نخستینها همیشه ماندگارند؛ بهخصوص وقتی این برتری را در سن کم بهدست آورده باشند. نوجوانی که در علم هوش مصنوعی (روباتیک) توانست بههمراه گروه سهنفرهاش، بهعنوان اولین دانشآموز مشهدی در تاریخ مسابقات جهانی روباتیک، سهمیه حضور در مکزیک را کسب کند، یکی از همین برترینهاست.
حامد جعفرزاده، نخبه ساکن محله حجابِ قاسمآباد، نامش برای فعالان عرصه روباتیک آشناست. او که نخستین دانشآموز مشهدی راهیافته به مسابقات جهانی روباتیک است، زاده روستای سالارآباد خراسانرضوی است و تلاشهای علمی او، امروز الهامبخش بسیاری از فعالان این عرصه است.
او که در پنجسالگی بههمراه خانوادهاش به مشهد مهاجرت کرده، در سال اول راهنمایی، خودآموز و از سرِ علاقه، نخستین برنامهنویسیاش را بهسفارش یک پزشک انجام داده است.
حامد بعداز کشف این توانایی در خودش، با کمکهای مهدی، برادر بزرگش و نیز چند نفر دیگر از دوستانش، وارد حوزه ساخت روبات میشود؛ عرصهای که با پیداکردن تبحر در آن و ساخت روباتهای مختلف، توانسته خوش بدرخشد و بهعنوان نخبه جشنواره خوارزمی، سهمیه راهیابی به دانشگاه امیرکبیر را بدون شرکت در کنکور سراسری کسب کند و پایش به مسابقات بینالمللی باز شود.
او که اکنون پا در بیستویکسالگی گذاشته، باوجود تمام بیمهریهایی که در این مدت از نهادهای مختلفی همچون آموزشوپرورش، بنیاد نخبگان و مرکز روبوکاپ ایران دیده، هنوز هم از پا ننشسته و همچنان مشغول پژوهش و فعالیت در حوزه روباتیک و علم مکاترونیک است.
حامد بهخاطر اینکه در حین تحصیل، بهکارکردن درزمینه علمیاش نیز مشغول باشد، دور رفتن به دانشگاه امیرکبیر را خط کشید و در حال حاضر بیشترین ساعتهای روزش را مشغول تحصیل در دانشگاه و کار در کانون روباتیک دانشگاه فردوسی است.
هر جمله از سخنان این دانشجوی نخبه و پژوهشگر مشهدی، از سختیهای رسیدن به جایگاه امروزش، حکایت دارد و نیز تایید این بیمهری که نخبگان حمایت نمیشوند؛ بااینحال حرفهای امیدبخش حامد جعفرزاده، الگویی خواهد بود برای آنانی که با اعتماد به توانایی خود، مسیرهای ناهموار را هموار میکنند.
حامد جعفرزاده فرزند ششم خانواده و متولد سال۱۳۷۳ است. مادر او خانهدار و پدرش بازنشسته نیروی انتظامی است. او دبستان را در مدرسه دولتی درسخوانده و با قبولی در آزمون دوران راهنمایی به مدرسه نمونهدولتی رفته است.
حامد کلاس اول راهنمایی بوده که والدینش برایش رایانه میخرند و به سفارش یکی از همسایهها که پزشک بوده، اولین برنامهنویسی خود را انجام میدهد. بعداز موفقیت در این کار، علاقه بیشتری پیدا میکند و همین راه را ادامه میدهد تا اینکه در سال سومراهنمایی برای شرکت در جشنواره نوجوانان ابنسینا با کمک برادرش، روبات کوچکی به اندازه موش میسازد و موفق به کسب عنوان اول در سطح استان خراسان رضوی میشود.
او پساز کسب این موفقیت، یک دوره کلاس آموزشی روباتیک را در شانزدهسالگی میگذراند و در همین زمان، ازسوی پژوهشسرای ناحیه ۶ آموزشوپرورش، برای ساخت روبات بهمنظور شرکت در مسابقات خوارزمی دعوت به همکاری میشود.
