کد خبر: ۱۶۲۴
۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

رسمی کهن، درسی نو

در مشهد هم همانند دیگر نقاط ایران، همه مردم به آداب و رسوم نوروز پایبند وعلاقه‌مند هستند. آن‌ها چند روز دست از کار می‌کشند و خود را برای استقبال از ایام نوروز آماده می‌کنند، غرق در خوشی و سرور می‌شوند و با تهیه خوراکی‌های متنوع از قبیل شیرینی‌ها و آجیل، شادی را به زندگی‌شان می‌آورند و به قول خودشان برای پیوند با سرسبزی بهار، گندم و عدس سبز می‌کارند، به این صورت که در اواسط اسفندماه، عدس، گندم یا ماش را در بشقابی خیس می‌کنند و هنگام تحویل سال آن را در سفره هفت‌سین قرار می‌دهند. لباس نو می‌پوشند، اسپند دود می‌کنند، تخم مرغ می‌پزند و آن‌ها را رنگ می‌کنند.

همه ما ایرانی‌ها با فرا رسیدن سال نو، سعی داریم رسم و رسومات مهم‌ترین و کهن‌ترین عید خود را که نوروز نام دارد، به جای آوریم و در برگزاری هر چه بهتر این مراسم می‌کوشیم. عید نوروز جشنی ملی و باستانی است که نوید دهنده سال جدید است و در گذر زمان جنبه دینی هم به خود گرفت و اهمیت بیشتری یافت. تمام مردم ایران و به ویژه خراسانی‌ها برای پاسداشت این عید، آداب و رسوم خاصی برگزار می‌کنند و نوروز را شروع رستاخیز طبیعت، موعد رویش و تولد نباتات می‌دانند و باورشان بر این است که همگام با طبیعت، باید روزگار نو و جدیدی را با روح و روان تازه و حتی پوشیدن لباس نو آغاز کنند.

از چند هفته مانده به نوروز، جنبشی خاص در مردم پدید می‌آید، همه خانه‌تکانی می‌کنند، جامه‌ها را می‌شویند، فرش‌ها را می‌تکانند و در، پنجره، پله و دستگیره‌ها را تمیز می‌کنند و از تمام اثاث خانه گَرد می‌زدایند تا در شب عید و موقع تحویل همه اتاق‌ها و زوایای خانه پاک و پاکیزه باشد و با همین نظافت‌های پیاپی به استقبال بهار می‌روند. به سراغ بزرگان محلات مختلف از قومیت‌های گوناگون در منطقه ۲ می‌ریم تا از زبان آن‌ها آداب و رسوم مختلف در برگزاری مراسم‌ها و خاطرات نوروزی را انعکاس دهیم. 


آش شور!

بی‌بی خاتون سال‌های زیادی است که در محله مطهری زندگی می‌کند و همه اهالی او را از اصیل‌ترین افراد این محله می‌شناسند. او می‌گوید: یکی از مراسمی که هر سال در آستانه نوروز برگزارمی‌کنیم، عید علفه است. این مراسم که در آرامگاه‌ها، قبرستان‌ها و مساجد بر پا می‌شود برای تکریم و احترام به گذشتگان است. طی این مراسم، شیرینی و کیک محلی (نان شیری، قطاب، گمک) در کنار سبزه بر سر سفره قرار داده می‌شود.

 مرسوم است که شب اول سال نو رشته پلو بخوریم، همچنین روز شنبه اول سال هم آش می‌پزیم، زیرا معتقدیم که رشته غذا نشان از رشته کار و اموراتمان را می‌دهد. با پخت این غذا‌ها در طی سال کارمان رشته و سامان می‌گیرد. از ماهی و کوکویی هم که از شب آخر سال کهنه مانده است مقداری می‌خوریم تا تمام سال رزق‌مان حلال باشد، کوکو را هم می‌خوریم تا در سال نو از کوکو گفتن راحت شویم. 

