محمد مهرابی که جانبازی را با دست و پا و چشمان خود لمس کرده در سالهایی که سعی دارد به عنوان یک رزمنده در میدان باشد، از هنر و عشق و علاقهاش به هنر خوشنویسی هم نمیگذرد.
محمود اسماعیلیان که سابقه ۵ ماه حضور در لبنان و نبرد با نیروهای اشغالگر را دارد تعریف میکند: یک روحانی شیعه اهل عراق به نام آقای نجفی پیش من آمد و از من درخواست کرد که او را به شهر بودای برسانم.
سرهنگ سیدکاظم فرتاش، فرماندار نظامی سوسنگرد در جنگ تحمیلی بوده، او کسی است که سالها با دکتر چمران در جبههها خدمت کرده و خاطرات آن دوران را بهخوبی به یاد دارد.
علی چوپانی، جانباز دفاع مقدس نیست؛ او یک دهه بعد از جنگ، پاهایش را در یک حادثه سربازی از دست میدهد، اما به خاطر روحیه دفاع مقدسی که دارد ویلچر جانبازان را رایگان تعمیر میکند.
محمدباقر جلیلیان، پاسدار رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس از فرماندهان ادوات لشکر ۲۱ امامرضا (ع) و از اولین نفراتی است که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میپیوندد.
صدایش زدم و پرسیدم مادرجان چه چیزی انداختی؟ نگاهی به صورتم کرد و گفت من چیزی ندارم که بخواهم به رزمندگان کمک کنم، اما بلیت اتوبوسی را که قرار بود از حرم تا خانه بروم، دادم و خودم پیاده به خانه میروم.
ستاد پشتیبانی منطقه۴ واقع در چهارراه لشکر یکی از مراکز جمعآوری کمکهای مردمی به جبهه در استان خراسان بود.