صدای او همواره با کشتی عجین شده است. لحن حماسی جواد خیابانی، زیرکی عادل فردوسیپور، جملات عجیب و غریب پیمان یوسفی و اطلاعات داوری هوشنگ نصیرزاده را که با هم جمع کنیم، میشود «هادی عامل».
تلفیقی از همه گزارشگران فوتبال در گود کشتی است. در چند دقیقه چنان بیوگرافی دقیقی از کشتیگیر میدهد که بهراحتی نقاط ضعف و قدرتش برای شما نمایان میشود.
اصطلاحات کشتی و قوانین را در خلال گزارشش بهخوبی آموزش میدهد و در داوری هم ید طولایی دارد.
هادی عامل، ساکن خیابان قائم مقام فراهانی و محله دانشجو مشهد با همه گرفتاریهایش مهمان این شماره ماست. خواندن مصاحبه متفاوت ما با او خالی از لطف نیست.
هادی عامل که خیابان عامل به نام پدر ایشان و خدمات این بزرگوار نامگذاری شده، در سال ۱۳۳۴ در همین محله عامل متولد شده است.
یک دختر دارد و دو پسر؛ افشین عامل، پسر بزرگتر سراغ کشتی رفت، قهرمان جوانان کشور هم شد، اما سرنوشت پدر در حوزه قهرمانی گریبان گیر او نیز شد و کتفش درمسابقات بهطورجدی آسیب دید و نتوانست این رشته ورزشی را ادامه دهد.
در نوجوانی کشتی گرفته، مربیگری هم کرده و مدتی نیز داور کشتی بوده؛ یعنی یکجورهایی همه تاریخچه زندگیاش به کشتی گره خورده است.
بعد از چند بار آسیبدیدگی جدی آرنج دست چپش، بهطورکامل قدرت دستش از بین رفت و به ناچار با گود کشتی بهعنوان یک ورزشکار آیندهدار خداحافظی کرد.
گزارشگری کشتی را از مشهد و از سال ۱۳۶۳ آغاز کرده. معلم ورزش مدارس حاجتقی و آیتا... کاشانی بوده و یکی از موهبتهای زندگیاش را معلمی در مناطق پایینشهر میداند و باغرور از این افتخار سخن میگوید.
او در سال ۱۳۸۵ بازنشسته شده است و در حال حاضر دانشجوی دوره دکترای تربیتبدنی است.
- چه شد که به گزارشگری مسابقات کشتی پرداختید؟
مسابقات کشتی در مشهد در حال برگزاری بود که یک گزارشگر فوتبال مسابقات را گزارش میکرد و همه اصطلاحات و نامها را اشتباه میگفت. موضوع را به صداوسیما انتقال دادیم.
صداوسیما هم برای جذب گزارشگر، امتحانی برگزار کرد. برای گزارشگری مسابقات کشتی امتحان دادم و قبول شدم.
نکته مهم در گزارشگری این است که این مردم هستند که یک گزارشگر را در عرصه گزارشگری ورزش نگه میدارند و این لطف و محبت مردم موجب شده که من در این عرصه فعالیت کنم.
- البته شما صدای خاصی دارید که مردم آن را خیلی دوست دارند؟
صدا و صداقت وابستگی عجیبی به یکدیگر دارند. صداقت در گزارش باعث پیوند گزارشگر و مردم میشود.
تاثیرگذاری این موضوع زمانی بیشتر میشود که با دانش نیز همراه باشد. همواره در گزارشهایم سعی کردهام که از جاده صداقت بیرون نروم و برای هر مسابقه مطالعه داشته باشم تا بتوانم به مردم نکات تازه و قوانین جدید را آموزش دهم.
- شما در ابداع اصطلاحات هم دست کمی از جواد خیابانی ندارید. اصطلاحاتی مثل «بدبدن»یا «چغر» و «آوردگاه»؟
گزارشگر باید از نظر واژگان بسیار قوی باشد. این واژگان در دو حوزه فرهنگی و تخصصی دستهبندی میشود. با توجه به مطالعات ورزشی که دارم و واژههای اصیل کشتی و کشتی خراسان، در زمان مناسب همواره سعی کردهام از این واژهها استفاده کنم.
