کد خبر: ۱۱۵۹۳
۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۰
مروری بر حضور انگلیسی‌ها در مشهد

مروری بر حضور انگلیسی‌ها در مشهد

قحطی مشکل اصلی جنگ جهانی اول در ایران و مشهد بود که به‌سبب حضور انگلیسی‌ها و نیروهایشان، وخیم‌تر شد. کنسولگری بریتانیا که به این امر واقف بود، اقدامات به‌ظاهر انسانی خود را افزایش داد و روزانه ۶ هزار نفر را در مشهد خوراک می‌داد.

درست یازده روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل و روزولت حق تعیین سرنوشت و آزادی و استقلال را برای همه ملل جهان شناخته بودند، کشور بی‌طرف ایران در سحرگاه روز ۲۵ اوت ۱۹۴۱، برابر با سوم شهریور ۱۳۲۰، از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و نیرو‌های شوروی و انگلستان به ایران حمله و آن را اشغال کردند.

این اشغال و خسارات جبران‌ناپذیرش تا پایان جنگ با اضافه شدن آمریکایی‌ها ادامه داشت تا اینکه در کنفرانس پتسدام که از ۱۷ ژوئیه تا ۲ اوت ۱۹۴۵ بین فاتحان جنگ یعنی استالین، ترومن، رئیس جمهوری جدید آمریکا، و چرچیل (سپس اتلی، نخست وزیر جدید انگلستان) منعقد شد، بالاخره مسئله تخلیه ایران از قوای بیگانه نیز مطرح شد.

در اعلامیه نهایی این کنفرانس قید شد که «موافقت به‌عمل‌آمده که قوای متفقین بلافاصله تهران را تخلیه نمایید ولی در‌مورد مراحل بعدی تخلیه ایران، در شورای وزیران سه کشور بزرگ که در سپتامبر ۱۹۴۵ در لندن منعقد خواهد شد، مذاکره به عمل خواهد آمد.»

چند روز بعد «بوین»، وزیر خارجه انگلستان، در کنفرانس وزیران خارجه سه دولت بزرگ، پیشنهاد کرد طبق پیمان سه‌جانبه، نیرو‌های متفقین شش ماه بعد از خاتمه جنگ با ژاپن، یعنی تا دوم مارس ۱۹۴۶ (۱۱ اسفند ۱۳۲۴)، خاک ایران را تخلیه کنند. از این رو، در تاریخ یاد‌شده کل نیرو‌های انگلیسی ایران را ترک کردند، اما نیرو‌های شوروی از تخلیه شهر‌های ایران خودداری کردند.

فرارسیدن هفتاد‌و‌نهمین سالگرد خروج انگلیسی‌ها بهانه‌ای شد تا نگاهی داشته باشیم به ورود آنها در دوره قاجار و خروجشان در دوره پهلوی دوم. بخش‌هایی از اطلاعات و تصاویر این گزارش برای نخستین بار منتشر می‌شود.

 

تأسیس کنسولگری بریتانیا و اولین انگلیسی‌ها

به‌واسطه مسئله جدایی هرات از ایران در دوران شاهان قاجار (فتحعلی‌شاه، محمدشاه و ناصرالدین‌شاه) انگلیسی‌ها و نمایندگان سیاسی آنها چندباری به مشهد آمدند.

آنها حتی قبل از تأسیس کنسولگری در مشهد، نمایندگانی برای این شهر انتخاب کرده بودند؛ اگرچه همچون ژنرال مک‌لین و سرهنگ استوارت که به منظور فعالیت سیاسی در خراسان تعیین شده بودند، اما ضمانت و حمایت دولت ایران را نداشتند، مدام مراقب بودند که یا در محل دیگری اقامت کنند یا پیوسته در حرکت باشند و به‌هیچ‌وجه اقامتگاه ثابتی در مشهد انتخاب نکنند. از همین رو سال‌ها قبل از تأسیس رسمی کنسولگری افرادی، چون حاجی‌محمد کابلی را در سال ۱۲۷۸قمری داشتند که نمایندگی کنسولگری بریتانیا را برعهده داشته باشند.

انگلیسی‌ها البته از همان زمان مسئله هرات و مذاکره با فرخ‌خان امین‌الدوله (۱۲۷۳قمری) در پاریس برای تأسیس کنسولگری در مشهد تلاش می‌کردند.

