کد خبر: ۱۰۲۲۱
۱۸ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۸

پارکینگ قهرمان‌ساز خانواده فریدی

خانواده پنج‌نفره فریدی که همه اعضایش ورزشکارانی حرفه‌ای هستند با کمربند‌های مشکی، بخشی از خانه‌شان در محله مهرمادر را به باشگاه ورزشی تبدیل کرده‌اند و قهرمان پرورش می‌دهند.

محله مهرمادر یک باشگاه ورزشی رزمی دارد که در اصل باشگاه شخصی یک خانواده ورزشکار است؛ خانواده‌ای پنج‌نفره که همه اعضایش ورزشکارانی حرفه‌ای هستند با کمربند‌های مشکی. ساعتی مهمان خانواده فریدی شدیم تا از افتخارآفرینی‌شان برای محله بیشتر بشنویم. آنها قهرمانان سبک کن‌شین در رشته ورزشی کیوکوشین کاراته‌اند و دو فرزند این خانواده هم در حال حاضر عضو تیم ملی نونهالان کشور‌ند.

 

یک خانواده پر‌افتخار

درِ باشگاه ورزشی «ارسلان» را خانم یاوری، مادر خانواده برای ما باز می‌کند. پس از ورود متوجه می‌شویم که آنها فضای پارکینگ را برای رشد و تربیت بچه‌های محله تجهیز کرده‌اند تا هم فضایی دائمی و در‌دسترس برای تمرینات خودشان داشته باشند و هم مکانی برای برگزاری کلاس‌های ورزشی و آموزش رزم به اهالی محل باشد.

اعضای باشگاه به‌تازگی مسابقاتی را پشت سر گذاشته‌اند و با دست پر به مشهد بازگشته‌اند و بنر‌های تبریک به ورزشکاران موفق روی سردر ورودی باشگاه، تأییدی است بر این ماجرا. چنددقیقه بعد، فرزندان خانواده، زینب و مریم و محمدابراهیم، یکی‌یکی به جمع ما اضافه می‌شوند و در پایان هم محمدرضا فریدی، پدر خانواده، با یک سینی شربت خنک به ما خوشامد می‌گوید و تیمش را کامل می‌کند. همگی لباس ورزشی مخصوصشان را پوشیده‌اند و کمربند‌های مشکی روی لباس‌های سفید حسابی خودش را در چشم هر بیننده‌ای جا می‌کند.

عکس‌گرفتن از این خانواده که با ژست‌های ورزشی خوبی ایستاده‌اند، کار چندان سختی نیست، اما مشکل آنجاست که افتخارات این خانواده را یعنی انبوهی از مدال‌ها، جام‌ها، حکم‌ها و تندیس‌ها که تازه بخشی از آنها را در میانه باشگاه چیده‌اند، نمی‌توان در قاب دوربین گنجاند.


از چوخه تا کاراته

محمدرضا فریدی، متولد سال‌۱۳۵۵ در اسفراین، از کودکی و از‌طریق عموزاده‌هایش با ورزش چوخه آشنا شده و تا جوانی که در زادگاهش بوده، این ورزش را ادامه داده است. پس‌از گرفتن مدرک دیپلم راهی مشهد شد، اما چون در اینجا شرایط برای ادامه ورزش چوخه وجود نداشت، به کاراته روی آورد.

البته به گفته خودش به‌طور تفریحی و نه‌چندان مستمر به این ورزش مشغول بود؛ «ورزش از حدود ۱۰ سال پیش برای من جدی شد، از آن زمان که با دریافت کمربند مشکی و گرفتن دان۳ کاراته و با گذراندن دوره‌های مربیگری به‌طور حرفه‌ای وارد عرصه آموزش کاراته شدم.» اگر‌چه شغل اصلی آقامحمدرضا در حال حاضر مدیریت فنی یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای مشهد است، ساعت‌هایی را در این باشگاه به مربیگری می‌پردازد.


ازدواج ۲ ورزشکار

ماجرای ورزشکارشدن سمیه‌سادات یاوری، همسر آقامحمدرضا، بعد ازدواجش رقم می‌خورد. او برای مرور آن روز‌ها از گفتن ماجرای ازدواجش شروع می‌کند؛ «منزل مادرم در همسایگی محل کار آقای فریدی بود. ماجرای ازدواج ما خیلی ساده بود. آقای فریدی من را در راه مدرسه دیده بود و بعد هم خانه‌مان را پیدا کرد و خانواده‌اش را فرستاد برای خواستگاری. در خانواده خودم عجیب نبود که دختر‌ها زود ازدواج کنند؛ برای همین من هم در سیزده‌سالگی ازدواج کردم.

