کد خبر: ۸۳۷۷
۰۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی، خانه‌ای که حسینیه شد

پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی، خانه‌ای که حسینیه شد

یکی از مکان‌هایی که بانوانی بسیجی را دور هم جمع کرده، پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی واقع در سیدرضی ۳۹ است که ۱۵ سالی می‌شود به صورت جدی فعالیت فرهنگی و مذهبی می‌کند.

وقتی امام خمینی (ره) فرمودند که باید روزی ارتش بیست میلیونی بسیجیان را داشته باشیم، جنب و جوشی در مساجد و پایگاه‌های بسیج آغاز شد. نه تنها مردان که بانوان هم سعی کردند به نوبه خود این پیام را لبیک بگویند و یک نفر از آن بیست میلیون نفر باشند. تعدادی از بانوان حتی در جبهه‌های جنگ و در پشتیبانی از خطوط مقدم نیز حضوری پررنگ داشتند و آن راه ادامه پیدا کرد تا به امروز که هنوز بانوان زیادی در سرتاسر کشور مشغول فعالیت‌های گسترده‌ای در زمینه‌های علمی، فرهنگی، هنری و... هستند و این عرصه هیچ وقت بی‌نیاز از حضور بانوان نبوده است.  

یکی از مکان‌هایی که بانوانی از این دست را دور هم جمع کرده است، پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی واقع در سیدرضی ۳۹ است که ۱۵ سالی می‌شود به صورت جدی فعالیت می‌کند. ما به سراغ چند تن از خواهران بسیجی فعال در این پایگاه رفتیم تا دقایقی را در کنارشان باشیم و بیشتر در جریان فعالیت‌هایشان قرار بگیریم.

 

خانه‌ای که حسینیه شد

در ابتدا سراغ پایه‌گذار این مکان و کسی که سال‌ها و تا همین چند وقت پیش فرمانده پایگاه بوده می‌رویم. صدیقه صیاد شیرازی، خواهر شهید سپهبد صیاد شیرازی با گرمی ما را همراهی می‌کند و می‌گوید: وقتی امام (ره) از بسیجیان خواستند که در صحنه باشند، من فعالیت خود را در بسیج آغاز کردم.

بعد از آن زمانی که پدرم در قید حیات بودند از ایشان خواستم طبقه همکف خانه را تبدیل به حسینیه کنند و ایشان هم با کمال میل پذیرفتند و با اینکه خیلی تمکن مالی نداشتند تا جایی که می‌توانستند کمک کردند. او ادامه می‌دهد: بعد از آن در آنجا پایگاه بسیج را راه اندازی کردیم و چند سالی فعالیت‌های‌مان را در منزل ایشان انجام می‌دادیم تا اینکه پدر فوت شدند.

یادم هست در اواخر سال ۱۳۸۱ مصادف با میلاد امام رضا (ع) پایگاه جدید را افتتاح کردیم که به نام شهید صیاد شیرازی نام‌گذاری شد. بعد از آن علاقه‌مندان در آنجا ثبت نام کردند و در کنار خواهران بسیجی فعال، پایگاه را اداره کردیم.

این خواهر شهید در مورد فعالیت‌هایی که در این مکان انجام می‌شود چنین توضیح می‌دهد: ما در مسائل حوزوی، اجتماعی، تهیه جهیزیه، کمک‌رسانی و برگزاری کلاس‌های فرهنگی و آموزشی فعالیت‌های زیادی داشته‌ایم و با توجه به اوقات فراغت در تابستان، کلاس‌های آموزشی و هنری ویژه‌ای نیز برای بچه‌ها داریم.

 

پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی، خانه‌ای که حسینیه شد

 

باید تکلیفم را انجام دهم

از او در مورد انگیزه‌اش برای این فعالیت‌های خیرخواهانه می‌پرسم که با لبخند می‌گوید: حس انسانی و کمک به همنوعان در ذات تمام انسان‌هاست و من از اینکه بتوانم کمکی به همنوعان خود در زمینه‌های مختلف داشته باشم احساس رضایت و شادمانی دارم و این را تکلیف خود می‌دانم.

صدیقه صیاد شیرازی در بخشی از حرف‌هایش خاطره‌ای تعریف می‌کند، که یادآوریش همیشه برایش حس خوبی به همراه داشته و او را در ادامه دادن این مسیر مصمم‌تر کرده است. می‌گوید: ما سفر راهیان نور داشتیم که تعدادی از بچه‌های بهزیستی در این سفر همراه ما بودند. دقیقا دو روز به رفتن‌مان بود که دو نفر از بچه‌ها نتوانستند بیایند و دو نفر دیگر را جایگزین آن‌ها کردیم.

یادم هست روزی که راه افتادیم، کنار دوست معلولی نشستم  که به جای یکی از کسانی آمده بود که سفرش کنسل شده بود (البته این مطلب را بعد فهمیدم) او سر صحبت را با من همان‌طور که اشک می‌ریخت باز کرد و گفت: من چند شب قبل حرم امام رضا (ع) رفته بودم و از اینکه تنها هستم و نمی‌توانم به سفری بروم و به لحاظ مالی توانش را ندارم با امام رضا (ع) درد دل کردم.