امین‌الدوله آن‌روز‌ها در جواب خواسته انگلیسی‌ها گفته بود: «انگلیسی‌ها چگونه می‌توانند در مشهد مقدس کنسول داشته باشند؟ چرا در مکه معظمه مدینه و کربلا هیچ دولتی حق کنسول گذاشتن ندارد؟» او ادعای انگلیسی‌ها را با روس‌ها مقایسه کرده و مدعی بود که «انگلیسی‌ها خود را به عهدنامه روس -که هر جای ایران حق کنسولگری دارند- چسبانده و خواستار حق کنسولگری در مشهد مقدس هستند.»

سه دهه بعد، انگلیسی‌ها در سال ۱۳۰۵قمری (که به‌دنبال اقدام روس‌ها شرایط تأسیس کنسولگری در مشهد فراهم شد) خیلی سریع و بدون اجازه ناصرالدین‌شاه دست به کار شدند و حتی در عمل بر روس‌ها نیز پیشی گرفتند تا کنسولگری خود را در مشهد دایر کنند. آنها سرهنگ چارلز‌اسمیت مک‌لین، از افسران نیروی زمینی هندوستان را که قبلا از جانب حکومت هند در بخش مرزی ایران و افغانستان فعالیت کرده بود و مشهد برایش مکانی آشنا بود، با سمت کنسول بریتانیا چند هفته پیش از ورود کنسول روسیه به مشهد فرستادند.

مشهد به‌دلیل جمعیت در حال تغییر، زائران فراوان و نزدیکی به مرز‌های افغانستان و روسیه اهمیت زیادی برای انگلیسی‌ها داشت، برای همین کنسولگری مشهد به مهم‌ترین و حساس‌ترین کنسولگری آنها در ایران تبدیل شد. زمین کنسولگری انگلیس را حاج‌محمد‌حسین، معروف به «عمو»، فروخت که شوهرعمه حسین ملک بود.

اگرچه این اقدام باعث ناراحتی ناصرالدین‌شاه شد، باعث نشد کنسولگری انگلیس که در اول فوریه ۱۸۸۹ میلادی، برابر با ۳۰ جمادی‌الاول ۱۳۰۶ قمری و ۱۳ بهمن۱۲۶۷ خورشیدی افتتاح شده بود، تعطیل شود؛ کمااینکه در سال ۱۳۰۸قمری (۱۲۷۰ خورشیدی) و چند‌ماه قبل از رفتن مک‌لین در ۲۳ آذر۱۲۷۰ (چهاردهم دسامبر ۱۸۹۱)، آنها زمینی را به مساحت هشت جریب خریدند تا کنسولگری جدید بریتانیا را در مشهد بسازند که هم‌اکنون در اختیار کنسولگری پاکستان است.

در همین سال امتیاز رژی و دایر شدن بانک شاهنشاهی هم باعث شد انگلیسی‌های بیشتری وارد مشهد شوند، اما یک سال بعد که بحث‌های مربوط به انحصار و تحریم تنباکو پیش آمد، فعالیت کمپانی‌ها و تجار انگلیسی در مشهد کمتر شد و تجارت محصولات انگلیسی بیشتر توسط تجار هندی و کشمیری و دیگر اتباع بریتانیا که دارای نسب افغانی و ایرانی بودند انجام می‌گرفت.

 

جاسوس‌خانه انگلیس در مشهد

یک سال قبل از ورود کلنل چارلز ادوارد‌بیت (ژوئیه ۱۸۹۳ میلادی یا خرداد ۱۲۷۲ خورشیدی) به‌عنوان کفیل کنسول بریتانیا در مشهد، ساختمانی بزرگ که به‌قدر اسکان همه افراد کنسولگری جا داشت، در محل ارگ مشهد ساخته شده بود. در دوره «بیت» افراد کمی به کنسولگری رفت‌وآمد داشتند، اما با سیاست کلنل ترنج که در رجب ۱۳۱۸ قمری (آبان۱۲۷۹) به سرکنسولگری مشهد منصوب شد، کنسولگری انگلیس مثل بازار عام شد و هر‌کس که می‌خواست می‌توانست به‌راحتی به آن رفت‌وآمد داشته باشد.