به ورزش علاقه‌مند بودم و اتفاقا ورزش رزمی را خیلی دوست داشتم. تا دو سال بعد ازدواج در سبک هاپکیدو که یک نوع ورزش دفاع شخصی کره‌ای است، تمرین می‌کردم. در سال‌های دبیرستان هم به‌طور حرفه‌ای بسکتبال بازی می‌کردم. اما بعد به‌خاطر درس، مدتی ورزش را کنار گذاشتم و بعد هم که شرایط بارداری و مادری وقتی برای ورزش برایم باقی نگذاشت. اما ورزش همیشه جزو علایقم بود؛ به همین‌دلیل وقتی دختر اولم چهارساله بود، به‌طور جدی کاراته را شروع کردم و دیگر رهایش نکردم.

سنسی‌یاوری تأکید می‌کند که همسرش از همان روز‌های ابتدایی ازدواج، حامی او در همه زمینه‌ها بوده و به‌ویژه مشوق اصلی او در امر ورزش. این مربی محله مهرمادر در همه این سال‌ها در باشگاه‌های مختلف فعالیت کرده و وقت و انرژی زیادی برای رفت‌و‌آمد و تأمین شرایط ورزشی برای خود و سه فرزند ورزشکارش گذاشته است.

ایده تأسیس باشگاه شخصی از همین‌جا نشئت گرفت که اگر یک باشگاه مجهز در خانه داشته باشند، برای همه اعضای خانواده بهتر است. حالا باشگاه ارسلان، پذیرای خانم‌ها و آقایان این محل در همه رده‌های سنی است، اما به گفته خودشان کودکان و نوجوانان اصلی‌ترین اعضای این باشگاه هستند.

پارکینگ قهرمان‌ساز خانواده فریدی

 

شرایط نامطلوب ورزش بانوان

مربی پرتلاش محله مهرمادر علاوه‌بر کاراته، کلاس‌های مختلفی مانند آمادگی جسمانی هم برای دختران و بانوان برگزار می‌کند. اما به نظر او شرایط ورزش بانوان در این محله چندان رضایت‌بخش نیست؛ «با اینکه تمام ساعت‌های صبح و ساعاتی از بعدازظهر را به‌طور کامل به خانم‌ها اختصاص داده‌ایم و چندین کلاس برای آنها مهیا کرده‌ایم، متأسفانه استقبالی که باید وجود ندارد.

اگر شما خودتان مادر سالمی باشید و ورزش برای شما دارای ارزش و اولویت باشد، روی خانواده و فرزندان هم تأثیر بهتری خواهید داشت

مشکل اینجاست که خانم‌ها همیشه بچه‌هایشان را در اولویت قرار می‌دهند و سلامت جسمانی خودشان را نادیده می‌گیرند. البته که باید این را هم مد‌نظر داشت که در این محله افراد از جهت اقتصادی شرایط محدودتری دارند و خانم‌ها همیشه فداکاری می‌کنند که اگر قرار است هزینه‌ای برای ورزش متحمل شوند، آن را صرف فرزندان خود کنند. من همیشه تأکید می‌کنم که اگر شما خودتان مادر سالمی باشید و ورزش برای شما دارای ارزش و اولویت باشد، حتما روی خانواده و فرزندان هم تأثیر بهتری خواهید داشت.»


فرزند ارشد، مربی صلح‌جو، ۱۸ ساله

زینب فریدی، فرزند ارشد خانواده، متولد سال ۸۵ و دانش‌آموز سال آخر رشته علوم انسانی، درحال آماده‌کردن خود برای ورود به دانشگاه است. زینب دان۲ کاراته و مدرک مربیگری دارد. 

او به قول مادرش روحیه آرام و لطیفی دارد. برادر و خواهرش درباره او نظر می‌دهند که خیلی جنگنده و مبارزه‌جو نیست. اما خودش توضیح می‌دهد: بیشتر به آموزش علاقه دارم و به همین‌دلیل تدریس و مربیگری را بیشتر می‌پسندم. در مسابقات هم شرکت می‌کنم، اما نه همه مسابقات. فقط مسابقات کشوری و بین‌المللی.

زینب در مسابقات استانی در قالب داوری فعالیت می‌کند و دوره‌های مربیگری را نیز با موفقیت پشت سر گذاشته است. بااین‌حال در کسب افتخارات چیزی از دیگر اعضای خانواده کم ندارد و دارنده رتبه‌های برتر مسابقات رزمی است.

