یادی از مدیر مدرسهای که ۲۲ سال در حاشیه شهر خدمت کرد!
هاشم خوششنو معتقد بود: برای انجام هر کاری باید شوق داشته باشید. نزدیک ۲۲سال است که در همین مدرسه و در مهدیآباد، که حاشیه شهر است، خدمت میکنم و این باعث افتخار من است.
طوبی خانم، مامای بچههای محله رضاییه بود
شمار بچههایی را که به دنیا آورده، نمیداند، اما میداند که خیلیها «مادر» صدایش میکنند. این مادر طوبی تربتی است؛ قابله هشتادودوساله محله رضائیه که هنوز سرزنده است و حرفهای شنیدنی بسیاری دارد.
پیر سماورسازی مشهد این روزها فقط تعمیرات میکند
آنطورکه حسینعلی متمدنمارشک توضیح میدهد، از وقتی قیمت سماور دو قِران بود تا حالا که چندمیلیونی شده، پای سماور است، اما ۱۰سالی هست که دیگر تولید نمیکند و صرفا مشغول تعمیرات است.
مغازه فروش نذریهای حرم امام رضا(ع) مشتریهای خاص دارد
حسین حاجیزاده کاسب خیابان کاشانی اجناس زیادی داخل مغازه دارد، از پوشاک تا جاشمعی و ساعت، اما نه دکور لوکسی دارد نه آهنربای دیگری برای جذب مشتری، خودش میگوید: آقا اهلش باید بیاید.
بیبی! دیدی معلم شدم
نمیدانم چه نیرویی میتواند معصومه حسنپور را در قامت معلم، از محله هاشمیه مشهد به مدت ششسال هرروز تا مدرسهای دور بکشاند؛ معلمی که روزی قرار بود به کانادا مهاجرت کند. بهجز سهسالی که در مالزی زندگی کرده است، پنجسال در یکی از مدارس مصلینژاد مشهد معاون بوده و پیش از آن هم تدریس در زابل و تهران و کرج را تجربه کرده است.
پای رنج باربرهایی که غم نان دارند
رمضان بنناری میگوید: صبح میآییم، مینشینیم اینجا تا دم غروب؛ باری بهمان بخورد یا نخورد! الان بعضی مغازهدارها چرخ دستی خریده و شاگرد گرفتهاند تا بار را جابهجا کند. برای همین خیلی روزها بیکارم.
معلم دیروز، امام جماعت امروز
عباس عبداللهزاده از بابای مدرسه تا دبیر و مدیر مدرسه بودن را تجربه کرده و بعد از بازنشستگی نیز باتوجهبه روحیه و علاقهاش طلبگی را انتخاب و شروع به تحصیل میکند. حالا او نزدیک به ۱۰ سال است که امام جماعت مسجد المهدی (عج) در کوشش ۹ است.
مثبت زندگی؛ گوش شنوای گلشهر است
زهرا پوراحمدی، روانشناس و مدیر مرکز «مثبت زندگی» میگوید: سعی کردهام برای اینکه بهتر بفهمم و یاد بگیرم با مردم محله بیشتر همراهی کنم. سر دیگ نذری افرادی که در کلاسم شرکت میکنند، حاضر میشوم.
آرزوهای معلمی در حاشیه شهر
اشرف کسرائیانفر معلم حاشیه شهر مشهد میگوید: بچههای اینجا آرزوهای بزرگی در سر دارند و با دستهای خالی برای بهدستآوردن آنها میجنگند. بسیاری از آنها در کمتر از بیستسال خودشان را از صفر به صد رساندهاند.
فرشته ایرجینیا هم معلم ریاضی است هم رفیق
اینجا کلاس ریاضی است، اما برخلاف روال معمول، دانشآموزان برای ورود به رشته ریاضی و حضور در این کلاس سرودست میشکنند. چرایش هم برمیگردد به معلم متفاوت آن که بچهها را عاشق ریاضی کرده است.