اگرچه پس از او و در زمان سرکنسولگری چارلز فردریک‌میشین، وضع انگلیسی‌ها در مشهد به حالت بحرانی رسید، او در اوایل ۱۹۰۵میلادی (۱۳۲۳قمری) با بردن یک زن محلـی بـه کنسولگری و هم‌خوابگی با وی، رسوایی بزرگی به بار آورد و باعث شود که سِر‌پِرسی مولزورث‌سایکس مأمور شود به مشهد بیاید تا کفالت کنسولگری را برعهده بگیرد.

دوره اقامت سایکس در مشهد (۱۶ بهمن ۱۲۸۳ تا ۱۱ دی ۱۲۹۲ خورشیدی یا ۵ فوریه ۱۹۰۵ تا یکم ژانویه ۱۹۱۴ میلادی) مقارن همان ایامی بود که روسیه تزاری و دولت انگلیس در نتیجه معاهده ۱۹۰۷ و تعیین مناطق نفوذ در ایران، با یکدیگر به موافقت و هماهنگی رسیده بودند. در این زمان جمعیت مشهد حدود ۵۰ هزار نفر بود که با ورود زائرانی از بین‌النهرین، هند، افغانستان، قفقاز و ترکستان تا حدود ۱۰۰ هزار نفر نیز می‌رسید.

دراین‌بین جاسوسان غیررسمی و محلی زیادی بی‌آنکه مورد‌توجه قرار گیرند، میان انبوه زائرانی که برای زیارت مرقد امام‌رضا (ع) می‌آمدند، به نفع انگلستان فعالیت می‌کردند. در بایگانی عمومی اسناد انگلستان پرونده‌ای تحت‌عنوان «بازی بزرگ مشهد» وجود دارد که محتوی صورت‌حساب‌های ماهانه پرداخت پول به این اشخاص است.

کنسولگری انگلستان در مشهد در واقع ریاست نمایندگی حکومت هندوستان را بر عهده داشت و نمایندگان سیاسی و کنسول‌های آن معمولا با پیشنهاد حکومت هند و موافقت وزارت امور خارجه انگلستان انتخاب می‌شدند و وزارت امور خارجه حکم آنان را مصوب می‌کرد.

سایکس درمانگاه رایگان جنرال کنسولگری بریتانیا را دایر کرد که یکی از چهار درمانگاه مهم مشهد در دوره قاجار بود

از طرفی کنسولگری نمایندگی سازمان اطلاعاتی انگلستان را هم عهده‌دار بود و باید اطلاعات لازم را در خصوص فعالیت روس‌ها در آسیای مرکزی، افغانستان و خراسان و خود حکومت خراسان به دست می‌آورد و آنها را پایش و رصد می‌کرد. سایکس برای همین منظور درمانگاه رایگان جنرال کنسولگری بریتانیا را دایر کرد که یکی از چهار درمانگاه مهم مشهد در دوره قاجار محسوب می‌شد.

آن‌طور که کلنل بیت نوشته این درمانگاه در سال نزدیک به ۶هزار مرد و زن و کودک بیمار مراجعه‌کننده داشته است. این درمانگاه که یکی از جنبه‌های بشردوستانه استعمار در مشهد بود، حدود نیم‌قرن فعالیت می‌کرد و پزشکان اطلاعات زیادی را از طریق مراجعان به دست می‌آوردند.

پست نظامی کنسولگری هم در این دوره وظیفه داشت اعیان و اشراف مشهد را شناسایی کند. در اسناد انگلیس در سال ۱۳۲۳ قمری نام هجده تن از اشراف خراسان با ریشه قبیله‌ای آنها وجود دارد که جزو خوانین شهر‌ها ذکر شده‌اند و انگلیس از آنها در پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کرده است. یکی دیگر از راه‌های تأمین منافع انگلیسی‌ها در مشهد، اعطای تابعیت به افراد صاحب‌نفوذ بود.

 

مروری بر سال‌ها حضور انگلیسی‌ها در مشهد قاجاری و پهلوی

 

«تحریم» پس از جنگ جهانی اول

دوره کنسولگری سایکس اوج فعالیت و موفقیت انگلیسی‌ها در مشهد بود که توانستند به‌واسطه واقعه توپ‌بندی حرم در ۹ فروردین ۱۲۹۱ خورشیدی توسط روس‌ها، رقیب همیشگی را از اعتبار بیندازند و به آرزوی دیرینه استعماری خود برسند، زیرا از زمان تأسیس بریتانیا در مشهد اولین بار بود که نفوذ و موقعیت انگلیسی‌ها برتر از روس‌ها می‌شد.

