کد خبر: ۳۰۹۵
۳۰ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

از معلمی تا گویندگی

فاطمه رادمرد، مجری خوش‌خلقی است که با تسلط کارش را اجرا می‌کند. آن‌قدر ذوق و اشتیاق برای صحبت‌کردن دارد که خستگی را از تن شنونده بگیرد. اعتقاد دارد: اجرای رو در رو خیلی مؤثرتر است چون با زبان دست و اشاره می‌شود حرف زد اما در گویندگی خبر رادیو، فقط صداست که باید همه حس را منتقل کند. لازمه کارش این است که بتواند سریع با آدم‌ها ارتباط بگیرد و این مردم‌دوستی حلاوتی در زندگی‌اش دارد که خستگی‌های اجرا را می‌گیرد.

شب نمایشگاه زیباست. مجری و گوینده خبر استقبال خیلی خوب بازدیدکنندگان را هر ازچند گاهی از پشت بلندگو اعلام می‌کند. اتفاق شیرینی که فاطمه رادمرد، مجری برنامه را هم در سالن دو قدم مانده به وجد آورده است.

 

برای لحظه لحظه زندگی‌ام برنامه دارم   

اهل محله هاشمیه است. پرانرژی و جوان با این حال آرام و پرطمأنیه حرف می‌زند و می‌گوید: برای لحظه لحظه زندگی‌ام برنامه دارم. کودکی خیلی خاص و ویژه‌ای ندارد که بخواهد از آن حرف بزند ولی از همان ایام تمرین گویندگی می‌کرده است. چه آن روزهایی که اجرای مادرش را از نزدیک تماشا می‌کرد و لذتش را می‌برد و چه بعدها که رفته رفته مهارت و تجربه‌اش را به دست آورد و دوره‌های آموزشی را گذراند و توانست خودش را در این مسیر نشان دهد. 

می‌گوید: مادرم برای اجرای برنامه در مدارس فعال بود و من را هم همراه خودش می‌برد .این میزان قریحه‌ای که دارد مدیون مهربانی‌های مادرش است. خودش اعتقاد دارد مسیر خوبی را تا حالا طی کرده است و به آینده روشنش امیدوار است.

فاطمه رادمرد، مجری خوش‌خلقی است که با تسلط کارش را اجرا می‌کند. آن‌قدر ذوق و اشتیاق برای صحبت‌کردن دارد که خستگی را از تن شنونده بگیرد. اعتقاد دارد: اجرای رو در رو خیلی مؤثرتر است چون با زبان دست و اشاره می‌شود حرف زد اما در گویندگی خبر رادیو، فقط صداست که باید همه حس را منتقل کند. لازمه کارش این است که بتواند سریع با آدم‌ها ارتباط بگیرد و این مردم‌دوستی حلاوتی در زندگی‌اش دارد که خستگی‌های اجرا را می‌گیرد.


حرف‌زدن با یک رفیق صمیمی

تعریف می‌کند همه این هول و هراس‌ها تا قبل از رفتن روی استیج برنامه است. همین که با بیننده‌ها چشم به چشم می‌شوی انگار با یک رفیق صمیمی داری حرف می‌زنی. اگر غیر این باشد و نتوانی ارتباط بگیری، نخواهی توانست ادامه بدهی. این را قاطع و محکم می‌گوید بی‌هیچ تردیدی و می‌داند اگر کسی از این حرفه خسته شود، یعنی آن مقدار که لازم است دلبسته‌اش نیست.

تا قبل از این معلم بوده است یعنی تا چهار سال قبل. گرچه اجرا را هم انجام می‌داده است اما بیشتر در حوزه تدریس فعال بوده و 4سال است به‌طور پیوسته کار اجرا و گویندگی می‌کند. می‌داند مسیری طولانی در پیش دارد و باید مهارت و تجربه‌های زیادی بیاموزد .

همین که با بیننده‌ها چشم به چشم می‌شوی انگار با یک رفیق صمیمی داری حرف می‌زنی

خاطرات تلخ و شیرین زیادی از 4سالی که کار اجرا و گویندگی رادیو را انجام می‌دهد، در ذهن دارد. مثل همه مجری‌ها هراس این را داشته است که کار خوب از آب دربیاید یا نه. تپق بزند و... اما همین که برنامه شروع شده است انگار دارد با یکی از اعضای خانواده‌اش حرف می‌زند.


ماه عسل گروهی

یکی از بهترین اجراهای او سفر همراه با زوج‌های جوان در ماه عسل زندگی‌شان بود که از تهران به مشهد می‌آمدند. می‌گوید: قطار را گل بسته بودند و مسافرها همه عروس و داماد بودند. آن‌قدر حال و هوای بچه‌ها تأثیرگذار بود که تا خود صبح مصاحبه می‌گرفتیم و حرف می‌زدیم به خودمان که آمدیم رسیده بودیم مشهد.

بلندگو که به دستم می‌گیرم حال دلم خوب می‌شود

تعریف می‌کند زندگی من هم گره خورده با مشکلات ریز و درشت و دغدغه‌های همه آدم‌های دیگر است اما همین که بلندگو به دستم می‌گیرم حال دلم خوب می‌شود.

فاطمه رادمرد حرف جالبی می‌زند وقتی می‌گوید: شاید رادیو در زندگی خیلی از افراد امروزی نقشی نداشته باشد اما معمولا تمام ساعت فراغتم را با گوش‌دادن به آن تمام می‌کنم به‌ویژه برنامه‌های پیمان طالبی و به عبارت بهتر من با رادیو زندگی می‌کنم.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44