کد خبر: ۷۲۰۶
۳۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
دختران طلاب با لانچیکو از پایتخت طلا درو کردند!

دختران طلاب با لانچیکو از پایتخت طلا درو کردند!

زهرا سنگ سفیدی، به همراهی تیمش در مسابقات کشوری که در تهران برگزار شد، حائز رتبه سوم در بخش تیمی شدند. علاوه بر این دختران در رقابت‌های انفرادی مدال‌های رنگارنگ بسیاری کسب کردند.

این روز‌ها شاهد خبر‌های خوشایندی از موفقیت‌آفرینی بانوان در رشته‌های مختلف ورزشی هستیم. قهرمانانی که تلاش می‌کنند تا  استعداد‌های خود را در رشته‌های مختلف به مسئولان یادآوری کنند. زهرا سنگ سفیدی، بانوی پرتلاش یکی از تیم‌های رزمی‌کار است که مربی‌گری باشگاهی با کمترین امکانات ورزشی را در منطقه طلاب دارد.

او به همراهی تیمش در مسابقات کشوری که به تازگی در تهران برگزار شده است، حائز رتبه سومی در بخش تیمی شدند. کنار این عنوان ارزشمند، ورزشکاران باشگاه او در رقابت‌های انفرادی خوش درخشیدند.

سنگ سفیدی، مربی دفاع شخصی است و مدیریت مجموعه‌ای را عهده‌دار است که در مقایسه با فضا‌های مشابه در مناطق برخوردار، تاتامی مناسبی ندارد. باشگاهی بی‌بهره از تجهیزات کامل، ناشناخته و گمنام با بچه‌های ورزشکاری که به روز‌های روشن آینده سخت امید دارند.

برای گفتگو با این دختران ورزشکار به باشگاه می‌رویم. فضایی پر از انرژی که فریاد‌های ورزشکاران روند مصاحبه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. سنگ سفیدی، درابتدای کار به توضیح افتخاری که بچه‌های مجموعه تحت مدیریتش به تازگی کسب کرده‌اند، می‌پردازد و می‌گوید: در رقابت‌های اخیر که در تهران برگزار شد در رشته سلاح‌های لانچیکو و چوب و دفاع شخصی تیمی شرکت داشتیم و جزو تیم‌های برتر قرار گرفتیم.

کامیاب، در دفاع شخصی و روشن ضمیر و پیوندی، در سلاح لانچیکو و دوبل با چشمان بسته شرکت داشتند. درکنار این‌ها فائزه ترابی، طاهره نصرتی و کوثر علیزاده بخش تیمی را شامل می‌شدند.

 

آموزش دفاع در ورزش رزمی

سنگ سفیدی که ورزش را با رشته رزمی تکواندو شروع کرده است، درباره خود می‌گوید: ورزش رزمی را از دوران راهنمایی شروع کردم. این موضوع هم به علاقه شخصی‌ام برمی‌گردد و هم منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کردیم.

پایگاه بسیج و ورزشگاهی که رشته‌های رزمی را آموزش می‌داد، ترغیبم کرد وارد این رشته‌ها شوم. با تکواندو شروع کردم. تکواندو به عنوان پایه رشته‌های رزمی کارایی زیادی داشت و  علاقه من هم روز به روز به آن  بیشتر می‌شد.

مشهد که آمدم همه چیز فرق کرد. اینجا با رشته دفاع شخصی آشنا شدم و کارم را شروع کردم، بعد‌ها متوجه تکنیک‌های جذاب و کاربردی آن شدم. همین تکنیک‌های جالب، بهانه تغییر رشته و انتخاب دفاع شخصی شد. چند سال در این رشته مشغول بودم و دوره‌های عمومی و تکمیلی را گذراندم.

همان زمان وقتی دیدم در منطقه مربی‌های خوبی برای ورزش بانوان وجود ندارد، تصمیم گرفتم به عنوان مربی، در حوزه ورزش بانوان فعالیت کنم. می‌دانستم اگر امکانات حداقلی را فراهم کنیم منطقه در حوزه ورزش بانوان این ظرفیت را دارد که قهرمانان زیادی داشته باشد. خوشبختانه بچه‌ها این را ثابت کرده‌اند و اکنون بانوان زیادی با عشق و علاقه به سمت ورزش به‌ویژه ورزش‌های رزمی می‌آیند.

او در ادامه می‌گوید: اگر بتوانیم در مدارس و باشگاه‌های مختلف استعدادیابی کنیم، می‌توانیم آینده درخشانی را برای تیم ملی رقم بزنیم. دوره‌های آموزشی برای هر سن با شرایط جسمانی مختلف طراحی شده است. در این دوره‌ها دفاع شخصی آموزش داده می‌شود. دفاع شخصی به شما نمی‌گوید به آدم‌ها حمله کنید بلکه می‌آموزد از خود و همراهانمان به نحو شایسته‌ای دفاع کنیم. داشتن توان مقابله به فرد آرامش خاطر می‌دهد.

 

دشت طلای پایتخت دختران طلاب



طلای مسابقات باورم نمی‌شد  

فاطمه روشن ضمیر، نوجوان سیزده، چهارده ساله‌ای است که طلای رقابت‌های تهران را در رشته سلاح لانچیکو دوبل با چشمان بسته از آن خود کرده است. او می‌گوید: ۷ ساله بودم که پایم به باشگاه رزمی باز شد. با پدرم به باشگاه می‌آمدیم و نزد استاد محمدجو، کونگ فو کار می‌کردم.

چند سالی از ورزش دور بودم و به دلیل علاقه به این رشته برگشتم. از وقتی این رشته را شروع کردم، متوجه شدم عاشق مبارزه کردن و شکست دادن حریف هستم. نمی‌خواهم بگویم رشته‌های  ورزشی خشن مناسب روحیات دخترانه است، اما واقعیت‌های اجتماعی چیز دیگری را می‌گوید.