با شروع جنگ جهانی اول (۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ میلادی یا ۵ مرداد ۱۲۹۳ تا ۱۹ آبان ۱۲۹۷ خورشیدی) و افزایش خطر همکاری افغان‌ها با آلمان‌ها، بریتانیا کمربند شرق را تشکیل داد، به‌این‌ترتیب مرز‌های شرقی ایران تحت‌کنترل نظامی روسیه و بریتانیا قرار گرفت. در این میان کنسولگری بریتانیا در مشهد به اصلی‌ترین منبع تأمین نیرو برای جبهه‌های سیستان و قاینات تبدیل شد.

آنها برای جبران کمبود نیرو از هزاره‌های مشهد کمک گرفتند و به هشتاد تن از سربازان سابق هزاره دستور دادند برای الحاق به نیرو‌های کمربند شرق در اواسط شهریور ۱۲۹۴ خورشیدی مشهد را ترک کنند. به‌این‌ترتیب مشهد دوباره در اختیار روس‌ها قرار گرفت، اما آنها نیز یک سال مانده به پایان جنگ و به‌واسطه وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به روسیه برگشتند.

درگیری روس‌ها در داخل روسیه شرایط را برای حضور بدون‌رقیب انگلیسی‌ها در مشهد فراهم کرده بود. آنها در اردیبهشت ۱۲۹۷ خورشیدی یک‌دسته از سربازان هندی را بـه مشهد فرستادند تا در اولین مرحله، خطوط نظامی شرق ایران را که از طرف روس‌ها تخلیه شده بود، اشغال کنند.

قحطی مشکل اصلی جنگ جهانی اول در ایران و مشهد بود که به‌سبب حضور انگلیسی‌ها و نیروهایشان، این مشکل وخیم‌تر شد. طبق نوشته دیکسون، بازرس‌کل پلیس شرق ایران و مسئول تهیه آذوقه و تدارکات، اگرچه خرید انگلیسی‌ها تنها دلیل قحطی در خراسان نبود، بی‌تردید به‌سبب خرید‌های انگلیسی‌ها شرایط قحطی وخیم‌تر و طولانی‌تر شد. کنسولگری بریتانیا که به این امر واقف بود، اقدامات به‌ظاهر انسانی خود را افزایش داد، به‌طوری‌که روزانه ۶ هزار نفر را در مشهد خوراک می‌داد.

انگلیس طبق یک قرارداد با حاجی‌میرزا‌یحیی، ناظر آستانه، اراضی شهر نو و آب الندشت را اجاره کرد تا آسایشگاه سربازان هندی و دکل‌های تلگراف بی‌سیم خود را در آن محل دایر کند.

ساختمان‌هایی که انگلیسی‌ها در هنگامه جنگ در این محل ساخته بودند، در سال ۱۳۰۰ خورشیدی و هنگام تحویل به آستانه، به یک مشکل بین مالک و مستأجر تبدیل شد. انگلیسی‌ها ۱۶۰۰ تومان بابت اجاره زمین بدهکار بودند، اما از پرداخت آن امتناع می‌کردند، زیرا معتقد بودند بنا‌های ساخته‌شده در این اراضی، همین مقدار ارزش دارد.

یکی از دلایل اصلی خروج انگلیسی‌ها نبود رقیب دیرینه و قدرت‌یافتن کلنل محمدتقی پسیان در خراسان بود که رابطه خوبی با کنسولگری بریتانیا نداشت. او در یک نوبت همه افراد مرتبط با کنسولگری و حتی صاحب‌منصبان مظنون به همکاری با انگلیسی‌ها را دستگیر و توقیف کرد. قدرت‌گرفتن رضاخان و به سلطنت رسیدن او نیز تغییری در وضعیت متزلزل انگلیسی‌های مشهد پدید نیاورد.