خودش میگوید: «سال ۸۹ بعداز دعوت پژوهشسرا برای ساخت روبات، بههمراه برادرم که دانشجو بود و یک نفر دیگر، شروع به ساخت روبات مینیاب کردیم. من برنامهنویسی آن را برعهده داشتم. بعداز چندماه تلاش، در جشنواره خوارزمی شرکت کردیم که نتیجهاش، کسب عنوان اولی در سطح کشور بود.
بهخاطر کسب این عنوان، من و دوستم توانستیم سهمیه تحصیل در دانشگاه امیرکبیر را بدون دادن کنکور بهدست آوریم. چون خیالم از رفتن به دانشگاه راحت شد، از همان سال بهدنبال انجام کارهای پژوهشی و ساخت روباتها رفتم.
سال دوم دبیرستان، با همین گروه سهنفره، تصمیم گرفتیم روباتی بسازیم که در مسابقات جهانی بتواند رقابت کند. آن سال، مسابقات در کشور ترکیه برگزار میشد و شرط راهیافتن ما به این دوره از مسابقات بینالمللی، کسب عنوان اولی در مسابقات خاورمیانه بود که در تهران برگزار میشد.
۱۰ کشور در این دوره شرکت داشتند. گروه ما روبات امدادگر را ارائه کرد که فقط عنوان بهترین طراحی را برایمان به ارمغان آورد و به ادامه مسابقات راه پیدا نکردیم. البته ما از پا ننشستیم و با ساخت روبات امدادگر ۲ خودمان را برای مسابقات سال ۲۰۱۲ که در مکزیک برگزار میشد، آماده کردیم.
در فروردین سال ۹۱ با روبات امدادگر که در یک «هزارراه» حرکت میکرد و با حسگرهای گرمایی، مصدومان مصنوعی را تشخیص میداد، سهمیه حضور در لیگ دانشآموزی مسابقات جهانی روباتیک مکزیک را کسب کردیم؛ مسابقهای که برای حضور در آن، اسپانسر قَدَری جز چند مورد کوچک نداشتیم و اگر نمیرفتیم، تیم دیگری جایگزین میشد؛ به همین دلیل به هر سختی بود، با هزینه شخصی، خودمان را به کشور مکزیک رساندیم.»
حامد در مسیر ساخت روباتهای مختلف و شرکت در مسابقات گوناگون ملی و بینالمللی، پستی و بلندیهای زیادی را تجربه کرده، باوجود نداشتن حامی، روی پای خودش ایستاده و توانسته تواناییهایش را ثابت کند.
خودش تلخترین خاطرات را مربوطبه سفرش به مسابقات جهانی روباتیک در مکزیک میداند و میگوید: «برای شرکت در این مسابقات، ما بههمراه تیمهای تهران، اصفهان و مازندران به کشور مکزیک رفتیم. در فرودگاه، چند ماشین با راننده، منتظر دانشآموزان این شهرها بود و فقط گروه پنجنفره ما از مشهد بود که نه هتلی برایش رزرو شده و نه ماشینی بهدنبالش آمده بود.
درمکزیک چون پولی نداشتیم، کنسروهایی که از ایران برده بودیم، میخوردیم
ما واقعا آنجا غریب بودیم. یک ساعت، همانطور بلاتکلیف در فرودگاه ماندیم تا اینکه پلیس مکزیک به سراغمان آمد و گفت دیگر نمیتوانید در این محل بمانید، باید به هتل بروید. بعد نشانی هتلی را به ما داد و ما خودمان را به آنجا رساندیم، اما ظرفیت هتل، تکمیل بود.
تا نیمههای شب در لابی نشسته بودیم، چون جایی نداشتیم برویم. درنهایت ازطرف هتل هم به ما هشدار دادند که باید لابی را ترک کنیم. آنها جایی شبیه مسافرخانه را معرفی کردند و ما ۱۴ روز اقامتمان را بهجای اینکه مثل گروههای دیگر در هتل باشیم، در همان محل ماندیم.
طی آن دو هفته، چون پولی نداشتیم که به رستورانی که غذاهای حلال دارد، برویم، ۲۰ کیلو کنسروی را که از ایران برده بودیم، میخوردیم و روزهای آخر که کنسروها تمام شد، خوراک ما فقط سیبزمینی بود.