به یاد دارم برخی از قدیمی‌ها، چند لحظه قبل از تحویل سال قدری آب جوجه خروس یا شیر می‌خوردند. چون باور داشتند اگر به هنگام سال تحویل آب جوجه خروس بخورند پوست بدنشان در تمام سال لطیف و درخشان می‌شود اگر شیر بنوشند، پوست بدنشان سفید و نرم خواهد شد. مادرم، خدابیامرز هرسال قبل از تحویل سال سرمرغ، دل و جگر، سنگدان و گردن او را برای پدرم می‌پخت و به او می‌داد تا بخورد، زیرا اعتقاد داشت این کار سبب می‌شود تا ثروتمند شود. پدرم هم یک سکه یا چند دانه برنج یا یک گوخدا (خرخاکی) تا پایان سال تحویل در مشت خود نگه می‌داشت تا برکت و روزی‌اش در سال جدید بیشتر شود. ما همیشه در کنار اجزای سفره هفت‌سین خودمان، شانه مو قرار می‌دهیم. به قول بزرگ‌تر‌ها این اقدام سبب می‌شود از ریزش مو در سال جدید جلوگیری شود و برکت خانه افزایش یابد.


هفت بوته آتش

آقا بزرگ محله توس متولد ۱۳۳۴ است و هم‌محله‌ای‌هایش می‌دانند که او هر سال پیش از تحویل سال یا به حرم امام رضا (ع) یا به مسجد محله می‌رود تا دعا بخواند و سال جدید خود را این‌گونه آغاز کند. آقا بزرگ معتقد است که چهارشنبه سوری نخستین مراسمی است که با برگزاری آن به استقبال سال نو می‌رویم. او در این باره توضیح می‌دهد: چهارشنبه سوری، جشن بزرگی است که نماد وداع با سال گذشته، رنج‌ها و مشقت‌هایش است و امید به خیر، خوشی و برکت سال جدید را به همراه دارد. 

ما مشهدی‌ها در چهارشنبه سوری پس از جمع کردن هیزم و تخته‌پاره‌ها نزدیک به غروب آفتاب که می‌شود در کوچه‌ها و حیاط‌هایمان هفت بوته آتش درست کرده و پیر و جوان از روی آن می‌پریم و بعد از اینکه آتش به طور کامل سوخت خاکستر آن را سر راه می‌ریزیم تا باد آن را با خود ببرد. در یکی از مراسم آتش‌بازی، شلوار پسر همسایه‌مان که از روی آتش می‌پرید، پاره شد و او آن‌قدر هول کرد که در آتش افتاد. خوشبختانه حادثه بدی رخ نداد، اما او تا مدت‌ها هروقت ما را می‌دید، می‌خندید و خجالت می‌کشید. 

ما همچنین رسم کوزه‌شکنی هم داریم که در آن کوزه‌های جرم گرفته و ظرف‌های کهنه را به پشت‌بام می‌بریم و داخل کوزه‌های قدیمی مقداری نمک به نشانه شوربختی، کمی ذغال که نشانه سیاه بختی است و همچنین یک سکه کم ارزش انداخته و سپس همه افراد خانه آن را به دور سر خود چرخانده و آخرین نفری که کوزه را دور سرش می‌چرخاند آن را از پشت بام به کوچه پرت می‌کند تا بلا از آن خانه دور شود. رسم ملاقه‌زنی، یکی دیگر از رسومات ما مشهدی‌هاست که در آن کوچک‌تر‌ها به صورت گروهی کاسه به دست گرفته و با کوبیدن ملاقه به پشت آن‌ها به منزل همسایه‌ها می‌روند و از آنان طلب عیدی می‌کنند و همسایگان نیز با آب، آجیل و تنقلات از بچه‌ها پذیرایی می‌کنند. 