داود ناصر در «سفرنامه حاجی‌داوود: سفرنامه زائری از بمبئی به مشهد» تعداد آ‌ن‌ها را در ۱۳۰۵خورشیدی اندک ثبت کرده است. این تعداد در سال ۱۳۱۳ خورشیدی و به‌روایت محمدتقی مدرس‌رضوی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی، ۵۰۸ نفر بوده، اما تأکید شده است که بیشتر این عدد هندی‌های تبعه انگلیس هستند؛ ضمن اینکه، چون بیشتر هزاره‌ها و بربر‌های دخیل در واقعه گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ نیز در استخدام قشون انگلیس بودند، رضاشاه انگلیسی‌ها را در شکل‌گیری این واقعه مقصر می‌دانست و همین امر سبب شد نقش کنسولگری انگلیس در مشهد بیش‌ازپیش کم‌رنگ و ضعیف شود و حتی کارش به تعطیلی (۱۹۳۶ میلادی) نیز بکشد.

اتفاق دیگری که بر این وضعیت دامن زد، جمع‌آوری همه کنسولگری‌های روسیه تزاری در ایران توسط «شوروی» جدیدالتأسیس در سال ۱۳۱۶ خورشیدی بود. به‌واسطه این تصمیم انگلیسی‌ها در مشهد به‌نوعی «تحریم» شدند؛ از ایرانی‌ها هیچ‌کس با سرکنسول انگلیس ملاقات نمی‌کرد و جز استاندار و اعضای دفتر او، احدی از مشهدی‌ها در میهمانی‌های رسمی کنسولگری شرکت نمی‌کرد؛ ضمن اینکه کسی هم به استخدام انگلیسی‌ها در نمی‌آمد و وجود اسکورت برای سرکنسول‌های انگلیسی نیز ممنوع شد.

تعداد کارکنان کنسولگری بریتانیا در این دوره به کمتر از ۱۰ نفر کاهش یافت و وضعیت تردد ایشان به‌شدت کنترل شد و از پیک‌های ترکمن دیگر خبری نبود.

 

مأمور انتقال رضاشاه به جزیره موریس در مشهد

دوره تحریم کنسولگری بریتانیا در مشهد با حملات هوایی روس‌ها در پنجم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی شکسته شد. فتح‌الله پاکروان، استاندار خراسان، پس از بمباران فرودگاه مشهد از گایلز فردریک‌اسکوایر، سرکنسول انگلیس در مشهد و رئیس جامعه انگلیسی‌های مقیم مشهد، تقاضای کمک کرد؛ به‌این‌ترتیب هارت، کفیل کنسول انگلیس، به‌اتفاق دستیار هندی‌اش پس از سال‌ها توانست بدون اینکه تحت‌نظر نیروی شهربانی رضاشاه باشد، اطراف شهر را گردش و اطلاعاتی از اطراف شهر جمع‌آوری کند.

نهایتا دو روز بعد مشهد، به‌عنوان یکی از مراکز ثقل متفقین در ایران، اشغال نظامی شد. اشغالگران از زمان ورود به ایران سیستم حمل‌ونقل کشور را در کنترل خود گرفتند و خود شبکه‌های جدیدی به وجود آوردند که سرویس حمل‌ونقل کمکی شرق ایران یا «اپاتز» و «یو. ک. سی. سی» از آن جمله بود. «یو. ک. سی. سی» در اختیار انگلیس بود و گاراژ آن در مشهد معروف به گاراژ تفنگچی‌ها، یکی از مهم‌ترین گاراژ‌ها بود که نه‌تنها با همکاری افغان‌ها و هندی‌های ماشین‌دار مشهد امور حمل‌ونقل قوای متفقین را انجام می‌داد که تولید پوتین و کفش برای سربازان ارتش سرخ را نیز عهده‌دار بود.

همچنین انگلیسی‌ها، چون نمی‌توانستند مثل روس‌ها، در مشهد نیروی نظامی داشته باشند، به امور فرهنگی روی آوردند تا از این طریق با آنها مقابله کنند. لازمه این اتقاق حضور سرکنسول دیگری بود؛ کلارمونت پرسیوال‌اسکرین، کنسولیار انگلیس در کرمان، بعد از اینکه مأموریت انتقال رضاشاه و همراهانش به جزیره موریس را به انجام رساند، از راه زمینی خودش را به مشهد رساند تا از شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۲۰، سرکنسول انگلیس در مشهد باشد.