دقیقا روز بعدش بود که به من گفتند که برای سفر راهیان نور بدون هیچ هزینه می‌توانم بیایم و من باورم نمی‌شد. من آن روز در کنار آن معلول گریه کردم و این بهترین خاطره من در این سال‌ها بوده است. اینکه وسیله‌ای بوده‌ام که بنده‌ای را به یکی از آرزو‌هایش برسانم.

 

در کنار کودکان بی‌سرپرست

سراغ یکی دیگر از فعالان پایگاه شهید صیاد شیرازی می‌رویم که دو سالی است فرمانده پایگاه شده و از بانوان بسیجی فعال در مشهد است. بهجت شایان‌منش فعالیت در بسیج را با فرمان امام  از سال ۱۳۶۰ آغاز می‌کند. آن روز‌ها جوان بوده و چهار فرزند قد و نیم قد داشته است، ولی با شور و هیجان و همراهی همسرش، به کاری که احساس می‌کرده وظیفه‌اش است دست می‌زند.  

در ابتدا فعالیتش را با برگزاری کلاس‌های عقیدتی در مناطق پایین شهر آغاز می‌کند، او اینطور می‌گوید: اوایل هفته‌ای یک روز برگزاری کلاس‌های عقیدتی در مساجد پایین شهر را داشتم و بعد از دو سه سال به این منطقه آمدم و در کانون عشاق الزینب (س) زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی که یکی از کانون‌های فعال در مشهد بود، فعالیتم را ادامه دادم.

او در کنار گروهی از بچه‌های بی‌سرپرست و بد سرپرست به فعالیت خود ادامه می‌دهد و در این خصوص یادآور می‌شود: من اولین ارتباطم با بچه‌های بی‌سرپرست و بد سرپرست در شیرخوارگاه حضرت علی اصغر (ع) بود که در آنجا برگزاری کلاس و مشاوره داشتیم و سعی می‌کردم ارتباط خوبی با بچه‌ها داشته باشم و از آن به بعد ارتباطم با این بچه‌ها بیشتر شد.

بعد از آن، از سال ۱۳۸۱ که فعالیتم را در پایگاه شهید صیاد شیرازی شروع کردم و با همکاری پایگاه در امر ازدواج و تحصیل و حتی در زمینه اشتغال‌زایی بچه‌های بی‌سرپرست و بدسرپرست تا جایی که می‌توانستیم کمک و خدمت‌رسانی‌ کردیم.

 

افراد آسیب‌پذیر را به حال خود رها نکنیم

او دغدغه‌های زیادی دارد، ولی اساسی‌ترین مشکل را در حال حاضر شرایط نامناسب بچه‌های بی سرپرست و بد سرپرست می‌داند و خاطرنشان می‌کند: متاسفانه یکی از مشکلاتی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم و در خیلی از ارگان‌ها از جمله استانداری، بهزیستی و... هم مطرح کرده‌ایم، ظلمی است که به بچه‌های ۱۸ سال به بالای بهزیستی می‌شود.

اینکه این بچه‌ها در شرایط سنی نامناسب رها می‌شوند و بهزیستی از آن‌ها می‌‍‌خواهد مستقل شوند و فقط هزینه اندکی در اختیار این بچه‌ها گذاشته می‌شود. او ادامه می‌دهد: سال ۱۳۸۹ از حدود ۱۸ دختر که زیر نظر بهزیستی بودند و به سن ۱۸ سال رسیده بودند خواسته شد برای خود جا و مکان پیدا کنند، یادم هست آنقدر تلاش کردم تا توانستم با همکاری یک خیر، خانه‌ای را برای این بچه‌ها در نظر بگیریم و تحت پوشش قرارشان دهیم تا این دختران دچار آسیب‌های اجتماعی نشوند.  

او با ناراحتی می‌افزاید: این چه قانونی است که بهزیستی دارد و هیچ گونه حمایتی توسط هیچ نهادی از این بچه‌ها نمی‌شود. نباید این افراد آسیب‌پذیر را به حال خودشان رها کنیم و چتر حمایت را از سر آنان برداریم.

 

آرزوی حمایت از بچه‌های بی‌سرپرست

شایان‌منش می‌گوید: ما در این چند سال به دلیل نداشتن مکان معمولا جابه‌جایی داشتیم که خدا را شکر مدت کوتاهی است که خانه‌ای را به صورت اقساط توسط خیران خریداری کرده‌ایم و با وجود اینکه مکان خانه کوچکی است، ولی سعی کرده‌ایم برگزاری کلاس‌های‌مان را  برای کودکان و بانوان داشته باشیم. جای‌مان کوچک است، ولی با برکت است.

