میگوید: سال تحصیلی ۹۰ که برای نخستینبار تدریس را شروع کردم، نظام آموزش ابتدایی، توصیفی بود و از آنجا که تجربهای در این مدل آموزشی نداشتم، میترسیدم موفق نباشم، اما به لطف خدا و به کمک کتابها و نرمافزارهای مختلف توانستم بر نگرانیام غلبه کنم و هماکنون از کارم و نتیجهای که میگیرم، راضی هستم.
او اکنون معلم تنها کلاس هوشمند مدرسه المهدی (عج) است که دانشآموزانش با استفاده از این نظام آموزشی درس میخوانند؛ «هزینه هوشمندسازی کلاس را والدین تقبل کردند؛ اتفاق خوشایندی که با توجه به همکاری تعدادی از خانوادهها افتاد. بهنظر من هرچه ابزارها و وسایل آموزشی بهروزتر باشد، کودک امروزی در درک مسائل، راحتتر و درنهایت به تحصیل راغبتر است.»
در برنامه درسی این کلاس، ریاضی در زنگ اول و بعد از صرف صبحانه گنجانده شده است. خانم معلم در این زمینه میگوید: همیشه ریاضی را اول وقت شروع میکنیم؛ یعنی زمانی که بچهها انرژی و تمرکز بیشتری دارند.
علاوه بر آن سعی میکنم همیشه فضای کلاس را شاد نگه دارم و در لباس یک پیرزن قصهگو یا ماکت عروسکی، درس را به دانشآموزان آموزش دهم. تقلید صدا و عروسکبازی از اصول ثابت کلاس ماست؛ آنقدر که بچهها از اینکه روزهای تعطیل نمیتوانند به مدرسه بیایند، ناراحت میشوند.
نکتهای که این معلم کلاس اول دبستان را از دیگر معلمان متمایز میکند، بهکارگیری هنرهای نمایشی، سرود و حتی گریم در آموزش مفاهیم درسی به دانشآموزان است.
باقری درباره نمایش و کاربرد آن در شیوه آموزشیاش میگوید: حروف الفبا را به کمک شعر و ماکتهای عروسکی ازپیشآمادهشده به بچهها آموزش میدهم و دانشآموزان هم که تازه وارد دنیای تحصیل شدهاند، از یادگیری حروف فارسی و مفاهیم ریاضی به شیوههای بهکار گرفتهشده استقبال میکنند و از ماندن در کلاس درس خسته نمیشوند.
خانم باقری خود هنرمند است و تجربه کار کردن در رشته تئاتر و حتی مربیگری گروه سرود را دارد. او درباره بهکارگیری هنر در آموزش میگوید: هنر وسیله ارتباطی موثری برای انتقال مفاهیم به دانشآموزان است. آنها از خواندن شعرهای حروف الفبا، نکات ریاضی و حتی نوشتن مشق به خط نستعلیق لذت میبرند.
این معلم خلاق بیان میکند: روز اول مهر در کلاس ما جشنی است که با همکاری بچهها برگزار میشود؛ جشن خداحافظی با پاککن. من از بچهها میخواهم از روز بعد با خودشان پاککن نیاورند، زیرا در کلاس ما نیازی به این وسیله نیست؛ البته از مادر و پدرها هم میخواهم که با من همکاری کرده و در خانه هم پاککن را حذف کنند.
او میافزاید: بچهها وقتی پاککن دارند، تمرکزشان را از دست میدهند ولی با حذف آن دقت میکنند که اشتباه ننویسند. اگر هم اشتباهی شد، از آنها میخواهم با مدادرنگی آن را تبدیل به گل یا یک نقاشی کوچک کنند.
بچهها وقتی پاککن دارند، تمرکزشان را از دست میدهند ولی با حذف آن دقت میکنند که اشتباه ننویسند
از قانونهای دیگر کلاس ما دقت به درس است. در این کلاس، بچهها حواسشان کاملا جمع درس است، زیرا میدانند که لابهلای درس دادن به عقب برمیگردم و همانجا از آنها میخواهم مطالبی را که گفتم، بازگو کنند.
بچهها در کلاس این جمله را زیاد از من شنیدهاند: «دختر قشنگم! چی گفتم؟» باقری اضافه میکند: در کنار اینکه بازی در همه زنگهای کلاس درس جریان دارد، سعی میکنم بازیها را هدفدار کنم تا بچهها در کنار آن مطالب آموزندهای یاد بگیرند.
اگر قرار باشد بستهای دهتایی را به آنها آموزش دهم، از خود آنها استفاده میکنم. من مطمئن هستم با این روش اصلا درس را فراموش نمیکنند، زیرا خودشان نقش فعالی در آن دارند. نوشتن با خط نستعلیق فعالیت دیگری است که بچهها انجام میدهند.
این معلم درباره ایجاد انگیزه در بچهها برای نوشتن میگوید: دانشآموزان در سال اولی که وارد مدرسه میشوند، زیاد از نوشتن تکلیف خوششان نمیآید؛ برای همین من سعی میکنم آنها را با شیوههای هنری به مشق نوشتن تشویق کنم.
