متأسفانه آمار چندانی از تغییرات محلات منطقه ۵ پیش از انقلاب تاکنون وجود ندارد. به همین دلیل مجبور شدیم به تاریخ شفاهی محلات که در اصل همان روایت قدیمیها از گذشته منطقه و محله است، اکتفا کنیم.
در مورد نام محلات منطقه مدتهاست از هرکسی که اطلاعاتی دارد و یا قدیمی ساکن محله است، میپرسیم. در نهایت با انبوهی از خاطرات شفاهی و اطلاعات نهچندان کامل و همچنین گفتگو با مهدی ابوالفتحی، قدیمیترین کارمند منطقه گزارش پیش رو را آماده کردیم.
پارک وحدت، گودال زابلیها و گلریز، چهارراه قهوهخانه عرب، رضائیه، سجادیه، حسینآباد کرمانیها، پارک امت و چهارصد دستگاه محلهها و مکانهایی در محدوده شهری منطقه هستند که پیش از انقلاب و اوایل آن وجود داشتند و محلاتی مثل شهرک الزهرا و محدوده پشت گاراژ سیدی، مهرآباد و شهرک ثامن، آوینی، نیزه و امیرالمؤمنین هم متولد بعد از انقلاب هستند.
این محلات یا به علت ساخت و ساز و یا از تجمیع و بهسازی روستاهای اطراف به شکل امروزیشان درآمدهاند. مهدیآباد هم که خود از ترکیب چند روستا به وجود آمده، چند سالی میشود که جزو محدوده شهری شدهاست.
طبق گفتههای قدیمیهای منطقه پنج مشهد، آقایان جواد اکبری و مهدیزاده، قسمتی از پارک وحدت در گذشته قبرستان بودهاست. گفته میشود که شهدای واقعه مسجد گوهرشاد هم در آنجا دفن شدهاند. در دوره پهلوی قبرستان تخریب شد و پارک جنگلی جایش را گرفت.
مهدیزاده از دورانی که قبرستان محل رفتوآمد بود، یادش میآید که با دوچرخه و با همراهی یکی از کارگرهای باغشان از آنجا میگذشته و به سمت حرم میرفتهاست.
جواد اکبری از پیرمردهایی که در ضلع غربی پارک ساکن است، میگوید: «قدیم اینجا دامداری بود و ما همینجا زندگی میکردیم و گاوها را میدوشیدم. متولد کرمانم، ۵ ساله بودم که به مشهد آمدیم. ۴۰ سال تمام برای حاجی زابلیمقدم کار کردم. این محل از قدیم بوده و من هم اینجا ساکن بودم. تا زمانی که جوان بودم، در همین دامداری کار میکردم. بعد هم خادم مسجد محله شدم.
او که حافظه خوبی دارد و عمری در این محله بودهاست، درباره کوره آجرپزی کنار گودال زابلیها که در ضلع جنوب غربی پارک بوده، میگوید: «اینجا اول قبرستان بود. بعد جنگل شد و بعد هم در مکان سابق گودال خشتمالها دریاچه بوستان وحدت ساخته شد. جای شهربازی هم کوره آجرپزی حسن خردو بود. قبرستان را شاه جمع کرد و گودبرداری کردند و جنگل شد. بعد هم که امام خمینی (ره) آمد، اینجا چندسالی نمازجمعه برگزار میشد. حرم امام رضا (ع) اوایل کوچک بود. دور تا دورش را کاروانسرا ساخته بودند.
باغ رضوان بود. حرم ۲ صحن داشت؛ صحن آزادی و صحن انقلاب.» در آغاز دهه هفتاد، عملیات بازسازی پارک وحدت به شکل امروزیاش آغاز شد. مکان پشت زمین، پس از بازسازی به شکل دریاچه تفریحی بزرگی درآمد که مورد استفاده اهالی و زائران است. در ضلع جنوب غربی و مکان سابق کوره آجرپزی هم در ابتدا باغچه گلهای ژاپنی و سالهای پس از آن شهربازی کوچکی دایر بود. در حال حاضر آنجا محوطهای محصور برای ورزش بانوان است.
