خاطره رقیه حلاجمقدم از «برج» قدیمی انتهای دانشآموز
رقیه خانم روزهایی را به خاطر دارد که بولوار مهران و بزرگراه امام علی (ع) وجود نداشت. انتهای دانشآموز۱۸ دیواری گلی بود که ساکنان دانش آموز به آن «برج» میگفتند و زمینها ارزانتر بود.
رقیه خانم روزهایی را به خاطر دارد که بولوار مهران و بزرگراه امام علی (ع) وجود نداشت. انتهای دانشآموز۱۸ دیواری گلی بود که ساکنان دانش آموز به آن «برج» میگفتند و زمینها ارزانتر بود.
برادران شاهحسینی میگویند: ذوق و علاقه ما را هل میدهد و دودوتاچهارتا نمیکنیم و در مسائل اقتصادی ریز نمیشویم. همه علاقه ما در کار برای فردوسی و شاهنامه خلاصه شده است و لذت میبریم.
یکم مرداد سال ۸۸ بهدنبال حمله تروریستی به سه اتوبوس حامل زائران ایرانی حوالی مرز خسروی شصت نفر شهید شدند. یکی از این شهدا اکرم بیات بود که شکوفه صدایش میزدند.
گفتوگو با اسماعیل راستکردار فرزند محمد به شماره شناسنامه یک و متولد سال ۱۳۳۲ که به اندازه موهای سرش قبر ساخته و اتفاقا همین امسال بازنشسته شده، تا حد زیادی ترس شما را از مرگ خواهد ریخت.
همسر شهید خدادادی میگوید: ۱۴سال تمام هر وقت کسی از سر کوچه رد میشد با خودم میگفتم حتما از غلامرضا برایم خبرآوردهاند. هرروز صبح که از خواب بیدار میشدم، حیاط را آب و جارو میکردم و منتظر بودم که زنگ بزند.
علی همتی سال۸۵ بود که مربیگری تیم فوتسال جام عسل را عهدهدار شد و بین سالهای ۸۸ تا ۹۰ نیز به عنوان مربی و سرپرست تیم امید علم و ادب همچنین آنالیزور تیم بزرگسالان علم و ادب مشغول به کار شد.