حجم خشونت‌های خیابانی که گاه و بی‌گاه در خیابان‌ها و مکان‌های عمومی دیگر مانند پارک‌ها  برای دختران و بانوان اتفاق می‌افتد، این ضرورت را ایجاد می‌کند که ما در مقابل این آسیب‌ها بتوانیم مقاومت کنیم.  
وی ادامه می‌دهد: تجربه چندانی برای شرکت در مسابقات کشوری نداشتم و سال قبل رقابت‌ها را باخته بودم.

امسال وقتی طلای مسابقات را گرفتم باورم نمی‌شد در کنار امکانات، ایجاد انگیزه هم می‌تواند عامل موفقیت باشد. وقتی از مسابقات تهران برگشته بودم همه فامیل به من می‌گفتند دختر قهرمان. حتی اگر حمایت، همین‌قدر و  در حد کلمه و حرف باشد، مؤثر است. خودم یاد گرفتم که اگر با فرد موفقی در هر رشته‌ای روبه‌رو می‌شوم حتماً موفقیتش را تبریک بگویم و از او به بزرگی یاد کنم.

 

امسال وقتی طلای مسابقات را گرفتم باورم نمی‌شد در کنار امکانات، ایجاد انگیزه هم می‌تواند عامل موفقیت باشد

برای طلا رفته بودم

پیوندی در همین رشته، مدال نقره مسابقات را برای شهر و محله‌اش به ارمغان آورده است. او می‌گوید: تصورم این بود که طلا کسب می‌کنم، اما به هر حال تصورات ما با واقعیتی که روی تشک تاتامی مبارزه اتفاق می‌افتد، فرق می‌کند.

او  حرف‌هایش را با خاطره‌ای ادامه می‌دهد: در زمان برگشت از تهران، چون زمان کمی داشتیم و نگران بودیم به قطار نرسیم با همان لباس‌های رزمی که ظاهری پر ابهت دارد و با همراه داشتن وسایل رزمی مثل لانچیکو و چوب در حال دویدن بودیم تا به مترو برسیم.

وقت پایین آمدن از پله چند قدم جلوتر از ما دو آقا کاملا معمولی به سمت ایستگاه می‌رفتند. ناگهان از پشت سر صدای گام‌های ما را شنیدند و پس از برگشتن ما را دیدند که با صورت‌هایی برافروخته و با سرعت همراه با اسلحه‌های سرد می‌دویدیم. بندگان خدا ترسیده بودند و با آخرین سرعت ممکن می‌دویدند تا از ما دور شوند. اما ما، چون می‌خواستیم سوار مترو شویم با آن‌ها هم‌جهت بودیم و این ماجرا را پرهیجان‌تر کرد.

 

دشت طلای پایتخت دختران طلاب

 

به آینده امیدوارم

کامیاب دیگر شاگرد سنگ‌سفیدی که در این مسابقات سوم شده، از رتبه خود کمی دلخور است و می‌گوید: از خودم راضی نیستم، ولی مطمئنم در مسابقات آینده اگر نیروی خودمان را با تمام وجود معطوف مسابقات کنیم باشگاهمان جزو مجموعه‌های طلایی ایران می‌شود.

او ادامه می‌دهد: شاید به نظر برسد ورزش رزمی، ورزشی خشن است، اما در عمل به واسطه همین ورزش دختری شاد و سرزنده هستم. این را خانواده و دوستانم می‌گویند. به نظر من رزمی‌کاران هم هنرمند هستند. مگر نمی‌گویند هنر‌های رزمی؟ در هنر‌های رزمی خشونت بی‌ضابطه وجود ندارد و سعی می‌شود به نحوی ظریف و زیبا با استفاده از توانمندی‌های ذهنی و جسمی بر حریف غالب شود.


با نان و ماست مسابقه دادیم

سنگ‌سفیدی، مربی جوان بچه‌ها، هم می‌گوید: رقابت‌ها، شیرینی و تلخی زیادی دارد. بچه‌ها شبی که قرار بود در مسابقات شرکت کنند به عنوان شام، نان و ماست خوردند! می‌دانید که ماست، موجب سستی بدن می‌شود.

ما حتی یک اسپانسر که حامی رفتن و شرکتمان در مسابقات باشد، نداریم. البته به تازگی اسپانسری برای رفتن ما به مسابقات پیدا شده بود که برای اعزام، اسکان و برگشت ۲۰ ورزشکار، ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کرد که همین را هم غنیمت می‌دانیم.

وی ادامه می‌دهد: این سفرها، خوبی هم زیاد دارد. یادم هست در سفر اخیرمان به پایتخت همراه تیم مشهد بین خودمان جام «تُن ماهی» برگزار کردیم. تعجب نکنید. «تُن ماهی»! از وسایل ضروری که بگذریم فقط یک «تُن ماهی» داشتیم.

در موقع رفتن به مسابقات قرار گذاشتیم در زمان برگشت هر کسی در مسابقات اول شد و طلا گرفت، به عنوان جایزه همان «تُن ماهی» را به او می‌دهیم. در زمان برگشت، ۳ مقام اولی داشتیم و مجبور شدیم یک «تُن ماهی» را بین ۳ نفر تقسیم کنیم. با همه این‌ها دوست دارم بچه‌هایی که با من کار می‌کنند به مرحله‌ای از توانایی و اقتدار برسند که خودشان احساس رضایت داشته باشند.


* این گزارش یکشنبه ۱۱ شهریور سال ۱۳۹۷ در شماره ۳۰۷ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44