بهزیستی یا هر ارگانی و خیران محترم مکانی را در اختیار ما بگذارند تا بتوانیم از بچه‌های بی‌سرپرست نگهداری کنیم

وقتی از او می‌پرسیم درخواستی دارید، با لبخند نگاه می‌کند و می‌گوید: درخواستم شبیه یک آرزوی قلبی است و آن هم این است که بهزیستی یا هر ارگانی و خیران محترم مکانی را در اختیار ما بگذارند تا بتوانیم از بچه‌های بی‌سرپرست یا بدسرپرست بالای ۱۸ سال  نگهداری و حمایت کنیم که قطعا می‌تواند باعث کاهش فساد در جامعه شود. من و همکارانم نیز با کمال میل همکاری لازم را چه به لحاظ عاطفی و چه مالی خواهیم داشت.

 

کارآفرین بسیجی

سیده‌ام‌البنین دارلحسینی، معاون پایگاه بسیج بانوان شهید صیاد شیرازی و عضو شورای اجتماعی محله سیدرضی است که مدتی پیش به عنوان یکی از چهار بانوی برتر و فعال شورای محله انتخاب شده است. او این طور شروع می‌کند: من از یک خانواده انقلابی هستم، از سال ۱۳۵۸ به همراه مادر و خواهرانم در تظاهرات شرکت می‌کردیم.

بعد از آن ازدواج کردم و در کنار همسرم در کار‌های خیر فعالیت می‌کردم و از سال ۱۳۸۱ فعالیتم را با پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی آغاز کردم و عمده فعالیت من  در امر به معروف، مشاوره و ازدواج دختران و پسران بوده است. در سال ۱۳۸۹ نیز به عنوان یک کار آفرین نمونه کشوری در زمینه طراحی و دوخت حجاب‌های اسلامی معرفی شدم.

او در ادامه می‌گوید: در موارد مالی هم وقتی می‌دیدم یک خانواده در امر ازدواج فرزندش مشکلاتی دارد کمک‌رسانی داشتم و معمولا شخصا مراسم ازدواج می‌گرفتم یا جهیزیه درست می‌کردم و آن‌ها را به خانه بخت می‌فرستادم. او فعالیت‌های دیگری نیز دارد که از آن جمله می‌توان به برگزاری کلاس‌های آشپزی، طراحی دوخت و ... اشاره کرد که برای بانوان به صورت رایگان در منزلش برگزار می‌کند.

 

پایگاه بسیج شهید صیاد شیرازی، خانه‌ای که حسینیه شد

 

اهمیت برگزاری اردو‌های جهادی

یکی دیگر از فعالیت‌های این پایگاه بسیج، برپایی اردو‌های جهادی است که معاون پایگاه در این مورد می‌گوید: ما تا به حال چند اردوی جهادی به همراه خانم شایان‌منش داشته‌ایم  که در این برنامه‌ها به دو روستا در کلات رفتیم و مدت یک هفته در آنجا بودیم و سعی کردیم در این مدت فعالیت فرهنگی از جمله کلاس مشاوره بازی درمانی برای کودکان و... داشته باشیم.

او هشداری نسبت به وضعیت فرهنگی بعضی روستا‌ها می‌دهد و می‌گوید: در بعضی روستا‌های دور افتاده دارد امور فرهنگی و اجتماعی وضعیت نگران کننده‌ای دارند که باید برای آن فکری اساسی کرد. برگزاری ارو‌های جهادی و رسیدگی به مشکلات اهالی آنها، وظیفه همه افرادی است که در امور خیر فعالیت دارند و می‌توانند در هر زمینه‌ای کمک کنند.

دارلحسینی ادامه می‌دهد: یکی از این مشکلات در روستاها، کمبود اطلاعات در زمینه فضای مجازی است که باعث ناهنجاری‌هایی در این مکان‌ها شده است و مسئولان باید بیشتر به روستا‌ها توجه داشته باشند.

 

باید ماهیگیری را یاد بدهیم

این بانوی کارآفرین و فعال می‌افزاید: من سعی کرده‌ام به جای آنکه به افراد ماهی بدهم، ماهیگیری یاد بدهم. اینکه ما کمک کنیم امری خداپسندانه است، ولی چه خوب است سعی کنیم با آموزش دادن مهارت به نیازمندان آن‌ها را به سمت مستقل شدن هدایت کنیم.

او خاطره‌ای در همین زمینه را برای ما مطرح می‌کند: خانمی بود که برای انجام کار به خانه ما می‌آمد. آن زمان که ایشان برای کار به منزل من می‌آمد، سعی کردم هنری را به انتخاب خودش به او آموزش دهم تا دیگر مجبور نباشد در منازل کار کند، خدا را شکر این اتفاق افتاد و او در حال حاضر صاحب آموزشگاه است و خانمی بسیار موفق است و این جزء اتفاق‌های خوب زندگی من است.

او در پایان حرف‌هایش در مورد برنامه‌های آینده‌اش می‌گوید: تصمیم دارم به زودی کارخانه کوچکی خریداری کنم و در آن شیرینی‌های بدون قند تولید کنم و از جوانان و خانواده‌های تحت پوشش برای کار استفاد کنم و بخشی از در آمد حاصله را در امور خیریه خرج کنم.


* این گزارش پنج شنبه، ۲۹ مهر ۹۵ در شماره ۲۱۱ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44