آنها همزمان که مداد دست گرفتن را آموزش میبینند، یاد میگیرند که مشقهایشان را با خط نستعلیق تحریری بنویسند. من هم برای ایجاد انگیزه بیشتر، آخر هر هفته بهترینها را به مدت یک هفته قاب میکنم و به دیوار میزنم. همانطور که گفتیم، خانم باقری به تغذیه بچهها نیز اهمیت فراوانی میدهد.
در کلاس درس آنها چند دقیقهای میهمانیم که برای یکی از بچهها آبمیوه و کیک میآورند. خانم باقری که از دیدن این خوراکی غیرمفید ناراحت شده، رو به دانشآموزش میگوید: مگر قانون کلاس را فراموش کردی؟ خوراکی ناسالم ممنوع! مراقب باش فردا ساندویچ خانه را فراموش نکنی.
در فضای پر از نشاط کلاس، از خانم باقری میپرسیم تاکنون دانشآموزانتان با وجود هنرهایی که از شما آموزش میبینند، در مسابقهای هم شرکت کردهاند؟
او با لبخند رضایت پاسخ میدهد: خوشبختانه گروه تئاتر عروسکی اول ابتداییام مقام نخست ناحیه را کسب کرده است و گروههای تئاتر چهارم، پنجم و ششم نیز با تئاتر روی صحنه، مقام نخست ناحیه را از آن خود کردند.
در رشته خوشنویسی هم در حدی که با دانشآموزانم سر کلاس کار کردم، پنجنفرشان مقام اول ناحیه را بهدست آوردند که قرار است یک نفر آنها در مسابقات استانی نیز شرکت کند. او آرزو میکند مسیر موفقیت دانشآموزانش ادامه داشته باشد.
باقری درباره شیوه آموزش حروف الفبا به دانشآموزانش میگوید: برای تدریس حروف، ماکتی عروسکی به همراه شعری آماده میکنم و ماکت مربوط به صداها را طوری طراحی میکنم که چشم، دهان و گوش داشته باشد. بعد انگار که معلمی وجود ندارد، با آن ماکت بهعنوان یک میهمان وارد کلاس میشوم و درس که نه، بازی آن روزمان را شروع میکنیم.
همچنین روزهایی که گریم را در برنامه کاریام داشته باشم، حروف الفبا را روی گونههای آنها نقاشی میکنم و در جشنهای مناسبتی مثل دهه فجر، گل لاله بر صورتشان نقاشی میکشم. همچنین در «جشن سبزه»، جشن مربوط به سال نو، نیز گریم خرگوش را روی صورتشان میکشم که با استقبال آنها روبهرو میشوم.
او عنوان میکند: بچهها سرود را نیز دوست دارند. نشانهها را در تدریس بار اول، خودم به بچهها درس میدهم. بار دوم به کمک نرمافزار یاد میگیرند و در آخرین مرحله، سرود و همآوایی بچهها در کنار یکدیگر درس را برایشان لذتبخش و تفهیم میکند.
در کنار سرودهایی که فقط جنبه درسی دارد، با آنها سرودهای مناسبتی برای اجرا در سر صف و جشنهای مدرسه هم کار میکنم. این کار علاوه بر رغبت بچهها به یاد گرفتن، آنها را برای حضور و اجرا در جمع آماده میکند.
خواسته یا ناخواسته بخشی از زندگی یک معلم، دانشآموزانش هستند. گواه این امر، روزهای آخر سال تحصیلی و سختی جدا شدن از بچههاست. باقری در این زمینه میگوید: خداراشکر، کار کردن با بچهها اصلا من را خسته نمیکند.
شور و نشاط دانشآموزان به من روحیه میدهد؛ البته بهنظر من معلم باید با روحیات دانشآموزانش آشنایی داشته باشد و روانشناسی آنها را برای ارتباط بهتر بداند. از سوی دیگر ارتباط با خانواده دانشآموز برای معلم ضروری است.
معلم باید با سایر مسائل و ابعاد شخصیتی دانشآموز نیز آشنا باشد تا بتواند توجه و دقت کافی بر عملکرد او داشته باشد. بارها پیش آمده خودم، همسنوسال دانشآموزانم شدهام. با زبان کودکانه با آنها سخن گفتهام و به دنیای آنها راه یافتهام؛ به همین دلیل است که همیشه غصه بازنشستگی ام را دارم.
معلم باید با روحیات بچهها آشنایی داشته باشد و روانشناسی آنها را برای ارتباط بهتر بداند
«وقتی بچهها درس را خوب یاد میگیرند و با سرعت پاسخ میدهند، بهترین هدیه را دریافت میکنم. لذت میبرم و خدا را شکر میکنم. مطمئنم همه کودکان در این سنوسال ظرفیت آموزش مفاهیم بیشتر را دارند و در مواقعی هم که پذیرش از طرف بچهها کندتر است، تنها باید نحوه آموزش، بررسی و مطابق با دنیای پذیرش آنان شود.»
* این گزارش سه شنبه، ۱۵ اردیبهشت ۹۴ در شماره ۱۴۳ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.