در رسم شال‌اندازی هم یک نفر از روزنه سقف (نورگیر خانه) در حالی که برای شناخته نشدن صورت خود را می‌پوشاند، شال خود را پایین می‌اندازد و صاحب خانه در حد وسع خود تنقلات یا قند و پول در این شال برای او می‌گذارد و او شالش را به بالا می‌کشد. گاهی اوقات هم نوعروسان به خانه پدر شوهر می‌روند و برای کسب تبرک شال می‌اندازند و پدر شوهر هم برای گشایش در روزی، قالی یا گوسفند به او هدیه می‌دهد؛ البته برخی از این آداب و رسوم طوری قدیمی شده‌اند که فقط خاطره‌ای از آن‌ها برجای مانده است و نسل جدید دیگر استقبال نمی‌کنند در صورتی که آن رسوم تنها برای ترویج همبستگی اجرا می‌شدند و شادی‌هایی از ته دل را به همراه داشتند. 


طول عمر و رزق حلال

آقابزرگ از سفره هفت‌سین و نماد‌های آن می‌گوید و بیان می‌کند: قدیمی‌ها، قبل از فرا رسیدن لحظه تحویل سال نو سفره هفت‌سین را می‌چیدند و لباس‌های نو خود را می‌پوشیدند. مُشک و عنبر می‌سوزاندند و اسپند در آتش می‌ریختند و در اتاق‌ها شمع می‌افروختند. سپس سفره سفیدی پهن کرده و دور آن می‌نشستند. 

سفره را هم با دو چراغ لاله، یک جلد کلام‌الله مجید و یک آینه می‌آراستند و جلوی آینه هم چند دانه گندم می‌پاشیدند، روی آینه یک تخم‌مرغ می‌گذاشتند تا وقت سال تحویل، تخم‌مرغ روی آینه بچرخد. یک ظرف عسل و یک عدد نان سنگک و سینی هفت‌سین را در وسط سفره می‌گذاشتند. تنگ ماهی قرمز، یک کاسه آب و چند ساقه سبز و یک دانه نارنج درون آب را هم در سفره قرار می‌دادند. علاوه بر این‌ها ظرفی آجیل و شیرینی هم سر سفره می‌گذاشتند. 

مردم معتقد بودند که آب علامت طول عمر است و ماهی را هم نشانه رزق حلال می‌دانستند. عسل نماد شیرین‌کامی و تندرستی و نان و سکه هم برای جلب نعمت و برکت بود. در روز اول عید معمولا بزرگ خانواده یا بزرگ محل در خانه می‌نشیند و همه به دیدن او می‌روند و نوروز به او تبریک می‌گویند و دستش را می‌بوسند. او هم متناسب با مقام و موقعیت و استطاعت خود یک اسکناس رایج روز به عنوان عیدی به هر یک از دیدارکنندگان می‌دهد. دورهم جمع شدن و گپ و گفت کردن از رسوم قدیمی و کهنه است که در تعطیلات نوروزی بیشتر به چشم می‌خورد.

مردم معتقد بودند که آب علامت طول عمر است و ماهی را هم نشانه رزق حلال می‌دانستند

در روز دوازدهم فروردین ماه، بساطی را فراهم می‌کنیم تا در روز سیزدهم به دشت و دمن برویم و نحسی سیزده را به دور بریزیم؛ زیرا ما از قدیم این روز را بدیمن و بدشگون می‌دانیم. رسم است که دختران در عصر این روز برای گشایش بختشان سبزه گره می‌زنند و در راه برگشت سبزه را در آب روان می‌اندازند یا در طبیعت رها می‌کنند. 
اما آخرین مراسم برگزار شده در عید نوروز مراسم سیزده بدر است و در این روز که سیزدهم فروردین هم‌زمان با روز طبیعت می‌باشد، همگی به کوه، دشت، جنگل و فضای بیرون می‌رویم تا از این طریق تعطیلات نوروزی را به پایان برسانیم.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44