استفاده از واژههای خاص در زمان مناسب و بر مبنای صداقت راز ماندگاری این اصطلاحات است.این هنر گزارشگر است که باید تشخیص بدهد یک اصطلاح را کجا و چگونه خرج کند تا جواب بدهد.
باید بگویم که هنگام گزارش کردن در یک دنیای دیگر هستم و آن لحظه وصف نشدنی است. همه تلاشم خوب گزارش کردن و جذاب بودن گزارشم است تا بتوانم علاقهمندان را جذب این ورزش کنم.
- الگوی اصلی شما در کشتی هم که بدونشک تختی است؟
اززمانیکه کیهان ورزشی ۲ ریال بود، عاشقش بودم. از ۷ تا ۱۳ سالگیام یعنی سالی که تختی فوت کرد، پیوسته مسابقاتش را دنبال میکردم و آرشیو خوبی از عکسهای تختی در مجله کیهان ورزشی از آن زمانها دارم.
با خانواده و دوستان پهلوان تختی مانند منوچهر لطیف دوست بودم و درمیان صحبتهایم همواره از تختی میپرسیدم.
برای من «آقا تختی» هستند. زندگی و کشتی «آقاتختی» سرشار از نکات آموزنده اخلاقی و فرهنگی است، اما شیفتگی من به او در کشتی خلاصه نمیشود هرچند کشتی باعث آشنایی من با این «مرد» شد.
- گزارشگری درآمد خوبی هم باید داشته باشد؟
هر برنامه برای تهیهکننده، مجری و عوامل یک برآورد هزینهای دارد. ما هم براساس این برآورد پول میگیریم و تا به حال نشده حتی یک بار درباره کم یا زیادبودن دستمزد حرفی بزنیم حتی در ماموریتهای خارج از کشور که بهعنوان مجری اعزام میشویم و بهصورت ماموریت روزی به ما دستمزد پرداخت میکنند هم حرفی نزدهایم.
همه این سکوتکردنها میرسد به عشق ما و ورزش کشتی مثلا من همیشه در لیست اعزام نیستم ولی همیشه در مسابقات حضور داشتهام حتی اگر شده با هزینه شخصی، مثل «مسابقات جهانی مسکو واستانبول».
- شما کشتیگیر هم بوده اید؟
پدرم ورزشکار بود و کشتی پهلوانی میگرفت و باستانی کار میکرد. بعد از آشنایی و علاقه شدیدم به «آقا تختی» در نوجوانی به این کشتی علاقهمند شدم و درپانزده سالگی کشتی را شروع کردم. شرایط خوب بود تا دستم از ناحیه آرنج شکست.
به خاطر علاقه به «آقا تختی» در نوجوانی به کشتی علاقهمند شدم و درپانزده سالگی کشتی را شروع کردم
دکترها کشتی را برای من منع کردند اما علاقه مرا به گود کشتی میکشاند. بعد از دومشدن در مسابقات جوانان کشور و اولشدن در مسابقات آموزشگاههای کشور برای چندمین بار از ناحیه آرنج مصدوم شدم و دستم بهطور کامل فلج شد. بعد از عمل جراحی که در آلمان انجام دادم شرایط دستم کمی بهتر شد اما دیگر نتوانستم کشتی بگیرم.
- سبک کشتی شما به کدام قهرمان شبیه بود؟
اینکه بخواهم خودم را با قهرمان جهان و المپیک مقایسه کنم کار درستی نیست اما در تصور خودم قهرمانی جهان و ستاره مسابقاتشدن دور از دسترس نبود. در کشتی خیلی باهوش بودم و پشتکار داشتم.
هر مسابقه کشتی مرا برای رسیدن به هدفم که قهرمانی در جهان به همراه ستارهمسابقاتشدن بود، مقاومتر میکرد. مقایسه من با یک قهرمان کشور و جهان واقعا کار درستی نیست.
- برای ذهنیت مخاطبان بفرمایید؟
با توجه به هیکل ترکهایعضلانی من و زیرگیربودنم خیلی شبیه علیرضا دبیر بودم اما علیرضا قهرمان جهان و المپیک است و من فقط در سطح کشوری کشتی گرفتهام.
