کد خبر: ۱۰۴۴۰
۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰

رد خاطرات قدیم مشهد در حمام کاخ

تاسیس حمام کاخ برمی‌گردد به سال ۴۲. همان سالی که مامور بازنشسته شهربانی، محمد‌علی مکاری‌گل‌ختمی، وقتی دید در محله‌شان حمامی وجود ندارد، تصمیم گرفت حمامی در نزدیکی یکی از دروازه‌های شهر بنا کند.

تاسیس حمام کاخ برمی‌گردد به سال ۴۲. همان سالی که مامور بازنشسته شهربانی، محمد‌علی مکاری‌گل‌ختمی، وقتی دید در محله‌شان حمامی وجود ندارد، تصمیم گرفت این مکان را در هزار و ۵۰۰ مترمربع و در نزدیکی یکی از دروازه‌های  شهر که مسافران از آن می‌گذشتند، بنا کند.

او همان زمان نیت کرد تازمانی‌که حتی یک مشتری به این حمام نیاز داشته باشد، چراغ آن را روشن نگاه دارد.

این شد که گرمابه کاخ با نیت صاف بانی‌اش، کار خود را آغاز کرد و هنوز هم با وجود گازکشی در خانه‌ها و نیاز نداشتن به حمام عمومی، این حمام پابرجا مانده است تا به مشتری‌های اندک خود که اغلب رانندگان اتوبوس و خودرو‌های سنگین هستند، خدمت‌رسانی کند. گرمابه کاخ، یکی از هشت حمامی است که از هزار حمام دوران گذشته مشهد باقی مانده است.

وارثان حاجی با وجود همه سختی‎های گَرداندن حمامی که حتی مخارج خود را هم درنمی‌آورد و می‌توانستند زمین وسیع آن را به پروژه‌ای تجاری تبدیل کنند، به نیت خالص پدر مرحومشان احترام گذاشته اند و از سحر تا شامگاه، چراغ این حمام شبانه‌روزی را روشن نگه می‌دارند.

 

سیر تحولات تاریخی گرمابه کاخ

تا یکی‌دو دهه پس از تاسیس حمام کاخ، خانه‌های بسیاری در محله، حمام نداشتند. وسایل ارتباط‌جمعی بسیار کم بود و مردم، بیشتر در حمام‌ها یکدیگر را می‌دیدند. در آنجا از حال یکدیگر خبردار می‌شدند و خبر‌های کوچک و بزرگ محله را می‌فهمیدند.

بسیاری از مراودات اجتماعی هم‌محلی‌ها در این مکان‌ها صورت می‌گرفت؛ حتی خیلی‌ها برای آگاهی از خبر‌های جدید محله به حمام می‌آمدند. برخی خانم‌ها برای خواستگاری و برخی مردان هم برای عرض اندام به گرمابه‌ها می‌رفتند.

عباس آس‌مند از کارمندان حمام کاخ است که بیش از ۳۰ سال است در این حمام خدمت می‌کند. او با بیان این حرف‌ها ادامه می‌دهد: آن روز‌ها حمام بسیار شلوغ بود.

خیلی‌وقت‌ها افرادی که روی صندلی‌های فراوان راهرو در نوبت مانده بودند، آن‌قدر انتظارشان طولانی می‌شد که همان‌جا خوابشان می‌بُرد و با صدای جامه‌دار که بلند می‌گفت «نوبت شماست»، از خواب بیدار می‌شدند. همه‌جور آدم، بین مشتری‌های حمام آن روز‌ها پیدا می‌شد؛ هم از مشهد بودند، هم از زائران و رانندگانی که از شهر‌های دیگر به اینجا آمده بودند.

او ادامه می‌دهد: تا چنددهه پیش حمام‌ها رونق خوبی داشتند. اینجا یخچال داشت. در حمام نوشابه تَگَری، خرما و حتی غذا با ترشی سرو می‌شد، حتی گاهی تعدادی از مشتری‌‎ها می‌آمدند و سفارش چلوکباب و غذا‌های دیگر می‌‎دادند و روی سکوی گرم نمره‌ها می‌نشستند و غذایشان را همان‌جا نوش‌جان می‌کردند.