خانم محمدی، کسی که در مورد تاریخ شفاهی محله تحقیقاتی داشته، میگوید: «تصور میکنم این محله به سبب نزدیکی به حرم مطهر، رضائیه نام گرفتهاست. تعداد ساکنان این محله چیزی حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ خانوار است. علت اینکه این محله بیش از این رشد نکردهاست، محدودبودن از لحاظ جغرافیایی بین خط راهآهن، پارک و بولوار وحدت است.
در گذشته روستایی نزدیک به این محدوده وجود داشته به نام «گوسولوک» که نزدیکترین روستا به شهر محسوب میشدهاست. آن زمان در محدوده محله رضائیه، باغهای میوه وجود داشته و مردم آن را چهار درویش میخواندند. نام دیگری هم بوده که به کل باغهای محله گفته میشدهاست با عنوان «باغ بژمه».
منازل مسکونی آنجا هم کم و پراکنده بود. آبانبار قدیمی نیز در نزدیکی آنجا وجود داشتهاست با عنوان «حوض قلیانی» که در اصل نزدیک به چهارراه قهوهخانه عرب است. این آبانبار آب گوارایی داشته که مردم محله برای آشامیدن از آن استفاده میکردهاند.»
صحبتهای خانم محمدی در مورد نام رضائیه میتواند درست باشد، اما تعدادی از ساکنین رضائیه و پیرمردهای آن سمت بولوار وحدت که در فضای سبز کوچک ابتدای وحدت ۱۷ دور هم جمع میشوند، چیز دیگری میگویند. حاج اکبر میگوید: «نام رضائیه بهخاطر این است که زمینش وقف امام رضا (ع) است و از همان ابتدا قرار بود در اختیار کم بضاعتها قرار بگیرد. اصلا تمام این محلات و مشهد هم وقف امام رضا (ع) و متعلق به ایشان است.»
روایت محله حسینآباد کرمانیها از خیابان شهید رحیمی و با یک درخت به قدمت ۱۵۰ سال شروع میشود. درختی که با وجود ساخت و سازها و تغییر کاربری محله، جلوی درب یک خانه ویلایی بزرگ عظمت خود را حفظ کردهاست. با حسن سلیمانی، یکی از قدیمیهای حسینآباد، محله را دور میزنیم. او که متولد ۱۳۳۶ است، از گذشته اینجا برایمان صحبت میکند. اینکه تمام این محله باغ و زمین کشاورزی بوده و حالا تبدیل به یکی از محلههای رو به پیشرفت منطقه ۵ است.
سلیمانی بعضی از اتفاقات و تغییرات منطقه را که خودش نظاره کرده و بعضیها را از بزرگترها و اهالی محله شنیده، برای ما روایت میکند. او میگوید: «اهالی اینجا اکثرا کرمانی هستند و از آنجا مهاجرت کردهاند. کوچه بژمه اینجا و هنوز هم بافت قدیم آن هست. بعد از همین زمین شهرداری است. ما کرمانیها جمعه را شکسته بژمه میگوییم. حسینآباد ۴ زمیندار داشت؛ آقای عبدالله رضوی یا همان میرزای ناظر، امام شیخ یحیی، کاظم آقا و امیر تولیه که زمینهای سمت بازار ملل را داشت.»
آقای سلیمانی به قول خودش ۴ نسل است که ساکن محله حسینآباد هستند و اجدادش از پایهگذاران و قدیمیهای حسینآباد بودهاند و روی زمینها کشاورزی میکردهاند. سلیمانی میگوید: «قدیم اینجا روستا بود و هر کدام از ۴ مالک بزرگ، یک چاه آب هم در زمینهایشان داشتند.
املاک این قسمت خیابان شهید رحیمی دست عبدالله رضوی معروف به میرزا ناظر بود و وسط املاکش یک عمارت بزرگ ساختهبود و، چون آب هم داشت، اینجا پوست شوری هم میکردند.» میپرسیم پوست شوری چیست؟ میگوید: «شستن پوست گوسفند را اصطلاحا پوست شوری میگفتند.
اینجا غسالخانه هم داشت و کمی آغل گوسفند و خرید و فروش آن هم بود. چون مالدارها یکشبه نمیتوانستند دامهایشان را بفروشند، میرزا ناظر ۲ آغل درست کرد؛ ۲ تا چهاردیواری؛ یکی برای شتر و گاو و یکی برای گوسفند.»