- تا به حال به فکر گسترش کارتان نبودهاید؟ شهرت شما میتوانست « نود» کشتی را به مردم علاقهمند هدیه بدهد؟
مدتی برنامه ای به نام «دایره طلایی» داشتیم. این برنامه که به همراه آقای جاودانی برگزارمیشد، زمان پخش مناسبی نداشت و بهطورمنظم پخش نمیشد.
از سوی دیگر یک هفته من مجری برنامه بودم و یک هفته دوست خوبم آقای جاودانی. این عوامل دست به دست هم داد تا برنامه آنطور که باید در بین مردم جانیفتاد.
اما من تواناییانجام آن را در خودم میبینم و برنامه و ایدههای خوبی هم در این زمینه دارم که چنانچه پیشنهاد شود یک برنامه خوب و پربیننده همانند «نود» به ورزشکاران ارائه خواهمکرد بهطوریکه با استقبال خوبی نیز همراه شود.
- کشتی از ورزش اول کشوربودن دور نشده است؟
ورزشکاران در همه رشتهها کشتی را دوست دارند. کشتی پیشینه و فرهنگ پهلوانی دارد و قهرمانان بنامی چون«آقا تختی»، «پوریای ولی»و... همواره موردلطف و علاقه ورزشکاران و مردم بودهاند.
شروع کشتی با صلوات است و نام مولا علی(ع) ذکر کشتیگیر. کشتی ورزش ملیمذهبی ماست که باید بیشتر موردتوجه قرارگیرد.
برنامهای چون« نود» در رشد فوتبال کشور ما نقش بسیاری داشته است و باعث پیوند این ورزش با خانوادهها شده است. مشابه این برنامه در حوزه کشتی هم میتواند با توجه به پیشینه و قهرمانانی که بیان شد، تحول بزرگی در کشتی در کشور بهوجود آورد.
- هادی عامل،اطلاعات و آمار کشتیگیران را از کجا میآورد؟
کتابهای استاد بلور، گنجینه فنون و کتابهای حوزه کشتی همواره منبع مطالعاتی من است. کتابهای خارجی هم مطالعه میکنم. چند مجله خارجی در حوزه کشتی هم اشتراک دارم که خیلی کمکم میکند.
اینترنت هم که جایگاه ویژهای در گردآوری این اطلاعات دارد. البته من یک آرشیو بسیار کامل هم دارم که قسمتی از آن را استادم "منوچهر لطیف" به من دادهاند.
معمولا روزی سه بار اینترنت و سایتهای کشتی را زیرورو میکنم. قبل از مسابقات جهانی و المپیک هم که در یک بازه زمانی چند ماهه اطلاعات را مرور و جمعآوری میکنم.
- "چغر" یعنی چه؟
این اصطلاح قدیمی کشتی است. به معنای کشتیگیری که سخت است و نمیتوان بهراحتی فن را روی او اجرا کرد. البته این اصطلاح به همراه «بد بدن»بامفهومتر میشود. یعنی کشتیگیری که بدن خوبی برای اجرای فن ندارد.
- تا به حال مسابقه دیگری را گزارش کردهاید؟
یک بار آن هم به اصرار دوستان مسابقه وزنهبرداری قهرمانی آسیای حسین رضازاده را گزارش کردم. رشته تحصیلی من تربیتبدنی است و به همین دلیل بدونشک اصطلاحات و اطلاعات خوبی از همه رشتهها دارم اما علاقه اول و آخرم گزارشگری کشتی است.
- برای جذابیت گزارشتان چهکاری انجام میدهید؟
گزارشگری کشتی واقعا سخت است. قبلا که دو وقت دودقیقهای داشتیم، سختتر بود. در حالت کلی شما دو وقت سهدقیقهای زمان دارید تا در کنار گزارشگری کشتی و انتقال هیجان مسابقه، بیوگرافی کشتیگیران و حتی آموزش نکات داوری و قوانین جدید مصوبشده در آن رشته را هم به بینندگان بدهید.
بیان این مطالب با توجه به اینکه کشتی هر لحظهاش حادثه و اتفاق است واقعا دشوار است که سعی کردهام در گزارشهایم همه این موارد را رعایت کنم
- هادی عامل در کدام محله متولد شده است؟
خانه پدری من در چهارراه عامل بود که این خیابان هم بعدها به نام پدرم نامگذاری شد. در سال ۱۳۳۴ در این محله متولد شدم.