در آخرین رقابتی که تحت عنوان مسابقات سبک شین در میان پنج‌کشور از خاورمیانه به میزبانی مشهد برگزار شد، در کاتا و کومیته مقام اول را کسب کرد و پیش از این هم در مسابقات کشوری سبک کن‌شین در تهران موفق به کسب مقام برتر شد. علاوه‌بر این زینب مدرس زبان انگلیسی است و ساعتی از وقتش را وقف آموزش به دختران و پسران نونهال محله‌اش کرده است.

 


پسر کوچک؛ پرافتخار و رزم‌جو، ۱۰ ساله

کوچک‌ترین فرزند خانواده فریدی محمدابراهیم ده‌ساله است که زودتر از همه یعنی در سه‌سالگی کاراته را آغاز کرده است. اولین خاطره‌اش مربوط می‌شود به اردویی ورزشی که پدر و مادرش در آن شرکت کردند و مادرش را با کمربند قرمز به یاد می‌آورد. پدرش را الگوی ورزشی خود می‌داند و راه و رسم رزم را در شاگردی او یاد گرفته است. 

به شوخی می‌پرسم: تابه‌حال چندبار هنر رزمی‌ات را در مدرسه و برای بچه‌های بینوا به کار گرفته‌ای؟ می‌گوید: من با اینکه رزمی کار می‌کنم و اتفاقا جنگ و مبارزه را دوست دارم، اهل دعوا و درگیری نیستم. هیچ‌وقت خودم شروع نمی‌کنم، اما اگر کسی دست روی من بلند کرد، اول از خودم دفاع می‌کنم و اگر ادامه داد، حسابی از خجالتش در می‌آیم!

محمدابراهیم در چندین دوره مسابقات کشوری از‌جمله در تهران، تبریز و اراک مقام اول را به دست آورده و مقامات استانی‌اش از شمارش خارج است و در حال حاضر به عضویت تیم ملی نونهالان کشور درآمده است. 


دختر دوم، مبارز جنگجو، ۱۲ ساله

مریم فریدی، دختر جنگجوی خانواده فریدی دوازده‌ساله و پرافتخارترین عضو خانه است. او از چهارسالگی و صرفا با حضور درکنار مادر ورزشکار خود خیلی از تکنیک‌ها را آموخته است و روحیه ماجراجویی و انرژی بالا خیلی زود او را به جهان حرفه‌ای کاراته وارد کرد. 

بعد‌ها با آموزش‌های رسمی مادر، کاراته را با جدیت ادامه داد و در این هشت‌سال موفق به کسب مقام‌های برتر متعدد در مسابقات استانی، کشوری و خاورمیانه شده و در حال حاضر عضو تیم ملی نونهالان کشور است.

مریم علاوه‌بر کاتا و کومیته در رشته تمشی‌واری هم فعال است؛ «تمشی واری یعنی شکستن اجسام سخت. بعد‌از کاتا که نوعی مبارزه خیالی است و کومیته که مبارزه بدون سلاح است، این هم نوعی رقابت در مسابقات رزمی است؛ به این صورت که باید با قدرت بدنی اجسام سختی مانند سنگ و چوب و بلوکه‌های سیمانی را شکست. من یکی از رکورد‌داران جهان در این زمینه‌ام که توانسته‌ام در سیزده‌ثانیه، صدسنگ را بشکنم.» آرزوی ورزشی مریم، تداوم موفقیت‌هایش در کاراته و عضویت در تیم ملی است.

ششمین ورزشکار، امید به آینده، ۷ ساله

خانواده فریدی یک عضو کوچک دیگر هم دارد که از ابتدا به جمع ما وارد شده و در‌کنار ماست. درسا‌سادات یاوری متولد سال‌۱۳۹۶، برادرزاده سمیه‌خانم یاوری است که در همین آپارتمان و در همسایگی آنها زندگی می‌کند. 

او هم به‌واسطه ورزش، در طول روز ساعت‌های بسیاری را با آنها و در باشگاه سپری می‌کند و عملا تبدیل به نفر ششم تیم خانواده فریدی شده است. درسا از سه‌سالگی پا‌به‌پای این خانواده به‌طور جدی در کاراته فعال بوده و دارای یک مقام کشوری و دو مقام استانی است. 