او ادامه میدهد: «پدر میرزا ناظر کلیددار حضرت بوده و خودش میگفت: نسل چندم آقا علی بن موسی الرضا (ع) هستم. عمارتشان خیلی بزرگ بود. اگر مثل امروز امکانات بود، حتما فیلمش را میگرفتم.
بعد از انقلاب این زمینها در تملک اوقاف قرار گرفت. به هر کشاورز یک یا دو قطعه زمین رسید و دوباره مشغول به کار شدند. بخشهایی از زمینها هم که ساختمانسازی شد، کمکم جاده احداث شد و به شهر وصل شد.»
از آقای ابوالفتحی میپرسم چرا حسینآباد به حسینآباد کرمانیها معروف است؟ میگوید: «تمام کرمانیهایی که مهاجرت کردند، به اینجا آمدند و به همین خاطر به حسینآباد کرمانیها معروف شد.
اکثر ساکنین اینجا پسوند کرمانیها را در فامیل خود دارند. در حسینآباد کرمانیها علاوه بر کرمانیها، عدهای از زابلیها سکونت کردهاند و عدهای از آنها در خیابان سرخس، محلهای که به گودال زابلیها معروف است، ساکن شدند.»
در مورد محله چهارصد دستگاه اطلاعات ضد و نقیض زیادی به دستمان رسیدهاست. هیچکس به طور دقیق و قطعی وجه تسمیه آن را نمیداند. آقای کریمی ساکن محله به نقل از پدرش میگوید: «پدرم میگفت روزی فرح پهلوی که به نیت زیارت امام رضا (ع) به مشهد آمدهبود، از نواحی اطراف حرم دیدن کرده و با دیدن زاغهنشینی عدهای در محل فعلی پارک وحدت، دستور ساخت این مجموعه را دادهاست.
بعدها که متوجه شدند تعداد بیخانمانها بیشتر از تصورشان است، هر خانه را دو قسمت کردند و خانهها ۴۰ متری است». ابوالفتحی هم در مورد خیابان چهارصد دستگاه میگوید: «در دوره پهلوی در این مکان خانههای ۴۲ متری ساختهشد که اکثر ساکنان آن عربهایی بودند که به مشهد مهاجرت کردهبودند. زمینهای این خیابان، موقوفه آستان قدس است و نام دیگر چهارصد دستگاه، مجتمع عربهاست.
در بین ساکنین آن حتی عربهای عراقی هم دیده میشوند. اکثر واگذاریهای این منطقه مربوط به قبل انقلاب و حدود سال ۴۹ بوده است. با وجود خرید و فروشهای اخیر، همچنان بیشتر ساکنین این محله عرب هستند.»
ابوالفتحی درباره تاریخچه خیابان شهید عباسپور هم میگوید: «این مکان به میدان بار معروف بودهاست. سمت راست میدان بار، محله خدربیک دو و سمت چپ شرکت گاز، خدربیک یک بودهاست. محله خدربیک اکنون به نام شهید فیضی معروف است و حتی قبل از نامگذاری این منطقه به نام شهرک الزهرا هم این محله به نام خدربیک معروف بودهاست.
داخل خدربیک، ۲ تا خیابان پانزدهمتری معروف به شهید فیضی بود و بالاتر از آن کوچههای سلمان بود که بیشتر محل سکونت برادران اهل سنت بود و در حال حاضر شامل قسمتهایی از شهرک الزهرا میشود. بعد از آنجا به اباذر میرسیم که محل سکونت برادران اهل سنت است و بعد از آن به شهرک مهرآباد قدیم میرسیم.»
ابوالفتحی میگوید: «از سمت خدربیک که به سمت بولوار آوینی بیایید، بعد از مهرآباد، شهرک ثامن و در ادامه در گلشهر محلههای امیرالمؤمنین و بازار شلوغه قرار دارد. بعد از شهید آوینی ۴۹ هم به نام محله نیزه معروف است.»
او در مورد تاریخ نامگذاری شهرک ثامن میگوید: «در سال ۷۹ بعد از توافق شهرداری و مالک آن منطقه جناب آقای برزگر، شرکتی به نام انجام ابنیه چند بلوک آن زمینها را آپارتمانهای تیپ ساختند و آنجا به نام شهرک ثامن معروف شد و در ادامه خود مردم در آنجا ساخت و ساز کردند و آنجا شکل شهرک به خود گرفت.
