کد خبر: ۹۱۷۸
۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰

خادمان جوان هر روز صحن‌های حرم‌رضوی را فرش می‌کنند

علی دلیری درباره سختی کار می‌گوید: یکی از تفاوت‌های مشاغل داخل حرم این است که برخلاف دیگر شغل‌ها ما در تعطیلات و مناسبت‌ها حجم کارمان چندبرابر بیشتر می‌شود.

چه زائر باشیم که از راه دوری زیارت امام‌رضا (ع) نصیبمان شده باشد، چه مجاوری که همسایه حرم‌مطهر هستیم، به‌محض ورود به بارگاه منور ولی‌نعمتمان، رنج راه و مسافت طولانی سفرمان با نشستن روی فرش‌های لاکی که همه‌جا گسترده شده است، برطرف می‌شود.

با نشستن روی آنها و آرامشی که بارگاه منور نصیبمان می‌کند، گویی در خانه آشنایی قدم گذاشته‌ایم که سال‌هاست صاحبش را می‌شناسیم. این فرش‌ها با زحمت فراوان، اما با لبانی خندان توسط پسر‌های نوجوان و جوان همه‌جای حرم گسترده می‌شود.

این هفته در آستانه تولد امام‌رضا (ع) سراغ خادمانی رفته‌ایم که کارشان همین پهن‌کردن، جمع‌کردن و نظافت فرش‌هاست؛ پسر‌هایی که عضویت در خدمات فرش آستان‌قدس‌رضوی فرصت خوبی است برای آنها تا بتوانند خادم این حرم شریف باشند و شرط قبولی برای رسیدن به آن هم بسیار ساده است: جوان باشید و مشغول به تحصیل.

خدمت خادمان جوان که هر روز صحن‌های حرم‌رضوی را فرش می‌کنند

 

طاقت یک روز دوری ندارم

شهریار حسینی، جوان بیست‌ویک‌ساله مشهدی، از چهارسال پیش که دانش‌آموز دبیرستانی بوده تا الان که دانشجوی رشته مهندسی مکانیک است، عضو واحد خدمات فرش حرم است.

به‌قول خودش قبل از اینکه توفیق خدمت به امام‌رضا (ع) را داشته باشد، گاه‌به‌گاه برای زیارت به حرم می‌آمده، اما حالا تحمل یک روز دوری هم برایش سخت است: هر سال که گذشته است، وابسته‌تر شده‌ام و حالا حتی اگر یک روز نیایم، احساس دل‌تنگی عجیبی می‌کنم و این به‌دلیل معنویت این مکان است. فضای حرم طوری است که هرچه بیشتر درکش کنی، وابستگی‌ات بیشتر می‌شود.

شهریار معتقد است که این ارتباط به‌تدریج ایجاد شده است، چون در ماه‌های اول چنین حسی نداشته، اما حالا بعد از چهارسال با اینکه ممکن است روز‌های کاری سختی را هم بگذراند، بعد از تمام‌شدن شیفت و موقع رفتن دل‌تنگ می‌شود!

وقتی از شهریار می‌پرسم بزرگ‌ترین تغییری که بعد از این کار در زندگی‌ات به وجود آمد چیست، در جواب از برکات بسیارش می‌گوید که یکی‌دوتا نیست.


قبل از این ۷ سال را یادم نیست!

علی دلیری متولد سال ۱۳۸۰ است و از وقتی شانزده‌ساله و دانش‌آموز کلاس دهم دبیرستان بوده به خدمت امام‌رضا (ع) درآمده و حالا که دانشجوی ترم ششم رشته حقوق است، هفتمین سال حضورش در حرم را می‌گذراند. می‌خواهم از تغییر زندگی اش قبل و بعد خادمی بگوید که با خنده می‌گوید قبل از این هفت سال را اصلا یادش نیست.

او این تغییر را در نوجوان‌هایی که به‌تازگی به خدمت درمی‌آیند، به‌خوبی متوجه می‌شود و می‌گوید تأثیر این کار بعد از مدتی به‌روشنی در رفتارشان پیداست: این حرم یک حریمی برای آدم می‌آورد. وقتی که لباس خادمی به تن کنیم، خواه‌ناخواه چارچوب‌هایی را برای خودمان در نظر می‌گیریم و باتوجه‌به آنها رفتار می‌کنیم.

حالا حواسم به خودم هست

جواد رضایی متولد سال ۱۳۸۵ و دانش‌آموز سال آخر دبیرستان است. او به‌واسطه دوستانش که ثبت‌نام کرده بودند، با این کار آشنا شده است و حالا یک‌سال از خدمتش می‌گذرد. او بی‌تعارف می‌گوید که خیلی به حرم نمی‌آمده، اما از وقتی که خادم این بارگاه شده، همه‌چیز در زندگی‌اش عوض شده است: حالا خیلی بیشتر از قبل حواسم به خودم هست و مراقب رفتارم هستم.

برکت این کار طوری بوده که در همین مدت کم توانسته‌ام خیلی چیز‌هایی را که آرزو داشتم، به‌دست بیاورم

جواد قبل از حضور در خدمات فرش آستان‌قدس، تجربه کار‌های دیگری هم داشته و در کنار درس‌خواندن همیشه مشغول کاری بوده است؛ مثلا گچ‌کاری، بنایی، کار‌های کامپیوتری و درآمدزایی دیجیتال. حالا حقوق این کار به‌اندازه کار‌های قبلی‌اش نیست، اما او را بیشتر به خواسته‌هایش رسانده است: برکت این کار طوری بوده که در همین مدت کم توانسته‌ام خیلی چیز‌هایی را که آرزو داشتم، به‌دست بیاورم.