 

پارکینگ قهرمان‌ساز خانواده فریدی

 

ورزشکاران اهل علم

موفقیت‌های فرزندان خانواده فریدی منحصر به رقابت‌های ورزشی نیست. آنها در زمینه درسی هم جزو استعداد‌های برتر هستند. زینب علاوه‌بر‌اینکه در مدرسه جزو دانش‌آموزان نمونه است، بیشتر از سه سال پیش، با گذراندن دوره‌های زبان انگلیسی شده و در حال حاضر علاوه‌بر آموزش زبان در کلاس‌های اوقات فراغت شاگردان خصوصی هم دارد و قصد دارد که در دانشگاه در رشته مترجمی زبان انگلیسی ادامه تحصیل بدهد.

مریم هم که قرار است در سال تحصیلی پیش رو وارد پایه هفتم شود، از پذیرفته‌شدگان مدارس سمپاد است و هدف درسی‌اش تحصیل در رشته پزشکی است. محمدابراهیم کلاس ششمی هم عاشق درس علوم است و به قول خودش قرار است دانشمند شود.

حالا برایمان جالب شده است که بدانیم بچه‌ها چگونه بین ورزش حرفه‌ای و درس‌خواندن هماهنگی برقرار می‌کنند و چطور در هر دو زمینه موفق‌اند؛ زینب به این نکته اشاره می‌کند که معمولا در ساعت‌های استراحت بین درس‌خواندن به باشگاه می‌آید و تمرین می‌کند و مریم هم تأکید دارد که، چون به درس و ورزش به یک اندازه علاقه دارند، می‌توانند در هر دو زمینه تلاش کنند و موفق باشند.

سنسی‌یاوری مادر و مربی بچه‌ها هم معتقد است که مدیریت والدین در این میان خیلی مهم است و یکی از انتقاداتی که به بعضی افراد دارد، همین است که ورزش را فقط منحصر به تعطیلات و اوقات فراغت می‌کنند و در طول سال تحصیلی با این بهانه که به درس فرزندشان لطمه‌ای وارد نشود، او را از ورزش منع می‌کنند. در‌حالی‌که ورزش نه‌تن‌ها مانع نیست، بلکه می‌تواند با حفظ سلامت جسمانی نوجوان آمادگی ذهنی بیشتری به او ببخشد.

 

دعوت به مسابقات ژاپن و مشکل تأمین هزینه سفر

مریم و محمد‌ابراهیم که عضو تیم ملی نونهالان هستند، به‌تازگی نامه دعوت فدراسیون به مسابقات تیم ملی در ژاپن را دریافت کرده‌اند. این قسمت خوب و هیجان‌انگیز ماجراست. اما نکته اینجاست که فدراسیون کاراته هزینه‌ای در این زمینه متقبل نخواهد شد و بچه‌ها باید با هزینه شخصی به مسابقات بروند.

آقامحمدرضا تأکید می‌کند: اگرچه با تلاش‌های شیهان بیدخواه و همسرشان شیهان فرهانی که نمایندگان سبک کن‌شین در خراسان رضوی هستند، برای پرداخت نیمی از هزینه بچه‌ها حامی مالی پیدا شده است، باز هم به‌دلیل هزینه‌های زیاد مسابقات و مخارج رفت‌و‌آمد به سفر خارجی با مشکل تأمین مالی مواجه‌ایم.

بچه‌ها سخت و مستمر تمرین می‌کنند و در حال حاضر تنها آرزویشان این است که شرایط رفتن به مسابقات را پیدا کنند

گلایه فریدی و همسرش همین است که ورزش‌های رزمی در ایران حتی در بالاترین سطوح هیچ حمایتی از فدراسیون دریافت نمی‌کنند و همه هزینه‌های مربوط‌به مسابقات و... بر‌عهده خود ورزشکار است.

وقتی درباره مسابقات ژاپن صحبت می‌کنیم، برق امید و آرزو در چشم‌های مریم و محمدابراهیم می‌درخشد.

به گفته والدین؛ آنها سخت و مستمر تمرین می‌کنند و در حال حاضر تنها آرزویشان این است که شرایط رفتن به این مسابقات را پیدا کنند و محمدابراهیم با غرور مردانه‌ای تأکید می‌کند دوست دارد نفر اول این مسابقات شود و با دست پر برگردد. از ته دل آرزو می‌کنم کاش این گزارش راهی باشد برای پیدا‌شدن یک حامی مالی دست‌و‌دل‌باز که این بچه‌ها را به آرزوی با‌ارزششان برساند.


* این گزارش یکشنبه ۱۸ شهریورماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۳ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44