بسته معیشتی

انجمن یاریگران محله وحید کمک حال کارآفرین‌ها شده است
انجمن یاریگران محله که در فضای مجازی شکل گرفت خیلی‌ها را هوادار خود کرد، ایده‌ای که به ذهن زهره خاکپور و دوستان قدیمی‌اش در پایگاه بسیج امام خمینی(ره) رسید. آن‌ها اولین گام را در جهت حمایت از کسب‌وکارهای خانگی گام برداشتند. هیچ‌یک تصور نمی‌کردند عملیاتی شدن طرح بازارچه محلی تا این اندازه گره‌گشا باشد. انجمن یاریگران محله خیلی زود برای کارآفرین‌ها فرصت فروش مهیا کرد. معمولا بازارچه‌ها در مکان‌های فرهنگی محله برگزار می‌شود.
چراغ مسجد جواد الائمه(ع) در دست جوانان
وقتی کلنگ ساخت مسجد به زمین می‌خورد، همه اهالی دور هم جمع می‌شوند و دست در دست یکدیگر، کار ساخت یک مجموعه فرهنگی و مذهبی را آغاز می‌کنند، بدون آنکه حتی یک‌ریال کمک از سازمان‌های متولی دریافت کنند. ساخت این مسجد که از سال۱۳۹۱ آغاز شده‌ بود، بیش از شش‌سال طول کشید و سرانجام در سال1397 به نام آقا «جوادالائمه(ع)» مزین شد.
40 سال همراهی با نیازمندان در خیریه محله اقبال لاهوری
کبری‌بیابانی مؤسس هفتادوپنج‌ساله این خیریه قدیمی پابه‌پای جوان‌ترها مشغول کار است. همین‌طور که به بسته‌بندی اقلام معیشتی نظارت می‌کند می‌گوید: بیشتر از چهل سال است که به برکت امام چهارم(ع) هیچ نیازمندی را دست خالی برنگردانده‌ایم. در این مدت، هزاران دانش‌آموز و دانشجو را حمایت کرده‌ایم تا درس بخوانند و آدم حسابی شوند. هزینه درمان بیماران زیادی تأمین شده است. تهیه جهیزیه و سیسمونی و لباس عید بچه‌ها و بسته‌های معیشتی هم که حساب و کتاب ندارند و آمارشان از دستمان دررفته است.
خادم مسجد؛ میانجیگر اختلافات
از سال‌ها پیش فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی خود را از مسجد صاحب‌الزمان(عج) در محله کوی امیر المؤمنین(ع) شروع کرده است. ویژگی این فعال فرهنگی پیش‌کسوت این بوده که توانسته است فعالان فرهنگی و اجتماعی نسل جوان و قدیم را در کنار هم بنشاند و با استفاده از ظرفیت جوانان و تجربه پیش‌کسوتان، اتفاقات خوبی را در محله رقم بزند.جواد عادلی‌زاده، بازنشسته اداره میراث فرهنگی صنایع دستی وگردشگری خراسان رضوی، است.
خوشی‌های جهادی
این نوجوان جهادی که هنگام شیوع کرونا در دوخت ماسک و تهیه بسته‌های معیشتی نیز حضور فعال داشته است، برای نیازمندان و محرومان در تهیه و توزیع غذای گرم هم مشارکت دارد. می‌گوید: من در حالت عادی روزی هفتاد هشتاد هزار تومان خرج می‌کنم اما از وقتی اردوهای جهادی می‎رویم، خرج خودم را به 20هزار تومان رسانده‌ام و باقی این پول را کنار می‌گذارم تا در اردوهای جهادی صرف نیازمندان کنم.
سمیرا اسعدی چراغ خیریه مادرش را روشن نگه داشته است
ماجرا از اینجا شروع می‌شود. حاجیه‌خانم بیابانی از سال 60 ساکن محله امام خمینی بوده است. او از همان سال، با کمک بانوان محله، کارش را شروع می‌کند. بدون هیچ نام و نشانی، برای نوعروسان جهیزیه جمع می‌کند، نان به سفره نیازمندان می‌رساند و لباس گرم تن بچه‌های یتیم می‌کند. 10 سالی در همان منطقه پانزده‌خرداد فعالیت می‌کند تا اینکه حدود سال 70 خانه و زندگی‌اش را به بولوار وکیل‌آباد می‌برد. با جابه‌جایی خانه، به فکر خرید زمینی برای تأسیس خیریه می‌افتد. سال 70 خیریه‌ای به نام سجادیه توس راه می‌اندازد، خیریه‌ای که این روزها سکان آن را به دست دخترش سمیرا اسعدی سپرده است.
مسجد حمزه سیدالشهدا(ع)، نیمه تمام اما باصفاست
فضای حال حاضر مسجد آن‌قدرها بزرگ نیست ولی دل خادمان آن بزرگ است و در همین فضای محدود هر روز کنار یکدیگر حاضر می‌شوند تا با کمک هم از فضای معنوی این ماه بیشتر استفاده کنند. قسمت بانوان با یک پرده برزنتی از قسمت آقایان جدا شده است. سمت چپ آشپزخانه کوچکی است و خانم‌ها در حال پخت عدسی در دیگ بزرگی هستند. تعدادی از دختران جوان سبزی‌خوردن‌های پاک شده را در بشقاب‌ها می‌کشند و تعدادی از آن‌ها پنیرها را برش می‌زنند. مهلا زرنگ در حال هم‌زدن دیگ عدسی است. 48سال دارد و 9سالی می‌شود ساکن محله شده و خادم افتخاری مسجد است. می‌گوید: صفای این مسجد به مردمی بودن آن است.