تفاوت بین ما و گروههای مازندران، تهران و اصفهان از نظر داشتن امکانات در کشور برزیل، از زمین تا آسمان بود. گروه تهرانی حتی لباسش را با رنگ کفشهایش هماهنگ کرده بودند و در آنجا هیچ دغدغهای جز شرکت در مسابقه نداشت، اما گروه ما با تمام سختیها مجبور بود روباتش را آماده کند و در وضعیت شلوغ اتوبوسهای مکزیک، با وسایل حملونقل عمومی، خودش را به محل برگزاری مسابقات برساند.
با تمام این سختیها درنهایت تیم پنجنفره ما از مشهد که بهجز خودم، مهدی جعفرزاده بهعنوان استاد راهنما، سیدپویا پیشبین، عرفان زرینیا و محمدحسین مودی در آن شرکت داشتند، توانست در مسابقات بینالمللی که ۴۵ کشور دنیا ازجمله آلمان، چین، مکزیک، ژاپن، آمریکا، برزیل، پرتغال، ایتالیا، اتریش، هلند، انگلیس، سوئد، کانادا، اسپانیا و فرانسه در آن حضور داشتند، موفق به کسب رتبه دوم در رشته امدادگر پیشرفته گروهی میشود. تیم اصفهان هم مقام اول را بهدست آورد.»
موفقیتهای حامدجعفرزاده به همینجا ختم نمیشود. او که در سال ۲۰۱۴ بهعنوان استاد راهنما، مسئولیت گروه دانشآموزی ششنفره را در روباتسازی برعهده داشته، بعداز کسب عنوان نخست در خاورمیانه، موفق میشود گروهش را در مسابقات جهانی روباتیک که در برزیل برگزار شده، باز هم باوجود دشواریهای مالی فراوان، به مقام نخست در عرصه بینالمللی برساند.
جعفرزاده میگوید در سالهایی که دانشآموز بوده و برای افتخارآفرینی کشورش تلاش میکرده، آموزشوپرورش از او و گروهش هیچ حمایتی نکرده است؛ «زمانی که از مکزیک برگشتیم، در مصاحبهها از مشکلاتی که آنجا داشتیم، گفتم و اینکه حامی نداشتیم.
آموزشوپرورش هم با اطلاع از این صحبتها، نهتنها از ما دلجویی نکرد و یک تقدیر خشکوخالی هم انجام نشد، حتی اسمم را بهعنوان دانشآموز خاطی در لیست سیاه قرار دادند! یادم است در همان سال، قرار بود از والدین دانشآموزان نمونه تقدیر شود که نام من هم در لیست بود.
وقتی به مراسم دعوت نشدم، به اداره کل آموزشوپرورش رفتم و از چرایی ماجرا جویا شدم که از حراست اعلام کردند بهدلیل اینکه در مصاحبه از حمایت نکردن این اداره گفتهای، نامت از لیست خط خورده است.»
«زمانی که سهمیه پذیرش بدون کنکور در دانشگاه امیرکبیر را به دست آوردم، چون بهدنبال کارکردن بودم و این امکان در شهر خودم بیشتر فراهم بود، به این دانشگاه نرفتم و برای دانشگاه فردوسی اقدام کردم، اما قبولم نکردند؛ تا اینکه دکتر علیرضا اکبرزادهتوتونچی، استاد گروه مکانیک دانشگاه فردوسی که از قبل من را میشناخت، کمکم کرد و پذیرشم را گرفت.
بعداز ورود به این دانشگاه، رشتهام را از برق به کامپیوتر تغییر دادم و در کانون روباتیک و آزمایشگاه روباتیک استاد اکبرزاده در دانشگاه فردوسی، فعالیتم را شروع کردم. آقای دکتر، الگوی من در کارم است.
ایشان برای اینکه ما از پژوهش و فعالیت در حوزه روباتیک عقب نمانیم، نهتنها کانون دانشگاه را دراختیار ما گذاشته، بلکه برخلاف بسیاری از استادان، شماره همراهش را داده تا هر زمان از شبانهروز که به مشکلی برخوردیم، با او تماس بگیریم.
ایشان همچنین اعلام کرده که هروقت مکانی برای کارکردن نداشتیم، حاضر است زیرزمین خانهاش را دراختیار ما بگذارد تا از کار عقب نمانیم.»