- همسایهداری در آن محله چطور بود؟
یادم هست که همه اهل محل از روزگار یکدیگر باخبر بودند. کسی برای مراسم و مهمانیهایش دیگری را دعوت نمیکرد و همه خودجوش در مراسم اهالی محل شرکت میکردند. اهالی محل همکاری خوبی داشتند.
- همسایهداری در این محله چگونه است؟
واقعا نمیتوان مقایسه کرد. در بسیاری از موارد بعد از مدتی از مسائل و مشکلات همسایههای خودمان مطلع میشوم. همسایهداری در زندگی جدید وجود ندارد که بخواهیم مقایسهای انجام دهیم و این موضوع روزبهروز کمرنگتر میشود.
مردم در یک دایره بسته زندگی میکنند. من فکر میکنم برای رفع این تنهایی باید به فرهنگ و هویت خودمان برگردیم. آن وجه را که همسایهداری قسمتی از آن است، دوباره زنده کنیم.
بیشک شما هم این حدیث را شنیدهایدکه در شب اول قبر از همسایه سوال میشود. این موضوع جایگاه همسایه را در زندگی شهری را بهخوبی آشکار میکند اما ماشینیشدن زندگیها باعث دورشدن مردم از یکدیگر شده است. مردمی که در این تغییر شرایط به رباطی تبدیل شدهاند که خودشان هم نمیدانند.
- محله سکونتتان در قائم مقام را به چه دلیل انتخاب کردید؟
اوایل زندگی با همسرم چندسالی را در خانه پدری در محله عامل زندگی کردم. در زمانی که به دنبال خانه بودم رشد شهر در این سمت بیشتر بود.
آبوهوا هم در انتخاب این محله برای سکونت تاثیرگذار بود. با توجه به نزدیکی این محله به کوههای آب و برق این محله از نظر آبوهوایی شرایط مطلوبی دارد و از سوی دیگر هم رفتوآمد از این محله به نقاط دیگر درمقایسه با محلههای دیگر بهتر است.
- مشکلات محله سکونت شما چیست؟
مشکلات در هرمحلهای وجود دارد و این ناشی از ساختار شهری ماست و صحبت از مدیران فعلی یا قبل نیست بلکه نقشهای اجرایی مشکل دارند، بهعنوانمثال جویهای شهری نباید روباز باشد اما این مسئله در گذشته اتفاق افتاده و در دوران جدید شما میبینید که جویها پوشیده است.
ما در محله قائم مقام با مشکل کمبود پارک محلی مواجه هستیم. تنها پارک در محله ما پارک «گلها» است که دور و شلوغ است. از سوی دیگر باید در طراحی پارکها لاین پیادهروی نیز درنظر گرفته شود تا مردم را به ورزشکردن تشویق کند.
- پس شرایط خوبی در مقایسه با دیگر محلهها دارید؟
البته من فقط کمبود پارک را عنوان کردم ولی مسائل دیگری نیز هست بهعنوانمثال میدان دانشمند به سمت خیابان فرهنگ در محله قائم مقام سالهاست که به دلیل دو خانه که در مسیرآن قرار دارد، بازگشایی نمیشود.
مالکان این دوخانه حاضر به فروش هستند اما شهرداری کمبود منابع و مسائل دیگر را مطرح میکند، درصورتیکه بازگشایی این بولوار تاثیر بسیاری بر کاهش ترافیک بولوار معلم خواهد داشت.
مباحث شهری با آنچه ما در شهر و کشورمان به آن میگوییم «شهر» بسیار تفاوت دارد. شهرها و محلههای ما با استانداردهای جهانی فاصله بسیاری دارند.
- ارتباط و تعامل اهالی محله شما چگونه است؟
در ساختمان ما همه اهالی باهم در ارتباط هستند و چون سالها در کنارهم زندگی کردهاند، با هم رابطه خوبی دارند.
از دیگر محاسن این کوچه سکونت بلوریان بهعنوان ریشسفید محله در این کوچه است که مشکلات اهالی محله با وساطت او همواره برطرف میشود.
