مؤسسه خیریه آفتاب، معجزه زندگی من و فرزندانم بود. اعضای واحد عمران این مؤسسه، زمینی را که ارثیه خانوادگی همسرم در یکی از روستاهای دورافتاده مشهد بود، برایمان ساختند. برای حضورشان در زندگیام خدا را شاکرم.
زیباشهر؛ محلهای زیبا در میان ۲ پارک است که کنار آزادشهر و سجاد درگذشته بخشی از مزرعه زرگران بوده است. ازمنظر تاریخی، محلههای زیباشهر، آزادشهر و قسمتی ازمحله سیدرضی تنها محلاتی بودند که پیش از انقلاب، مردم در آن سکونت داشتند تا پنجاه سال پیش، زیباشهر یکی ازمحلات حاشیه شهرمشهد محسوب میشد وقیمت زمین وخانه در این محدوده ارزان بود.
از سال75 که اولین گوشتفروش در بولوار استقلال مغازه زد، این مکان کمکم بهعنوان جایگزین بازار زیرگذر پارک ملت شناخته شد و اکنون 27واحد صنفی پروتئینی در آن فعالیت میکنند.
خیابان امامت49 را که وارد میشویم نقاشیهای روی دیوار حکایت از نزدیکشدن به فضایی مادرانه و کودکانه دارد. چندصد متر جلوتر، درب ورودی پارک مادر و کودک است. کسی اجازه بردن زیرانداز ندارد چراکه فلسفه ایجاد این پارک نشستن نیست. قرار است مادرانی که بهدلیل داشتن فرزند امکان ورزش کردن ندارند، به اینجا بیایند و در کنار هم در محیطی امن، به ورزش و فعالیتهای حرکتی بپردازند. پس از ورود، اولین چیزی که چشمنوازی میکند رنگآمیزیهای زیبا و متنوع است.
حسن خوشخلق کاسب ۴۱سالهای است که از سال ۷۷ مغازه خود را دایر کرده است. او از ابتدای رواج گوشی در ایران، وارد این صنف شده است. تسلط داشتن به امکانات تلفنهای همراه و فن بیان خوب را از اصلیترین عوامل موفقیت در این حرفه میداند و میگوید: بیشتر مشتریان اطلاع کافی از امکانات تلفنهای همراه شرکتهای مختلف ندارند و این خیلی مهم است که فروشنده قادر باشد با زبانی ساده و روان، اطلاعات مورد نیاز را به آنها بدهد تا بتوانند تلفن همراه مورد نظرشان را انتخاب کنند.
محله زیباشهر در طول بولوار امامت از چهارراه معلم تا انتهای این بولوار در سمت راست کشیده شده است و از سه ضلع دیگر به بولوار معلم و بزرگراههای آزادی و امام علی (ع) منتهی میشود.به گفته یکی از ساکنان قدیمی، محلههای زیباشهر و آزادشهر و قسمتی از محله سیدرضی تنها محلاتی بودند که در قبل از انقلاب قسمتهایی از آنها در منطقه وجود داشت. ابتدا محله آریاشهر ساخته شده بود که بعد از انقلاب به نام آزادشهر تغییر نام یافت و بعد محله زیباشهر با همین نام تشکیل شد.
فعالیت حسن نیکبین، مرد خوشنام کشتی باچوخه در این ورزش خلاصه به چند پیروزی و گرفتن لقب پهلوان نیست، او در این رشته نامهای بزرگی را شکست داد و در مسابقات استانی و کشوری مقام اول و دوم سنگینوزن استان و کشور را در دورههای مختلف از آن خود کرد.
الیاس، هر سال شب یلدا دغدغه نیازمندانی را دارد که قدرت خرید میوه ندارند. سال گذشته یکی از خیّران همیشگیاش به نام حسینزاده که پزشک است، مبلغ در خور توجهی به او میدهد تا میوه رایگان در اختیار نیازمندان قرار دهد. او با این پشتوانه، بنر بزرگی را چاپ میکند و بر آن مینویسد هرکس قدرت خرید میوه ندارد میتواند از این مغازه، میوه رایگان ببرد. به میدان بار میرود و میوه نسیه خریداری میکند. نه تنها مغازه خودش بلکه مغازه کناریاش را تا سقف پر از میوه میکند.