مهدی ابوالفتحی در مورد محله آوینی نیز میگوید: «به اعتقاد اهالی ابتدا این منطقه گلشور بوده و بعد به گلشن تغییر نام پیدا کرده و در نهایت این منطقه را به نام گلشهر نامگذاری کردهاند. البته واقعیت این است که منطقه گلشور از فلکه گلشور کنار بازار فردوسی کنونی شروع میشده و تا گلشهر ادامه داشتهاست. به کل این منطقه گلشور میگفتند. در این منطقه که یک زمین مسطح بوده، قبرستانی قرار داشته که در حال حاضر قسمتی از میدان، بازار فردوسی و پارک روی این قبرستان احداث شدهاست.»
همانطور که ساکنین گفتهاند، این منطقه در گذر زمان از گلشور به گلشن و سپس به گلشهر تغییر نام دادهاست. آخر بولوار شهید آوینی که بعد از شهادت شهید آوینی به این نام شد، بیشتر به نیزه معروف بود.
هرچند وجه تسمیه نیزه دقیقا مشخص نیست، اما بنابر نقل برخی اهالی و نیز به گفته آقای ابوالفتحی تمام شیب مشهد به همان سمت بوده و به همین علت آب زیادی جمع میشده تا حدی که اگر سمت میدان امیرالمؤمنین را تا ۷ یا ۸ متر حفر کنی، احتمال اینکه زمین خیس باشد، زیاد است؛ لذا در قدیم آنجا نیزارهای زیادی وجود داشته و به همین علت آنجا را نیزه میگفتند.
ابوالفتحی در مورد گودال پشت صدمتری نیز توضیحاتی میدهد: «گودال پشت صدمتری معروف به گودال خشتمالها و متعلق به امامجمعه بوده و زمین کوره آجرپزی ایشان بودهاست. آقای امامجمعه از آدمهای قدیمی بودند که کوره آجرپزی داشتند. زمینی که در حال حاضر گود شده، کوره آنها بوده که در وسط قرار داشته و الآن دورتادور آن را برداشتهاند و گود شدهاست.
زیر اراضی حسینآباد کرمانی ها، اراضی بوجمهن است. در زمینهای بوجمهن، ۴ حلقه چاه وجود داشت. زمینهایی که الآن سبزیکاری شده، قبلا به نام بوجمهن معروف بودهاست. مالک اینها میرزای ناظر بوده که این زمینها را وقف کردهاست.»
او درخصوص مهدیآباد نیز میگوید: «مهدیآباد از سال ۱۳۸۶ به بعد وارد محدوده شدهاست. قبل از آن، این اراضی روستا بودند.
روستاهای مهدیآباد، کریمآباد و حجتآباد بعد از آنکه وارد محدوده شهری شدند، تغییر نام نداشتند و به همان نامهای سابقشان خواندهشدند. در مورد کوی سجادیه هم وضع به همین ترتیب است.
از زمانی که مردم یادشان میآید، این منطقه به نام کوی سجادیه معروف بودهاست.»
از وی در مورد چگونگی تعیین نام برای این مناطق میپرسم که میگوید: «این نامها در این محلهها در بین مردم جا میافتادهاند. من از قدیم کوی سجادیه، گودال فخّار و گودال شهید عصمتی را به یاد دارم که به این نامها معروف بودند. از میدان میرزا کوچکخان تا سهراه، ۳ تا گودال بود.
یکی گودال فخار بود و روبهروی گودال فخار، ۲ تا گودال دیگر بود که به گودال شهید عصمتی و گودال شهید هنرمند معروف بود که یکی بین میرزا کوچکخان ۳ و ۵ و دیگری بین میرزا کوچکخان ۱۱ و ۱۳ قرار دارد.»
او درخصوص گاراژ سیدی هم میگوید: «این زمینها متعلق به آقای سیدی فلاح بودهاست. یک قطعه از آن تقریبا در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ ساختهشد و در سال ۱۳۵۷ یک قطعه دیگر به آن اضافه کردند.»
* این گزارش دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ در شماره ۳۲۸ شهرآرامحله منطقه ۵ چاپ شده است.