آن‌طور که متصدیان قدیمی حمام کاخ می‌گویند، از زمان تاسیس حمام تا دو دهه پیش، دَر حمام که باز می‌شد، به‌دلیل تعداد زیاد مشتری‌ها جای سوزن انداختن نبود.

مردم از دوست و آشنا و فامیل دسته‌دسته به حمام می‌آمدند و گذراندن ساعاتشان در این مکان، بخشی از خاطرات زندگی‌شان به‌شمار می‌آمد. به‌علاوه اینجا یک پاتوق محلی بود که آدم‌ها را به‌هم پیوند می‌داد. گاه آن‌قدر چانه‌ها گرم صحبت می‌شد که حمام کردن و نظافت، از صبح تا شب طول می‌کشید.

 

حمام محمد‌علی مکاری‌گل‌ختمی ۶۰ سال است به مسافران و مجاوران خدمات می‌دهد

 

از خرده‌فرمایش عمو‌ها تا رطوبت مکان

زکریا عابدین‌پور که از گذشته جامه‌دار این حمام بوده، سر حرف را می‌گیرد؛ «مو‌های سفیدم را ببین؛ کمرم از خستگی خرده‌فرمایش عمو‌ها خم شده و رطوبت حمام در همه این سال‌ها، جزء جدانشدنی زندگی‌ام بوده است.»

او که سی سالی می‌شود کارش لُنگ انداختن و حوله دادن به مشتری‌ها و کیسه کشیدن آنهاست، از سختی‌های کار در حمام می‌گوید و بقیه متصدیان قدیمی حمام نیز صحبت‌هایش را تایید می‌کنند؛ «مجاورت دائمی با رطوبت، آدم را ازپا درمی‌آورد. ضمن اینکه کار ما فقط این نبود و باید خرده‌فرمایش برخی مشتری‌های زورگو را هم پاسخ می‌دادیم.»

عابدین‌پور توضیح می‌دهد: «این حمام، مشتری‌های خوب و بد زیادی به خود دیده است؛بعضی مشتری‌ها قُلدرمآب و برخی مودّب و متین بودند، از کریم لب‌چاک تا اکبر سی‌سانت اما همه حرمت آقای مکاری را حفظ می‌کردند.»

بعضی مشتری‌ها قُلدرمآب بودند، از کریم لب‌چاک تا اکبر سی‌سانت اما همه حرمت آقای مکاری را حفظ می‌کردند

او توضیح می‌دهد: «گاهی مشتری‌ها به‌موقع از حمام بیرون نمی‌آمدند یا کار‌هایی از ما می‌خواستند که اصلا وظیفه‌مان نبود و اگر انجام نمی‌دادیم، صدایشان را بالا می‌بردند ولی به‌خاطر حرمت مرحوم مکاری، خیلی‌ها جرئت نداشتند در حمام شلوغ‌کاری راه‌بیندازند. خیلی‌ها از آن مرحوم حساب می‌بردند. او حکم کدخدا را داشت.»

 

آب داغ همیشگی و گرمای کَف حمام

محمد‌رضا مکاری‌گل‌ختمی یکی از هفت پسر مرحوم مکاری است. او درباره سیستم گرمایشی بسیار جالب حمام که گرمای بیست‌وچهارساعته آن را تامین می‌کرده است، این‌طور توضیح می‌دهد: سوخت این حمام در زمان‌های قدیم، مازوت یا نفت سیاه بود و منبع آن به‌صورت سنتی از خشت خام و ملات ساخته شده بود.

بالای پشت‌بام دو منبع بود؛ منبعی برای نگهداری آب سرد و منبعی برای آب گرم. آب به سمت گُلخن حمام در عمق ده‌متری زیرزمین هدایت می‌شد و آنجا لوله‌ها در مجاورت مشعلی، آب را گرم می‌کردند.

