کد خبر: ۹۲۱۴
۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

خادمی محمدرضا وحیدی، نذر مادرش بود

می‌گوید: مادرم روزی با دلی شکسته نذر کرد که اگر خدا پسری به او بدهد و برایش نگه دارد، اسم حضرت رضا (ع) را رویش بگذارد و او را بفرستد برای خادمی امام رضا (ع).

محمدرضا وحیدی‌ثانی تنها پسر مادری است که سال‌ها پیش، پس از آنکه داغ‌های فراوانی به دلش نشست و در غم از‌دست‌دادن فرزندانش بود، از دل روستایی دور، رو به مشهد کرد و آخرین قطره‌های امیدش از چشمش چکید و نذری به درگاه امام‌رضا (ع) کرد.

وحیدی ساکن محله شهید قربانی که حالا در آستانه چهل‌سالگی قرار دارد، سال‌هاست که در‌حال ادای نذر مادر است. او ۲۲ سال از عمر خادمی‌اش را پشت سر گذاشته و مادر را به آرزوی دیرینه خود رسانده است، آرزوی داشتن پسری هم‌نام حضرت که خادم آستان او باشد؛ «مادرم چند فرزند پسر خود را در سنین خردسالی از دست داد. بچه‌ها مشکلاتی را که نوزاد‌ها در آن سال‌ها داشتند، پشت سر می‌گذاشتند، اما در سه‌چهار سالگی از دنیا می‌رفتند.

مادرم روزی با دلی شکسته نذر کرد که اگر خدا پسری به او بدهد و برایش نگه دارد، اسم حضرت رضا (ع) را رویش بگذارد و او را بفرستد برای خادمی امام رضا (ع). من که به دنیا آمدم، اسمم شد محمدرضا. نُه‌ساله بودم که به مشهد آمدیم و اینجا ساکن شدیم و من کمی که سن‌و‌سالم بیشتر شد مادرم نذرش را برای من تعریف کرد و هر‌چند وقت یک‌بار آن را یادآوری می‌کرد.»


بفرمایید حرم!

آقا‌محمدرضا به هجده‌سالگی که می‌رسد، ازآنجاکه تنها پسر خانواده بوده و نیز به‌دلیل کهولت سن پدر، کفالت خانواده را به‌عهده می‌گیرد. اکنون باید به فکر شغل و درآمدی می‌بود که مادر دوباره نذر خود را یادآوری کرد و از محمدرضا خواست که برای خدمت به حضرت به حرم مراجعه کند. 

همه می‌دانستند که شرط قبولی خادمی در آستان حضرت‌رضا (ع) تأهل است و داشتن کارت پایان خدمت سربازی. محمدرضا در هجده‌سالگی واجد هیچ‌کدام از آن شروط نبود؛ با‌این‌حال درخواست خود را ثبت کرد و در‌نهایت تعجب، یک هفته بعد، با او تماس گرفتند و خبر دادند که برای خدمت در آستان رضا (ع) پذیرفته شده است.

وقتی امام را با همه وجود کنار خود حس کردیم، از هر جایی که باشیم، می‌توانیم زیارت کنیم

می‌گوید: «از اوایل دهه ۸۰ تا الان که توفیق خادمی امام‌رضا (ع) را دارم، به‌جز افتخاری که از این مقام دارم، از این‌نظر هم خوشحالم که توانسته‌ام نذر مادر را ادا کرده و رضایتش را جلب کنم. مادرم طوری هنوز به نذرش اعتقاد دارد که اگر یک روز مرخصی بگیرم، می‌گوید زودتر برگرد به حرم که نذر من زمین نماند!»


ارتباط قلبی بگیر و مراقب چشم‌هایت باش!

توصیه وحیدی به کسانی که به زیارت حضرت می‌آیند، این است که وقتی وارد حرم می‌شوند، سعی کنند که ارتباط حسی و قلبی با امام برقرار کنند؛ «اگر زائران قلبا اعتقاد داشته باشند که حضرت آنها را می‌بیند و همان‌طور‌که در متن زیارت‌نامه هم آمده، سلام و کلام ما را می‌شنود، آن‌وقت راحت‌تر و با زبانی خودمانی با امام‌رضا (ع) حرف می‌زنند، آن وقت فرقی نمی‌کند که از دور و با نگاه به گنبد و گلدسته با امام حرف بزنند یا از کنار ضریح. وقتی ارتباط قلبی ایجاد شد، وقتی امام را با همه وجود کنار خود حس کردیم، از هر جایی که باشیم، می‌توانیم زیارت کنیم.»

آقا‌محمدرضا درخواستی هم دارد از جوان‌ها. از آنها می‌خواهد تا می‌توانند از چشم‌هایشان مراقبت کنند و این را درسی می‌داند که از یکی از زائران جوان گرفته است؛ «حدود دو سال پیش در بازرسی ورودی باب‌الرضا (ع) بودم. دیدم جوانی از دور می‌آید و سرش کاملا پایین است و وقتی هم که رسید و من بازرسی‌اش کردم و رفت، باز با چشم‌هایم دنبالش کردم و دیدم همچنان سر‌به‌زیر راه می‌رود. گمان کردم نابیناست.

دنبالش رفتم و وقتی از او دلیل کارش را پرسیدم، جوان گفت که دارد از چشم‌هایش در‌برابر نامحرم مراقبت می‌کند. جا خوردم و از اینکه دیدم جوانی با آن سن‌و‌سال کم، چنین اعتقادی دارد، خوشحال شدم و فهمیدم اتفاقا برعکس آنچه بعضی می‌گویند، اعتقاد جوانان در برخی مسائل از ما هم بیشتر است.» 

* این گزارش یکشنبه ۳۰ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۶۸ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44