بهعنوانمثال چند وقت پیش یکی از ساختمانها پارکینگ خانهاش را به تاکسی تلفنی اجاره داده بود که رفتوآمد خودروها در این کوچه که عرض کمی هم دارد مشکلات فراوانی را بهوجودآورده بود که با ریشسفیدی بلوریان و البته مطلب روزنامه شما در اینباره برطرف شد.
من خودم خبرنگار هستم و به نکات محلی توجه بسیاری دارم.
- برخورد اهالی محله با شما چگونه است؟
هممحلهایها و همشهریانم همواره به من لطف دارند. در کوچه و خیابان یا هرکجا که میبینمشان سوال اولشان درباره کشتی است، مثلا سوال این روزهایشان در مورد آقای بناست که آیا به کشتی برمیگردد یا نه؟
سعی میکنم بهخوبی سوالاتشان را پاسخ بدهم و شهروند خوبی برای هممحلهایهایم باشم.
- تا به حال به این فکر نکردهاید که تجربه خودتان را به جوانان محله انتقال دهید؟
اگر شرایط مهیا باشد و از من بخواهند حتما این کار را خواهم کرد. اگر بدانم که این کار من برای همشهریانم مفید خواهد بود از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد.
- از محلهتان چقدر شناخت دارید؟ منطقه شما چند سینما دارد؟
اطلاعات خوبی دارم. میدانم این منطقه سینما و کتابخانه ندارد. البته سینمایی در پارک ملت وجود دارد که استفاده نمیشود. کتابخانهای هم در همان پارک هست که دسترسی به آن سخت است. نزدیکترین داروخانه شبانهروزی در محله قائم مقام ابتدای بولوار دانشجو است. کلینیک پزشکی چمران هم در بولوار معلم است.
- دوست داشتید در کدام محله شهر ساکن بودید؟
من محله سکونتم را دوست دارم و آن را با عشق و علاقه انتخاب کردهام. من به دنبال یک محله آرام و خوشآبوهوا بودم با دسترسی مناسب به بازار که این محله همه این شرایط را داراست. البته کمبود امکانات و رسیدگینکردن کمی آزاردهنده است که امیدوارم این مشکل هم برطرف شود.
- شما در برنامههای فرهنگی محلهتان شرکت میکنید؟
در برنامههایی که دعوت شدهام بهعنوان مهمان شرکت کردهام. در برنامههای دیگری هم که اطلاع داشتم، حضوریافتم. اعتقاد دارم این برنامههای محلی با توجه به زندگیهای جدید شهری و مشکلات موجود در انتقال شادی و نشاط به اهالی محله و پیوند آنها با یکدیگر بسیار موثر و مفید خواهد بود.
- هادی عامل از کدام سوپر محله خرید میکند؟
معمولا از دو سوپر به نامهای سوپر همشهری و سوپر امین خرید میکنم. میوه هم اگر کم بخواهم از آقای جعفری محله و اگر زیاد بخواهم از بازار میوه و ترهبار محله میخرم.
- ماشین شخصی هادی عامل چیست؟
پژو ۲۰۶ نقرهای مدل ۸۴.
- تا به حال با شورای اجتماعی محله ارتباط داشتهاید؟
متاسفانه در این محله نه، اما در محله عامل در چندین جلسه شرکت داشتهام و مشکلات و موضوعات را مطرح و پیگیری کردهام که نتایج بسیار خوبی داشته است.
- هنوز هم ورزش میکنید؟
کوهنوردی ورزش موردعلاقه من بعد از کشتی است و هر فرصتی که دست بدهد با توجه به نزدیکی به کوههای آب و برق به آنجا میروم.
البته شنا را هم دوست دارم و هفتهای یک جلسه به استخر شهید کاظمیان میروم. بعد از اینها پیادهروی در کوچه اطلاعات را در زمانی که خلوت است، دوست دارم.
- شما بازنشسته هستید، برنامه زندگیتان چگونه است؟
گزارشگری کار سختی است و باید بهروز باشی. در کنار گزارشگری کارشناس ورزشی چند برنامه نیز هستم. نوشتن پایاننامه دوره دکترا هم که به اندازه خود وقتگیر است. با توجه به این مسائل معمولا در بیشتر شبها ساعت ۱۲ میخوابم و ۷ صبح هم بیدار میشوم.
*این گزارش پنج شنبه، ۹ آبان ۹۲ در شماره ۷۵ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.