ناامیدی در زندگی حمیده خانم معنا ندارد
هنگام تحمل دردهایم که از شدتش چشمهایم را به هم میفشردم، میدیدم خانواده و اطرافیانم در حال تهیه و دوختن لباس سیاه هستند. آنها باور کردهبودند که سه چهارروز دیگر میمیرم.
هنگام تحمل دردهایم که از شدتش چشمهایم را به هم میفشردم، میدیدم خانواده و اطرافیانم در حال تهیه و دوختن لباس سیاه هستند. آنها باور کردهبودند که سه چهارروز دیگر میمیرم.
شهیدعلی اسفندیاری قبل از اینکه به جبهه اعزام شود نام بروبچههای محله طلاب را به شعر درآورد تا خاطره آنها را برای خود و محله زنده نگه دارد. او در زمان انقلاب جزو فعالان بسیجی بود.
پرنیاسادات کلالی سال گذشته در بخش خوشنویسی مقام اول را در ناحیه۳ آموزشوپرورش مشهد و مقام دوم را در استان به دست آورده و به مسابقات کشوری راه پیدا کرده است.
آقا عباسعلی وقتی خبر شهادت پسرش را شنید، سردخانه رفت و تا سه روز که پیکر شهید در سردخانه بود، هر روز کنار پسرش نماز میخواند و در روز خاکسپاری هم او را غسل داد و کفن کرد.
حمیدرضا زارعرشیدی از سال ۱۳۹۷ شروع به آموزش دوچرخهسواری به کودکان معلول کرده است که از ۳۰۰ کودک، نزدیک به ۱۷۰ نفر اوتیسم و سندرم داون داشتهاند. میگوید: برخی از همین کودکان مقام بینالمللی کسب کردهاند.
حاجناصر کفایی، مدتی شبیه پیک موتوری، برای حفاظت از اطلاعات، پیامهای سری فرماندهان را در جنگ تحمیلی جابهجا میکرد. میگوید: حتی وقتی از اصطلاحات خاص استفاده میکردیم، دشمن متوجه حرفهایمان میشد.