کد خبر: ۸۱
۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

چرا چهارراه «برق»؟

دلیل گذاشتن نام «برق» بر روی تقاطع مفتح و طبرسی وجود دکل برقی در این محدوده است. این دکل که آن زمان تمام برق محله طلاب را تأمین می‌کرده، شامل دستگاهی است که مقداری از آن روی زمین بوده و دیده می‌شده و قسمتی نیز در زیر زمین بوده است

تقاطع مفتح و طبرسی معروف به چهارراه برق است، اما بسیاری از امروزی‌ها نمی‌دانند علت و وجه تسمیه این نام چیست. پیرمردهایی که سختی ایام تکیده‌شان کرده است، دیگر نیستند تا سؤالم را از آن‌ها بپرسم. هرچه چشم می‌چرخانم، جز خیابانی نه‌خیلی عریض که بخشی از آن را نرده‌های بی‌آرتی گرفته‌اند، چیز دندان‌گیری برای نوشتن به چشم نمی‌آید. لحظه‌ای درختی تنومند پیش چشمم می‌نشیند که سال‌های طولانی زندگی کمرش را خمیده و کج کرده است و مقابلش بستنی‌فروشی‌ای است که از همین ابتدای اردیبهشت شلوغ و پررفت‌وآمد است. چند گاراژ عقب‌نشینی‌شده و مغازه‌هایی که لوازم شیرینی‌فروشی دارند، بخشی دیگر از این محدوده به شمار می‌آیند و پررنگ‌تر از همه این‌ها، سالن‌های بلند و بزرگی است که انواع و اقسام لوازم چوبی دارد؛ از تخت‌های شکیل گرفته تا جاکتابی، بوفه و...
بارها از این مسیر گذشته‌ام. حتی شب‌هایی که نور از توی شیشه پنجره‌های فروشگاه روی دسته‌های قهوه‌ای صندلی‌های چوبی سُر می‌خورد که لابد عروسی برای گوشه آشپزخانه‌اش قصد خرید آن را دارد.

تقاطع مفتح و طبرسی

چهارراه برق متفاوت از فلکه برق است 

آدم‌های این حوالی، جوان‌هایش را منظورم است، حتی نمی‌دانند چهارراه برق نامی متفاوت از فلکه برق است که امروز میدان بسیج نام دارد. آن‌ها فقط همین اندازه می‌دانند تا تعریف کنند این چهارراه خارج از ایام کرونایی روزهای شلوغ و پرهیجانی دارد؛ به‌ویژه حالا که به مترو هم نزدیک است و هزاران نفر به بهانه سرک کشیدن به بازارهای این حوالی در این ایستگاه پیاده می‌شوند.

 

ربط دیوارنویسی انجمنی‌ها با یک چهارراه

 در این میان علی براتی، از داستان‌نویسان شهرما که به قول خودش از شش‌سالگی در این محله زندگی می‌کند، روایت‌های شنیدنی از این نقطه دارد.
او یک‌بار دیگر کوتاه و خلاصه گذشته محله طلاب را تعریف می‌کند. اینکه آیت‌ا... فقیه سبزواری این زمین‌ها را بین طلاب تقسیم کرد و خیلی‌ها در این محدوده ساکن شدند و بعضی‌ها هم زمین‌ها را به فروش گذاشتند و رفتند.
می‌گوید: هیچ‌کدام از خیابان‌های این حوالی نام‌گذاری نشده بودند و همه اسم‌ها برداشت‌های مردمی از کار یا فعالیتی است که آنجا انجام می‌شده است؛ مثلا به دلیل وجود سیلوی گندم در محدوده مجلسی، آنجا را چهارراه سیلو می‌نامیدند.
او دلیل گذاشتن نام برق بر این چهارراه را وجود دکل برقی در این محدوده می‌داند. این دکل که برق محله طلاب را تأمین می‌کرده، شامل دستگاهی بوده که مقداری از آن روی زمین بوده و دیده می‌شده و قسمتی نیز در زیر زمین قرار داشته است. او در ادامه توضیح می‌دهد: نه اینکه فکرکنید طلاب وسعت و فضای امروز را داشت. همان خانواده‌های ساکن و محدود برقشان را از این دکل دریافت می‌کردند. دستگاه بزرگ در یک محوطه بسته نگهداری می‌شد، با دیوارهای آجری و در فلزی که قفل بزرگ و سختی داشت و ورود به آن را غیرممکن می‌نمود.

 

رنگ دیوار دکل برقی و شعارنویسی

او در ادامه می‌گوید: «والعصر» یکی از فعال‌ترین انجمن‌های اسلامی کل کشور بود که فعالیتش را از سال58 آغاز کرد و تا سال85 ادامه داشت. این انجمن پانزده، شانزده دانش‌آموز فعال داشت که دیوارنویسی می‌کردند. یادم هست دیوارهای آجری محفظه دکل برقی هم جزو همان‌هایی بود که رویش را رنگ می‌زدیم و چیزی می‌نوشتیم. خطاط به معنای امروزی نبودیم، اما تمرین زیاد خوش‌خطمان کرده بود. سر چهارراه پاساژی بود به نام «امیری» و ته آن عکاسی «دیدگان» که آقای حسینی مالکیت آن بود. بالای پاساژ هم تعمیرگاه تلویزیون بود. سمت دیگر چهارراه برق به طرف بولوار طبرسی مغازه الکتریکی مثلثی و کوچکی بود. صاحبش پیرمرد سن و سال داری بود که تا مدت‌ها سر کار می‌آمد. می‌گفت: «کار چندانی از دستم ساخته نیست، اما همین‌که مردم آدرس می‌پرسند، خوش‌حالم می‌کند.» اصلی‌ترین چهارراه طلاب، همین چهارراه برق بوده است و هست و به‌خصوص حالا که به دلیل خطوط ویژه بی‌آرتی و مترو شلوغی‌اش چندبرابر شده است.»

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44