سپس آب با پمپی وارد مخزن شده و میان نمره‌ها و قسمت زنانه و مردانه عمومی تقسیم می‌شد. از آنجا آب از حوضچه‌های سرپوشیده کف حمام عبور می‌کرد و ضمن گرم کردن کف نمره‌ها و راهرو و حمام عمومی، آبِ داغ دوش‌ها را هم تامین می‌کرد.

این جوی‌های کف پس از گذر زمان، در سال‌های بعد، تبدیل به تاسیساتی شامل لوله‌های مارپیچی شده‌اند که آب گرم را از ضلع جنوبی تا ضلع شمالی آن می‌رساندند و حمام را در سرد‌ترین روز‌های زمستان نیز گرم نگه می‌داشتند.

فرزند موسس حمام کاخ ادامه می‌دهد: از سال ۶۳ با گازکشی شهر مشهد، حمام‌ها هم از این قاعده مستثنا نماند و سیستم گرمایشی آنها تغییر کرد و این اتفاق سبب شد استقبال از حمام‌های عمومی بسیار کم شود و اغلب مردم از حمام‌های منازل استفاده کنند.

مکاری توضیح می‌دهد: به‌دلیل خطر عبور گاز از لوله‌گذاری‌های کف که جان مشتری‌ها را تهدید می‌کرد، سیستم گرمایشی کف را تغییر دادیم و ۳۵ متر لوله به‌عنوان هواکش ایجاد شد تا گاز را به سمت خارج از ساختمان هدایت کند. از آن زمان به بعد دیگر زمین، گرمای پیش را نداشت.

 

حمام محمد‌علی مکاری‌گل‌ختمی ۶۰ سال است به مسافران و مجاوران خدمات می‌دهد

 

متصدیان حمام کاخ

هنوز هم از میان متصدیان قدیمی حمام کاخ، محمد عباسی، عباس آس‌مند و حسن عابدی، پس از حدود سی سال خدمت در این حمام باقی مانده‌اند.

علی محمدی نیز پس از دو کیسه‌کش دیگر به نام‌های حسین درویش و صباغی که این حمام در تاریخ زندگی‌اش به خود دیده است، چهار سالی می‌شود در این سمت به فعالیت مشغول است.

می‌گوید: کیسه‌کشی، رسم و آیین خوبی است که از زندگی مدرن امروزی حذف شده است، درحالی‌که بسیار خاصیت دارد و خیلی‌ها به‌دلیل گرفتاری‌های روزمره زندگی از آن غافل شده‌اند.

امروز علم هم ثابت کرده است که کیسه کشیدن با دفع سلول‌های مرده بدن، بسیاری از بیماری‌ها را از بدن دور می‌کند و حتی توصیه شده است که هر فرد باید هر ۱۰، ۱۲ روز یک‌بار کیسه کرده و بدنش را از سلول‌های مرده پاک‌سازی کند.

 

یک مهتابی سبز نشان حمام‌های قدیم

عباس آس‌مند با اشاره به مهتابی سبزی که بر بام هر حمام مشهد روشن بود و برای مردم، نشان محل استقرار حمام محسوب می‌شد.

از نحوه کار حمام کاخ با ۳۶ حمام نمره و دو حمام عمومی زنانه و مردانه با اشاره به چراغ‌های رنگی بالای دَر هر نمره می‌گوید: چراغ‌هایی که بر سردَر هر نمره وجود دارد، از گذشته هستند و روشن بودن آنها برای متصدی، به این معناست که مشتری داخل حمام نمره است و ممکن است خدمتی بخواهد و کاری داشته باشد.