یکی از اقدامات اسکرین و کنسولگری انگلیس راه‌اندازی شورای فرهنگی و تشکیل انجمن روابط فرهنگی ایران و انگلیس بود تا ذیل آن اموری، چون مسابقات ورزشی، نمایش فیلم، اجرای نمایش، بیمارستان حیوانات، تأسیس قرائت‌خانه و کتابخانه صورت بگیرد.

علاوه بر این، برخی احزاب تحت‌حمایت انگلیسی‌ها نیز در مشهد روزنامه چاپ کردند، از جمله حزب دادگستران زیر نظر تمدن‌الملک سجادی، رئیس دایره انتشارات و تبلیغات کنسولگری انگلیس در مشهد بود که روزنامه‌ای با همین عنوان نشر داد. خود کنسولگری نیز انتشار روزنامه‌ای با نام دیلی نیوز «بولتن» را در ۲۷ آذر ۱۳۲۵ شروع کرد.

ویژگی شاخص این دوره، کنسولگری انگلیس این بود که امور فرهنگی و عام‌المنفعه تنها توسط مردان سیاسی انجام نمی‌گرفت و زنان دیپلمات‌ها و کارمندان انگلیسی مقیم مشهد نیز هم‌پای مردان فعال و پر‌تحرک بودند که شاخص‌ترینشان همسر خود اسکرین و همسر دنیس‌لان، کارمند بانک شاهنشاهی، هستند.

فعالیت‌های کنسولگری و عواملش چنان گسترده بود که دوران پس از شهریور ۱۳۲۰، به دورانی طلایی‌تر از دوران هشت‌ساله سایکس تبدیل شد. انگلیسی‌ها در این دوره رگ خواب مردم مشهد را به دست آورده بودند، طوری‌که مردم تحت‌اشغال در بسیاری از برنامه‌های آنها حضوری پررنگ داشتند، یک نمونه آن نمایش فیلم «بانو منیاوا» بود که ۲۳ اردیبهشت ۱۳۲۳ خورشیدی در سینما فردوسی به نمایش در آمد تا درآمدش صرف زنان بیوه و اطفال مقتولین نیروی هوایی متفقین شود، به استناد گزارش شماره ۲۸روزنامه دادگستران اهالی مشهد طی دو روز نزدیک به ۲۰۰ هزار ریال به بیوه‌زنان و اطفال یتیم نیروی هوایی سلطنتی انگلیس اهدا کردند.

این رقم آن‌قدر زیاد بوده که سجادی، مسئول روزنامه، آن را حتی از کمک جمع‌شده در تهران بیشتر دانسته است.

*UKCC علامت اختصاری United King Dom Comercial Corporation

 

مروری بر سال‌ها حضور انگلیسی‌ها در مشهد قاجاری و پهلوی

 

انحلال کنسولگری و تداوم شورای فرهنگی بریتانیا

جنگ جهانی دوم که خاتمه یافت، وزیران خارجه سه دولت بزرگ، تصمیم گرفتند طبق پیمان سه‌جانبه، نیرو‌های متفقین تا ۱۱ اسفند ۱۳۲۴ خاک ایران را تخلیه کنند. در تاریخ یاد‌شده همه نیرو‌های انگلیسی که به‌واسطه جنگ به ایران آمده بودند، کشور را ترک کردند.

پس از این تاریخ کنسولگری انگلیس همچنان به فعالیت خود ادامه داد، اما مواردی، چون تحولات سیاسی جهان، تنش‌های روابط ایران و انگلیس بر سر مسئله نفت و استقلال کشورهایی، چون هند و پاکستان باعث شد اهمیت کنسولگری مشهد تا حد زیادی کاهش یابد.

اگرچه بسیاری از محققان ۱۰ آذر ۱۳۲۷خورشیدی را به‌واسطه برگزاری مراسم تودیع سرهنگ‌دوم ایج گسترل، سرکنسول انگلیس در منزل تمدن الملک سجادی، آخرین روز فعالیت کنسولگری انگلستان می‌دانند، اما چنین نیست. یکم دی ۱۳۲۷ خورشیدی به استناد روزنامه آزادی «در منزل آقای سجادی تمدن‌الملک، معاون سرکنسولگری انگلیس، مجلس صرف چای منعقد و مراتب شناسایی و معارفه آقای هیلیر‌فرای، کفیل سرکنسولگری انگلیس و خانم ایشان، به عمل آمد.»