جواد در جواب سؤالم که می‌پرسم چطور می‌تواند بین کار و مدرسه‌اش هماهنگی ایجاد کند، توضیح می‌دهد که ساعت حضورش در حرم و تغییر شیفت‌ها به‌عهده خود نیروهاست و دستشان برای اینکه مرخصی بگیرند، باز است.

 

شیرینی و سختی کار

شهریار شیرینی کارش را نگاه مثبت اطرافیان و دعای خیر زائران می‌داند و درباره سختی کارش به روز‌های تابستان و فصل افزایش زائران اشاره می‌کند: ازدحام جمعیت در کنار گرمای هوا حجم کار را در تابستان چندبرابر می‌کند. هم باید زیر نور مستقیم آفتاب کار کنیم و هم به‌دلیل جمعیت زیاد، صحن‌ها و مکان‌های بیشتری باید فرش شوند.

از نظر علی هم بودن در حرم یعنی شیرینی. او خدمت‌رسانی به زائر و نگاه خوب مردم و اطرافیان را خیلی دل‌پذیر می‌داند. او درباره سختی کار از فعالیت زیاد فیزیکی، مشکلات تنفسی ناشی از گردوخاک و پرز فرش‌ها، سنگینی فرش‌ها به‌ویژه در ایام پربارش سال و حجم زیاد کار در مناسبت‌هایی که زائران بیشتری در حرم حضور دارند، می‌گوید: یکی از تفاوت‌های مشاغل داخل حرم این است که برخلاف دیگر شغل‌ها ما در تعطیلات و مناسبت‌ها حجم کارمان چندبرابر بیشتر می‌شود.

او توضیح می‌دهد میانگین تعداد فرش‌هایی که در طول روز پهن و جمع می‌شوند، باتوجه‌به اینکه در صحن‌های مرکزی باشد یا پیرامونی، متفاوت است: فرش‌های صحن‌های مرکزی معمولا جمع نمی‌شوند، اما اگر مثلا ناگهان مجبور به جمع‌کردن شویم، در صحنی مثل صحن آزادی چهارپنج نیرو باید حدود هزار فرش را جمع کنند که واقعا کار دشواری است، به‌ویژه اگر بارندگی شود و نیاز به سرعت‌عمل باشد.

 

ان‌شاءالله در خانه امام‌رضا (ع) پیر بشی جوون

یکی از به‌یادماندنی‌ترین خاطرات شهریار مربوط به یکی از شب‌های قدر است: وسط مراسم ناگهان باران شدیدی شروع شد. فرش‌ها باید هرچه زودتر جمع می‌شدند، درحالی‌که تعداد بی‌شماری زائر روی فرش‌ها نشسته بودند.روی یکی از آنها پیرزنی نشسته بود و تا رسیدم نزدیکش که خواهش کنم بلند شود، تا من را دید با اینکه کاملا خیس شده بود، گفت خواهش می‌کنم اجازه بده من همین‌جا بنشینم. وقتی قبول کردم، بعد از کلی دعای خیر و عاقبت‌به‌خیری گفت: «ان‌شاءالله در خانه امام‌رضا (ع) پیر بشی جوون.» و این دعا خیلی به من چسبید.

 

خدمت خادمان جوان که هر روز صحن‌های حرم‌رضوی را فرش می‌کنند

 

تصویر ماندگار حرم

از پسر‌ها می‌پرسم وقتی اسم حرم بیاید، چه تصویر یا خاطره‌ای در ناخودآگاه شما نقش می‌بندد؟ شهریار فوری با خنده می‌گوید جاروبرقی‌های حرم! انگار صدا و تصویر جاروبرقی‌ها و لحظات کاری‌اش در حرم حسابی در حافظه او جا خوش کرده‌اند.

علی واضح‌ترین تصویر ذهنش از حرم، صحن آزادی است و دلیلش را این‌گونه می‌گوید:، چون از کودکی همیشه از صحن آزادی وارد حرم می‌شدم و از پایین‌پای حضرت برای سلام و زیارت می‌رفتیم سمت ضریح مطهر.

مواقعی در زندگی کاملا ناامید بودم، آخرین امیدم امام‌رضا (ع) بوده است

بعد هم به کرامات و معجزات امام‌رضا (ع) در زندگی شخصی‌اش اشاره می‌کند که خیلی جا‌ها فقط امام‌رضا (ع) دستش را گرفته بود: مواقعی بوده در زندگی که کاملا ناامید بودم، خواسته‌ای داشتم و کاری بوده که به هر دلیلی نشده، اما آخرین امیدم امام‌رضا (ع) بوده است. وقتی از امام‌رضا (ع) چیزی خواستم، پیش آمده بود که هنوز پایم را از حرم بیرون نگذاشتم، مشکلم حل شده و به خودم گفته بودم دعای خیر زائران و لطف امام‌رضا (ع) است.


برای یک‌بار هم که شده باید خادمی را امتحان کرد

علی به هم‌سن‌و‌سال‌های خودش توصیه می‌کند که حتی اگر اهل کارکردن نیستند یا نیازی به کارکردن ندارند، برای یک‌بار هم که شده خادمی امام‌رضا (ع) را تجربه کنند: مطمئنم که شیرین‌ترین لحظه زندگی‌شان خواهد شد و تا آخر عمر فراموشش نمی‌کنند.

علی در توضیح ورودش به این کار می‌گوید: خوبی این کار این است که به شرایط خاصی نیاز ندارد؛ همین‌قدر که مشغول‌به‌تحصیل باشند و سنشان در حیطه جوانی باشد، می‌توانند برای خدمات فرش ثبت‌نام کنند و ان‌شاءالله که لطف امام شامل حالشان می‌شود و می‌توانند مشغول‌به‌کار شوند.

* این گزارش پنج‌شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۴۷ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44