وقتی مشتری با ما کاری داشت؛ کیسه‌کش، روشو یا مشت‌مال می‌خواست، کلید را فشار می‌داد 

او با اشاره به اینکه در حال حاضر از قسمت‌های عمومی زنانه و مردانه این حمام که از ابتدا و انتهای سمت راست سالن نمره راهی به آنها باز می‌شد، دیگر اثری نیست و تبدیل به مغازه شده‌اند، می‌گوید: تا یکی دو دهه پیش که حمام کاخ رونق دیگری داشت، اینجا در قسمت پاچال‌دار تابلوی راهنمایی بود که به تعداد نمره‌ها چراغ داشت و داخل هر نمره کلید زنگی بود.

وقتی مشتری با ما کاری داشت؛ کیسه‌کش، روشو یا مشت‌مال می‌خواست، آن کلید را فشار می‌داد و چراغ مربوط به شماره نمره او روشن می‌شد و جامه‌دار یا کیسه‌کش برای خدمت‌رسانی به او می‌رفتند.

 

نِرخ حمام

این حمام از نرخ ده شاهی و کمتر از آن در سال ۴۲ شروع به کار کرده است و تا سال ۵۲ به دو ریال برای هر یک ساعت استفاده از خدمات شستشو رسیده است. محمد عباسی، از دیگر متصدیان این حمام می‌گوید: پس از این سال‌ها نرخ‌ها رفته‌رفته زیاد شده تا الان که نرخ یک ساعت استفاده از خدمات شستشوی حمام ۷ هزار تومان است.

‌آس‌مند در ادامه حرف‌های همکارش توضیح می‌دهد: البته کیسه‌کش از همان ابتدا انعامی دیگر داشت. زمانی دو تومان می‌گرفت و حالا اگر کسی نیاز به کیسه‌کش پیدا کند، باید ۱۰ هزار تومان پرداخت کند.

دوستان باز یادی از خاطرات قدیم می‌کنند و می‌گویند یادش‌به‌خیر! تا چند دهه پیش صندوق انعام‌ها هم رنگ‌ولعاب دیگری داشت. مشتری می‌آمد و می‌گفت چقدر می‌شود؟ مثلا نرخ حمام ۵۰ تومان بود، اما او ۱۵۰ تومان می‌گذاشت روی میز و می‌گفت باقی، انعام کارکنان.

 

حمام محمد‌علی مکاری‌گل‌ختمی ۶۰ سال است به مسافران و مجاوران خدمات می‌دهد

 

از حمام‌ندیده‌ها تا پایه‌های ثابت حمام

مشغول صحبت هستیم که مشتری‌ای ۱۰ هزار تومان روی میز می‌گذارد و درحالی‌که جوراب به‌پا ندارد و پاشنه کفش‌ها را خوابانده است، از حمام خارج می‌شود.

مثل اینکه او یکی از مشتریان ثابت این حمام است و می‌گویند خیلی وقت‌ها بیشتر از یک ساعت در حمام می‌ماند.

وقتی می‌پرسم حمام مشتری ثابت دیگری هم دارد، می‌گویند به‌جز راننده‌های کامیون و اتوبوس که در حال حاضر بیشترین تعداد مشتری‌ها هستند، مشتری‌های محلی هم داریم؛ تک‌وتوکی از خانم‌ها و آقایان مُسن محله هم هنوز هم برای تجدید خاطراتشان در این حمام به اینجا سر می‌زنند.

البته حمام کاخ، مشتریان عجیب‌وغریب دیگری را هم به خود دیده است؛ مشتریانی مانند عشایر روستایی به نام ایزه که با شهر هیچ ارتباطی نداشتند و هیچ‌گاه رنگ حمام را ندیده بودند.

آس‌مند می‌گوید: آنها وقتی برای بار نخست به حمام آمدند، با لباس رفتند زیر دوش‌ها و مشخص بود که برای اولین‌بار است مکانی را به این شکل برای نظافت و شستشو دیده‌اند که البته با همت مسئولان در گشایش راه‌ها، دیگر مردمانی روستایی نیستند که ندانند حمام چیست و چه کاربری دارد.

* این گزارش سه شنبه، ۱۸ اسفند ۹۴ در شماره ۱۸۵ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44