کد خبر: ۱۲۱۶۱
۰۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
علی حاتمی؛ طلبه‌ای که شیفته گوهرهای طبیعت است

علی حاتمی؛ طلبه‌ای که شیفته گوهرهای طبیعت است

علی حاتمی می‌گوید که هیچ‌وقت فکر نمی‌کرده درس طلبگی، روزی او را به دنیای سنگ‌ها برساند، اما همان بار اول، در یک جلسه آموزشی، وقتی نخستین سنگ را به دست گرفته، چیزی در دلش تکان خورده؛ حالا این علاقه، تبدیل به بخشی از زندگی اش شده است.

درست دیواربه‌دیوار مسجد جامع شهرک شهید باهنر، تنها کارگاه و مغازه گوهر‌تراشی محله قرار گرفته است؛ مغازه‌ای کوچک که پشت ویترین ساده‌اش، ردیفی از سنگ‌های عقیق و شجر زیر نور ملایم آفتاب برق می‌زند، تکه‌هایی از طبیعت که به شکل نگین درآمده‌اند.

صاحب مغازه، امام جماعت همین مسجد است، حجت‌الاسلام علی حاتمی. مردی که سال‌ها وقتش را صرف درس طلبگی و تبلیغ دین کرده، اما حالا در‌کنار منبر، با دنیای سنگ‌ها سروکار دارد. با شور و اشتیاق، طرح‌های ریزودرشت داخل سنگ‌ها را نشان می‌دهد.

می‌گوید که هیچ‌وقت فکر نمی‌کرده درس طلبگی، روزی او را به دنیای سنگ‌ها برساند، اما همان بار اول، در یک جلسه آموزشی، وقتی نخستین سنگ را به دست گرفته، چیزی در دلش تکان خورده است.

حالا این علاقه، تبدیل به بخشی از زندگی اش شده. او کارگاه کوچکشان در محله شهید باهنررا با همراهی همسرش که او هم طلبه است، می‌گرداند؛ زنی که نه‌تنها در مسیر طلبگی هم‌قدم اوست، بلکه در کنارش، با عشق و علاقه گوهر می‌تراشد.

 

سنگ‌هایی که چشم را می‌دزدند

نیم‌ساعتی طول می‌کشد تا گفت‌و‌گو را شروع کنیم. دلیلش، ویترینی است پر از سنگ‌های خوش‌نقش‌ونگار که نمی‌شود به‌سادگی از کنارشان گذشت. شَجر‌های هفت‌طرح و رنگ مثل تابلو‌های کوچک نقاشی‌اند، با شاخ و برگ‌های ظریف که انگار منظره‌ای طبیعی را قاب گرفته‌اند. باباغوری‌ها، با طرح‌هایی شبیه چشم، آدم را خیره نگه می‌دارند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی حاتمی با حوصله و علاقه خاصی تک‌تک این سنگ‌ها را معرفی می‌کند، اسمشان را می‌گوید و درباره بافت و خواصشان توضیح می‌دهد.

 

هنرمند و امام جماعت شهرک شهیدباهنر، معتقد است که روحانی نباید تک بعدی باشدشیفته گوهرهای طبیعت

 

از منبر تا سنگ‌تراشی

سه‌سال پیش بود که همراه خانواده‌اش ساکن شهرک شهید‌باهنر شد و در‌کنار مسجد، کارگاه سنگ‌تراشی کوچکی راه انداخت؛ مغازه‌ای ساده و جمع‌وجور، اما پر از رنگ و زندگی.

علی حاتمی اصالتا اهل شهر آیسک در شهرستان سرایان خراسان جنوبی است. بعد‌از رسیدن به سطح ۲ حوزه، کار تبلیغ را آغاز کرد و به گوشه‌گوشه خراسان بزرگ می‌رفت. او می‌گوید: پایم به هر گوشه خراسان رسیده، از روستا‌های مرزی گرفته تا شهر‌های بزرگ.

بعد از دوازده‌سال تبلیغ، حالا امام‌جماعت مسجد جامع این شهرک است و عصر‌ها پشت میز گوهر‌تراشی‌اش می‌نشیند.

 

مسیری متفاوت با گوهرها

‌متولد ۱۳۷۰ است و در خانواده‌ای بزرگ شده که روحانیت در آن نسل‌به‌نسل جریان دارد؛ پدر، عموها، برادرها، همه روحانی‌اند. با اینکه علی حاتمی نیز همین مسیر را انتخاب کرده، سبک زندگی‌اش کم‌کم رنگی متفاوت گرفته است. خودش تعریف می‌کند: از وقتی تبلیغ را شروع کردم، ایران‌گردی هم شروع شد. با هر سفر، چیز‌های جدیدی کشف می‌کردم. اما هیچ‌چیز به‌اندازه آشنایی با دنیای سنگ‌ها مسیر زندگی‌ام را متفاوت نکرد.

پنج‌سال پیش که برای تبلیغ به منطقه خضری دشت بیاض رفته بود، در کلاس سنگ‌شناسی شرکت کرد؛ کلاسی رایگان و برای طلبه‌ها. بی‌هیچ پیش‌زمینه‌ای در آن کلاس نشست، اما همان برخورد اول به‌اندازه‌ای خاص بود که هرگز از یادش نرفته است؛ «فقط سنگ را دستم گرفتم. یک عقیق بود. نمی‌دانم چه شد، ولی حس آرامش عجیبی داشت. همان‌جا فهمیدم این فقط یک علاقه گذرا نیست. چیزی درونم تکان خورد.»