سال بعد هم روزنامه آفتاب شرق در ۱۹ خردا ۱۳۲۸ دعوتی به کونسلگری انگلیس دارد که در آن از «جون برایس» به‌عنوان سرکنسول دولت انگلیس در مشهد یاد شده است.

مشخص نیست که برایس چه مدت در این مقام ماند، اما دولت مصدق در اواخر سال‌۱۳۳۰ خورشیدی تصمیم به حذف همه کنسولگری‌های انگلیس گرفت. این اقدام به عمر شصت‌و‌چهار‌ساله کنسولگری انگلیسی‌ها در مشهد پایان داد.

انگلیسی‌ها برای کاهش حساسیت‌ها، روی اسامی و نشانه‌های درب ورودی کنسولگری را گچ گرفتند و روزنامه خوشه در شماره پانزده همین سال خود تصاویری از آن را با عنوان «این عمارت قریبا از طریق حراج به‌فروش خواهد رسید» چاپ کرد.

حزب ایران هم در ۲۷ دی ۱۳۳۰ خورشیدی به مناسبت تصمیم مصدق برای انحلال کنسولگری‌های انگلیس در ایران در سالن شیر‌و‌خورشید جشن گرفت. جشن دیگری هم از طرف جمعیت‌های مؤتلفه اسلامی در روز شنبه ۲۸ دی ۱۳۳۰خورشیدی در مهدیه مشهد برپا شد. شنبه‌شب نیز از سوی مردان سازمان مبارز در محل آن جمعیت جشنی برپا شد و روز یکشنبه نیز جمعیت پیروان قرآن در مهدیه جشن برگزار کردند.

در پی این جشن‌ها، روزنامه آفتاب شرق در روز یکم بهمن ۱۳۳۰خورشیدی اطلاعیه‌ای با عنوان «جشن انحلال» چاپ کرد و چنین پیشنهاد داد «امروز به مناسبت برچیده‌شدن کنسولگری‌های دولت فخیمه انگلیس، سرتاسر شهر مشهد آذین‌بندی و مردم تعطیل عمومی می‌نمایند. ما این جشن ملی را به هم‌میهنان عزیز تبریک گفته، از نظر اهمیت اقدامی که دولت جناب آقای مصدق نموده است، معتقدیم که همه‌ساله روز اول بهمن‌ماه به نام جشن ملی نامیده شود.»

پس از انحلال کنسولگری، تنها شورای فرهنگی بریتانیا در مشهد فعال بود که تا سال ۱۳۴۸ خورشیدی در همان محل سفارت سابق بریتانیا فعالیت کرد. این شورا تا سال ۱۳۵۳ علاوه بر اعطای بورسیه، نمایش فیلم و برپایی سخنرانی، محل اجتماع و گردهمایی انگلیسی‌های مقیم مشهد و تردد سیاحان، مستشرقان و اندیشمندان بریتانیایی بود. انگلستان نهایتا در سال ۱۳۵۴ ساختمان کنسولگری خود را به جمهوری اسلامی پاکستان واگذار کرد و از مشهد رفت.

 

منابع:

کتاب «گروه‌های مهاجر به مشهد از صفویه تاکنون»، تألیف علی نجف‌زاده

کتاب اخبار خراسان، دوره محمدرضاشاه پهلوی، پژوهش و گردآوری سیدمهدی سیدقطبی

سامانه جامع اسناد تاریخ و توسعه شهر مشهد

کتابخانه دیجیتال سازمان اسناد و کتابخانه ملی

مقاله «انگیزه‌ها و اهداف تأسیس کنسولگری بریتانیا در مشهد در عصر قاجار»، نوشته رضا صحت‌منش

مقاله «کنسولگری بریتانیا در مشهد و نقش آن در گسترش نفوذ انگلیسی‌ها در جنوب شرق ایران»؛ نویسندگان مسعود مرادی، معصومه صاحبکاران و معصومه اسکندری

کتاب «تاریخ روابط خارجی ایران»، تألیف عبدالرضا هوشنگ مهدوی

 

* این گزارش شنبه ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۴۴۱ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44