جعفرزاده به یکی از مشکلات مشهد برای پژوهشگران اشاره میکند و میگوید: «در مشهد، مکان برای کارهای پژوهشی و علمی کم است. درحالحاضر در بخشهای مختلف شهر، زمین ورزشی ساخته میشود؛ درحالیکه میتوان بخشی از همین زمینها را به ساخت کارگاههای علمی اختصاص داد.»
حامد تاکنون علاوهبر ساخت روباتهای مختلف، در ساخت دو دستگاه نیز همکاری داشته است. دستگاه خودران متحرک که مشابه دوچرخه است، ولی هوشمند کار میکند، یکی از همین دستگاههاست که او چند سال قبل، با همکاری برادرش نمونه ایرانی آن را ساخته و درحالحاضر نیز با کمکهای دکتر اکبرزاده، در تلاش برای تولید نوع صنعتی آن است.
حامد تاکنون علاوهبر ساخت روباتهای مختلف، دستگاه خودران متحرک را هم ساخته که مشابه دوچرخه است
به گفته خودش، نمونه خارجی آن با هزینهای در حدود ۵۰ میلیونتومان از کشورهای خارجی وارد میشود، اما نمونه ایرانی آن که او و استادش، سعی دارند تا پایان سال روانه بازار کنند، طبق پیشبینیهای انجامشده بین ۱۰ تا ۱۵ میلیونتومان قیمتگذاری خواهد شد. این نخبه منطقه ما که در ساخت دست مصنوعی نیز با گروه دکتر اکبرزاده همکاری میکند، قرار است برای نخستینبار دست مصنوعی را که با عصب کار میکند، در ایران تولید کند.
تمام موفقیتهایی را که امروز به دست آورده، مدیون والدین و نیز برادرش میداند که هیچوقت او را تنها نگذاشتهاند؛ «پدر و مادرم با هر سختی که بود، برای موفقیت فرزندانشان، از روستا به شهر مهاجرت کردند. آنها برای اینکه ما پیشرفت کنیم، تمام تلاش خود را کردند. من فکرمیکنم ژن تلاش را از مادرم به ارث بردهام که واقعا خستگیناپذیر است.»
جعفرزاده که حالا درزمینه روباتیک، کلاسهای آموزشی رایگان را در دانشگاه یا بیرون از دانشگاه برگزار میکند، درباره یکی از دانشآموختگانش اینطور میگوید؛ «چندسال قبل، دانشآموزی به من مراجعه کرد و از علاقهاش به علم روباتیک گفت.
چون بابت آموزشهایم پولی نمیگیرم، به او قول دادم تا هرجا که بتوانم کمکش کنم. امروز همین دانشآموز به جایی رسیده که خودش بهتنهایی کار میکند و حتی گاهی خود من به او کار سفارش میدهم. علاوهبراین، او در جشنواره نوجوان خوارزمی، با ساخت روبات جنگجو منتخب استان شناخته شد.»
جعفرزاده در سال ۸۹، سایتی را در حوزه روباتیک با هزینه شخصی خود، راه انداخته که در آن به سوالات علاقهمندان پاسخ میدهد.
این نخبه مشهدی، خاطرهای نیز تعریف میکند که در پیشرفت او تاثیر داشته است؛ «سال دوم دبیرستان، در کلاس ریاضی، برای اولینبار درباره شرکت در مسابقات بینالمللی مکزیک و تصمیم خودم برای رفتن به این مسابقه صحبت کردم.
بچههای کلاس تا توانستند به حرف من خندیدند و حتی معلم هم به حالت تمسخر گفت: آره، آره تو میتونی! با دیدن واکنش آنان بود که تصمیم جدی گرفتم تا در این راه موفق شوم. حالا هم هرکجا که برای سخنرانی با موضوع موفقیت و ایدهپردازی میروم، همیشه میگویم کسی که مسیر زندگی من را تغییر داد، همان معلمی بود که مسخرهام کرد.»
حرف از مشکلات که به میان میآید، حامد در کلام آخر، موضوع حمایتنشدن افراد بااستعداد را که علاقه دارند کاری برای کشورشان انجام دهند، به میان میکشد و تنها درخواستش، توجهبه این استعدادها و فراهم کردن امکانات برای آنهاست.
* این گزارش چهارشنبه، ۲۵ آذر ۹۴ در شماره ۱۷۶ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.