کد خبر: ۱۵۱۱
۰۳ مهر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

کارگر سبزانگشت

«حال‌خوب‌کن زمین هستم.» این حرف را حسن سالاری، کارگر فضای سبز شهرداری و فعال در بوستان نرگس محله عباس‌آباد می‌زند و می‌گوید: بیشتر مردم به من می‌گویند کارگر فضای سبز، اما خودم به خودم می‌گویم حال‌خوب‌کن زمین، چون کارم کاشت نهال، چمن، گل و نگهداری از آن‌هاست و افتخارم همین کارگری است که خاک را سبز می‌کند.

«حال‌خوب‌کن زمین هستم.» این حرف را حسن سالاری، کارگر فضای سبز شهرداری و فعال در بوستان نرگس محله عباس‌آباد می زند و می‌گوید: بیشتر مردم به من می‌گویند کارگر فضای سبز، اما خودم به خودم می‌گویم حال‌خوب‌کن زمین، چون کارم کاشت نهال، چمن، گل و نگهداری از آن‌هاست و افتخارم همین کارگری است که خاک را سبز می‌کند.

آن‌طور که او توضیح می‌دهد، انگشت‌هایش تاکنون گل‌های زیادی را در دل خاک گذاشته‌اند که در برخی سال‌ها آمارش به 5000 تا 6000گل هم می‌رسد. در کنار آن نیز می‌توان کاشت ده‌ها نهال و سبزکردن صدها متر چمن را هم شمرد و حساب ترک و زمختی دست‌هایش را به پای همین بازی با خاک نوشت که از نظر خودش در مقابل کارهای سختی که پیش از آغاز کارگری برای فضای سبز شهرداری انجام داده است، یعنی آجرپزی در کوره، چیزی نیست.

سالاری که در پشت‌صحنه سرسبزی شهرمان 6سال تجربه کار دارد، اضافه می‌کند: این سبزشدن خیابان و بوستان‌ها کار ساده‌ای نیست؛ باید اول خاک را بکنیم و با دادن کود آماده کنیم، بعد در زمان مناسب گل‌ها را دانه‌دانه از گلدان درآوریم و هرکدام را با فاصله مناسبی بکاریم و درنهایت هم نگهداری کنیم تا زیبایی‌شان برای شهر و مردمش بماند. البته ناگفته نماند که کاشت گل در چندهزار عدد ‌آسان نیست و کارگران شهرداری باید چندین روز خم‌وراست شوند و گیاهان را کشت و جابه‌جا کنند تا این گل‌ها جای خودشان را در خاک پیدا کنند.

او در حرف‌هایش از نشای چمن که مهارت و علاقه می‌خواهد هم می‌گوید: این چمن‌ها که متراژ آن در مشهد به چندصد کیلومتر می‌رسد و متأسفانه گاهی از اوقات مردم بدون توجه به زیبایی‌اش آن را مسیر رفت‌وآمد خود قرار می‌دهند، مثل گندم راحت روی زمین سبز نمی‌شود؛ رسیدگی زیاد می‌خواهد و البته عمر زیادی هم دارد. برای همین در برخی مواقع مثل نزدیک بهار، کار دیگر ما نشای چمن‌هاست؛ یعنی آن‌ها را از یک محل به‌جای دیگری می‌بریم تا فضای بیشتری را سبز کنیم.

چندسالی پاکبان بودم و بعد هم کارگر فضای سبز شدم که به‌واسطه کارم در کف خیابان، وسایل زیادی پیدا کردم؛ از مدرک و عابربانک بگیرید تا گوشی تلفن‌همراه همه را به صاحبانشان بازگردانده‌ام

 

درخت جای آویزان‌شدن نیست

حرف از خاطرات کاشت گل، سر درددل سالاری را هم باز می‌کند که همه ناراحتی‌هایش به کندن و آسیب‌زدن به گل و درخت‌ها برمی‌گردد، نه کثیف‌کردن فضای بوستان در خیابان شهید نظام‌دوست. آن‌طور که از حرف‌های او پیداست، متأسفانه تعداد زیادی از گل‌هایی که او و همکارن دیگرش برای زیبایی در خیابان یا بوستان کاشته‌اند، سرقت می‌شود، نه برای فروش بلکه برای گذاشتن در داخل گلدان‌های خانگی.

سالاری می‌گوید: علاوه بر لگدکردن و برداشتن گل‌ها، متأسفانه بعضی افراد، هم شاخه‌های گل ها را می‌شکنند و هم شاخه درخت‌ها را برای خودشان تاب می‌کنند و آویزان می‌شوند. تنها حرف من به این افراد این است که این گل و درخت‌ها مال شماست، نه من کارگر، چون من یک سال اینجا هستم و بعد می‌روم، اما شما مردم محل باید لذتش را ببرید.

 

مال مردم، مال مردم است

اهالی محله عباس آباد حسن سالاری را به‌عنوان پاکبان بااخلاق، امانت‌دار، کارکن و کاربلد می‌شناسند. کسی که به‌واسطه کارش و گشت‌زدن در محل، تاکنون وسایل زیادی پیدا کرده و تلاشش این بوده است که آن‌ها دست صاحب اصلی‌اش برسد.
خودش که به‌شدت معتقد است مال مردم، مال مردم است. او می‌گوید: چندسالی پاکبان بودم و بعد هم کارگر فضای سبز شدم که به‌واسطه کارم در کف خیابان، وسایل زیادی پیدا کردم؛ از مدرک و عابربانک بگیرید تا گوشی تلفن‌همراه.

او ادامه می‌دهد: برای هرکسی ممکن است این اتفاق بیفتد که چیزی گم کند، حالا اگر پول باشد و مبلغش هم چندان زیاد نباشد، شاید چندان مهم به‌نظر نرسد، اما مدارک از هر چیزی مهم‌تر است، به‌ویژه در این زمانه که گرفتن دوباره کارت ملی و شناسنامه و عابربانک کار آسانی نیست. به همین دلیل هر چیزی که روی زمین ببینم، بی‌تفاوت از کنارش رد نمی‌شوم. چند وقت پیش در مسیرم کیفی پیدا کردم که پر از مدارک بود. از کارت خودرو بگیرید تا 4گواهینامه، کارت‌های ملی خانواده، کارت‌های عابربانک و... . روی یکی از همین مدارک شماره همراه بود. زنگ زدم و با خوش‌اقبالی، صاحب مدارک گم‌شده بود که گفت خودروم با همه مدارک خانواده در داشبوردش، سرقت شده است. با همکاری یکی از اعضای شورای اجتماعی محله عباس‌آباد تلاش کردیم و کیف را به صاحبش برگرداندیم.

آن‌طور که او تعریف می‌کند، چندبار دیگر هم مدارک مختلفی پیدا کرده که در صورت داشتن شماره همراه به صاحبانشان تحویل داده و مواردی هم که شماره همراه نداشته، داخل صندوق پستی انداخته است. البته او در یک مورد گوشی تلفن‌همراهی را هم در خیابان پیدا کرده که آن را هم بعد از تماس خود مالک به او تحویل داده است.

سالاری معتقد است به‌دلیل اینکه با همین پیداکردن مدارک و برگرداندنشان به صاحبانشان، گره‌گشای مردم بوده، خدا هم همیشه گره‌گشای کار و زندگی او بوده است و تاکنون با همین حقوق کارگری زندگی‌اش را می‌چرخاند و همچون خیلی‌ها که می‌گویند ما با 10میلیون تومان هم کم می‌آوریم، پولش بی‌برکت نبوده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44