بعد از آن در چند دوره مجازی گوهرشناسی ثبت‌نام کرد و بعدتر هم عضو انجمن گوهر‌تراشان فردوس شد.

 

هنرمند و امام جماعت شهرک شهیدباهنر، معتقد است که روحانی نباید تک بعدی باشدشیفته گوهرهای طبیعت

 

قصه سنگی که با نقره قاب می‌شود

اما استخراج، فقط آغاز راه بود. مسیری طولانی از دل کوه و بیابان شروع شد و به قطعه‌ای زیبا در ویترین مغازه رسید. علی حاتمی همه مراحل این مسیر را باحوصله و دقت یاد گرفته است؛ از برش اولیه گرفته تا صیقل‌کاری و پرداخت نهایی. حالا بیشتر این مراحل در طبقه بالای مغازه‌اش انجام می‌شود؛ جایی خلوت و پر از ابزار‌های دقیق، دستگاه‌های بُرش و جعبه‌های کوچک و بزرگ پر از سنگ‌های خام.

از وقتی تبلیغ را شروع کردم، ایران‌گردی هم شروع شد اما هیچ‌چیز به‌اندازه آشنایی با دنیای سنگ‌ها مسیر زندگی‌ام را متفاوت نکرد

از وقتی به شهرک شهید باهنر آمده، دیگر کمتر فرصت می‌کند برای استخراج به بیابان برود. در عوض تمرکزش را گذاشته است روی طراحی و ساخت انگشتر، پلاک، قاب‌های نقره و ترکیب سنگ‌های طبیعی با فلزات ارزشمند؛ «ترکیب نقره با شجر یا عقیق، یک‌جور بازی با طبیعت است. هر سنگ قصه‌ای دارد و نقره انگار آن قصه را قاب می‌گیرد.»

 

اهالی محله مشتاق سنگ‌ها هستند

علی‌آقا درباره فروش صحبت می‌کند و اینکه چند صفحه چندهزارنفری در پیام‌رسان‌های مختلف دارند و به‌تدریج مشتری‌های خودشان را پیدا کرده‌اند. البته تمرکز اصلی‌شان روی فروش نبوده و بیشتر اهالی همین محله مشتری مغازه شده‌اند؛ «تا حالا خیلی تبلیغ نکرده‌ایم. تمرکزمان بیشتر روی تولید است. ولی حالا داریم به فروش هم فکر می‌کنیم، چون کم‌کم محصولاتمان دارد جای خودش را پیدا می‌کند.»

جالب‌تر اینکه برخلاف تصورشان، اهالی شهرک شهید‌باهنر، از سنگ‌ها استقبال خوبی کرده‌اند. بیشترشان به‌خاطر خواص سنگ‌ها سراغ آنها می‌آیند. علی‌آقا سنگ شجر «ژئود» را پرطرف‌دارترین نوع می‌داند؛ «هم زیبایی طبیعی دارد، هم ویژگی‌هایی مثل ایجاد تعادل، تمرکز و آرامش. خیلی‌ها وقتی نگاهش می‌کنند، حس خوبی پیدا می‌کنند.».

 

هنرمند و امام جماعت شهرک شهیدباهنر، معتقد است که روحانی نباید تک بعدی باشدشیفته گوهرهای طبیعت

 

بهار در شجر هفت‌رنگ

اما سنگ مورد‌علاقه خودش، چیز دیگری است. با شور خاصی از «شجر بهاره هفت‌رنگ» حرف می‌زند؛ سنگی که رگه‌های ظریفی از صورتی، زرد و آبی دارد. می‌گوید: هر وقت نگاهش می‌کنم یاد بهار می‌افتم. این سنگ‌ها فقط سنگ نیستند، یک‌تکه از طبیعت خداوند هستند که حسی زنده دارند.

در‌میان مجموعه سنگ‌هایش، انواعی هستند که هیچ‌وقت راضی به فروششان نشده است. یکی از آنها را از جعبه‌ای مخملی بیرون می‌آورد. سنگی شفاف و رگه‌دار که وسطش شکلی شبیه کلمه خداوند دیده می‌شود. می‌گوید: «این را خودم پیدا کردم. گذاشتمش توی صفحه مجازی‌مان و کلی پیام گرفتم که حاضرند با قیمت بالا آن را بخرند. ولی هیچ‌وقت نتوانستم بفروشمش. بعضی سنگ‌ها بیشتر از قیمتشان ارزش دارند.»

 

زکات هنرم را می‌پردازم

علی حاتمی معتقد است زکات هنری را که یاد گرفته است، باید با آموزش‌دادن بپردازد. تا امروز چند‌بار برای آموزش به شهر‌های دیگر دعوت شده و تجربه آموزش گوهرشناسی و سنگ‌تراشی به طلبه‌ها را هم دارد، اما اینجا، در شهرک شهید باهنر، هنوز فرصت این کار را پیدا نکرده. بااین‌حال، در برنامه‌اش هست که کارگاهی برای آموزش راه بیندازد.

او باور دارد که روحانی‌ها نباید تک‌بعدی باشند؛ درس حوزه مهم است، اما یادگیری مهارت و هنر هم به رشد فردی و ارتباط بهتر با مردم کمک می‌کند و نباید نادیده گرفته شود.

 

* این گزارش دوشنبه ۵ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۴ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44